مثال زدنیمثال سیبمثال شدن از جاییمثال فرستادنمثال فرمودنمثال منفصلمثال نبشتنمثال نقضمثال نهادنمثال نوشتنمثال کسی نگاه داشتنمثال یافتنمثالاتمثانتمثانهمثانیمثبتمثبت اندیشمثبت اندیشیمثبت سمتمثبت گراییمثبت نگریمثبتاتمثبتهمثبوتمثقالمثقفمثقفهمثلمثل ابمثل اب برای شکلاتمثل اب جفتمثل اب حماممثل اب حنامثل اب حوضمثل اب خوردنمثل اب خوردن بودن یا حکم اب خوردن را داشتن یا پیدا کردنمثل اب در پرویزن و مثل اب در غربالمثل اب دهان مردهمثل اب زرمثل اب سیرابیمثل اب ظرفشوییمثل اب و اتشمثل اب و روغنمثل اب و شکرمثل ابادمثل ابر بهارمثل ابر بهار گریستنمثل ابر سیاهمثل ابی که بر یا روی اتش بریزند