دست بر سردست بر سر دست نهادندست بر سر زدندست بر سر زر نهادندست بر سر سودندست بر سر شدندست بر سر گذاشتندست بر سر مندست بر سر نشستندست بر سر نهادندست بر سر کشیدندست بر سرگرفتندست بر سری رفتندست بر سینهدست بر سینه نهادندست بر فلک شدندست بر قضادست بر قفا بستندست بر قفا پیچیدندست بر گریبان زدندست بر گلو اوردندست بر لب زدندست بر لب گرفتندست بر هم زدندست بر هم سائیدندست بر هم سودندست بر هم گرفتندست بر هم نهادندست بر کاری بستندست بر کتف بستندست بر کسی بستندست بر کش نهادندست بر کمر داشتندست بر کمر زدندست بر کمر گرفتندست بر کمر ماندندست براوردندست براوردن از دلدست برباددست برپیچیدندست برخدا بودندست برداردست بردار دیگهدست بردار نبوددست بردار نبودندست بردار نبودن از چیزی یا کسیدست بردار نیستدست بردارشدندست برداشتندست برداشتن از
