محمد سید - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

easy target: دیوار کوتاه تر از من پیدا نکردن

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homicide: واحد جنایی - دایرۀ جنایی ( یکی از ب ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoping for the best: دلم روشنه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm hoping for the best: دلم روشنه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thermal blanket: پتوی آلومینیومی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play your best card: نهایت زورش رو زد

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you may as well: یک بارگی برو فلان کن دیگه. . . یک ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corner room: دو نبشه، دو دهنه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impeding justice: ممانعت از اجرای قانون

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glitch: پرش، تیک عصبی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speed tape: نوارچسب آلومینیومی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mayor elect: شهردار انتخابی که هنوز دوره اش شروع ...

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twin: twin یعنی قُل twins یعنی دوقلو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how are you holding up: اوضاع روحی ات چطوره؟

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

selflessly: بدونِ هیچ چشم داشتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foul play: سوء قصد ( در مواردی که منظور کُشتن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breed: آدمایی که از جنس خودتن your own bre ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inside joke: جوکِ بین خودمونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fasting: در پزشکی: ناشتا بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

black site: شکنجه گاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

riot act: یکی از معنی هاش: با عصبانیت با کسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad pennies will keep turning up: مال بد بیخ ریش صاحبشه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tiffany blue: آبی آسمونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insist: روم رو زمین ننداز I insist

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youthful rebellion: گردن کشی های جوانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy target: دیوار کوتاه تر از من پیدا نکردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chasing ghost: افتادن دنبال نخودسیاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how are you holding up: اوضاع روحی ات چطوره؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how are you holding up: اوضاع روحی ات چطوره؟

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

false bottom: دکمه مخفی، محفظۀ مخفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dabble: تفننی کاری را کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loose lipped: دهن لق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavily armed: تا دندون مسلحن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secret santa: جشن کادوهای ناشناس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

north star: راهنما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sizzle reel: بازارگرمی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infamous: کذایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first leg: بازی رفت ( فوتبال ) second leg باز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second leg: بازی برگشت ( فوتبال )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard blow: شوک بزرگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kosher food: غذای حلال ( یهودی ها )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dock with something: با چیزی پهلو گرفتن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the word: کلام خدا

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

burn to death: زنده زنده سوختن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the edge off: حال و هوات رو عوض کنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theoretically: روی کاغذ - - - مثال: روی کاغذ این ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mini mart: بازارچه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rough study: خُرده کاری، ریزه کاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grounded: خونه نشین شدن ( یه جور تنبیه )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leaseholder: اجاره دهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

follow suit: الگو گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sidebar: صحبت سر پایی ( کنار میز قاضی و به ص ...

١ سال پیش

مدال‌های محمد سید