پیشنهادهای سجاد اصغری (٤٥)
دکتر های تحت قرارداد ( در پوشش بیمه ای )
( در بیمه ) افراد تحت تکفل
شاد، شادی آور
بوی ( چاه ) فاضلاب
دلخوشی
مخفف political science به معنی علوم سیاسی
همزاد
یه بازی شبیه اسم فامیل خودمون
a strong feeling of fear or worry
a sudden occurrence of laughing very much
حرف آخر مثال: My boss has the final say in the choice of material.
گل و بلبل بودن ( در مورد شرایط ) مثال: Being in a relationship is not all roses. یعنی: توی یک رابطه همه چیز گل و بلبل نیست.
آسایش، راحتی
برنامه ریزی کردن
املای درست این کلمه، boycott هست.
عوارض جغرافیایی
راهی خونه شدن
به تحسین واداشتن
معادل run counter to یعنی مغایرت داشتن
به نکته اشاره کردن
delay the process of judging or giving one's opinion
تضاد آرا، اختلاف عقاید
چشیدن عواقب ( یک کار )
a recognized pattern of advancement within a job or profession
بی هدف پرسه زدن
با احتیاط قدم برداشتن
پی بردن به چیزی
غیر مستقیم منظور رو رسوندن
از دست دادن یا شل شدن جای پا
اخبار روز
کوچک کردن یا تحقیر کردن کسی
سکوت مرگبار
ارزش وقت گذاشتن داشتن مثال: It will be worth my while to study medicine. یعنی برای من ارزش وقت گذاشتن داره که داروسازی ( یا پزشکی ) بخونم.
توی کوچه و خیابان خوابیدن ( بدون سقف بالای سر )
در چهارچوب قانون عمل کردن
ارائه یک قانون ( برای تصویب در مرحله بعد )
حرکات دست ( موقع سخنرانی یا صحبت با کسی و . . . )
درد خفیف
املای درست این کلمه، rebellious هست.
رود خروشان
معادل on the way
پرواز معمولی در مقابل charter flight
سفر به خیر معادل safe journey
توجه جلب کردن، به رسمیت شناخته شدن
ماشین گلف