زهره رجایی زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cosmopolitan: جهان شمول

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

validate: شارژ کردن کارت

٩ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acquirer: خریدار

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sufficiently: به قدر کافی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand washing: مایع دستشویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nursing baby: پرستار کودک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accordingly: برهمین اساس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

primarily: در وهله اول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adequately: به درستی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dialogical understanding: درک متقابل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anthropology: مردم شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strictly: به طور جدی به شدت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publications: انتشارات

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

basic book: کتابهای پایه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bibliography: منابع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bibliography: فهرست منابع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interstice: مجازی: خلاء

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curate: اداره نمایشگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in that: چرا که

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well arrange: سازمان یافته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pluralism: کثرت گرایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pluralism: کثرت گرایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

based upon: بر مبنای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

based upon: بر مبنای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consultation: تبادل نظر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfilled: محقق شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bivalence: دوگانگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ingredients: چاشنی ها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pad out: 1 - طولانی کردن ( متن و. . . ) متن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pad out: 1 - طولانی کردن ( متن و. . . ) متن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

exiting: دوستانی که معنی هیجان انگیز و هیجان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

downbeat: در موسیقی: اولین ضرب هر میزان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downbeat: در موسیقی: اولین ضرب هر میزان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

millisecond: عامیانه: ایکی ثانیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beatless: بدون ضربه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

past due bill check: چک برگشتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emphasize: گوشزد کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overall total: جمع کل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

program: رشته درسی مثلا engineering program: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aptitude test: تست استعدادیابی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aptitude test: تست استعدادیابی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waiting staff: پیشخدمت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

temp: پاره وقت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temp: پاره وقت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undoable: نشدنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entry level: استخدام اولیه ( مناسب تازه کاران ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull sth shit: لفظ تقریبا بی ادبانه عامیانه. به مع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have come over: کسی را دعوت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flash card: کارت تصویری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debit card: کارت بانکی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave sb on read: پیامهای کسی را خواندن و دیدن اما جو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave sb on read: پیامهای کسی را خواندن و دیدن اما جو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phew: آخیش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eew: ایش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

launcher: رابط گرافیکی رام گوشی راه انداز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

binding: لازم الاجرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tracking: پیگیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

do up: بازسازی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mail: چیزی که دوستان به عنوان واحداندازه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accompanying information: اطلاعات ضمیمه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foundering: بنیانگذار، از پا افتادن، لنگ شدن، ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honor a promise: عملی کردن وعده به وعده خود عمل کردن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

science backed: پشتوانه علمی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bask in the sun: حمام آفتاب گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bask in the sun: حمام آفتاب گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmade: نامرتب مثلا در مورد رختخواب: مرتب ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmade: نامرتب مثلا در مورد رختخواب: مرتب ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military exercise: رزمایش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cons: نقاط ضعف

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های زهره رجایی زاده