زهره علی عسکری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's on me: یعنی من حساب میکنم با it's my trea ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pass on: Pass on= to reject رد کردن این یکی ...

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's on me: یعنی من حساب میکنم با it's my trea ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

garden variety: Garden variety= ordinary, common یع ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

garden variety: Garden variety= ordinary, common یع ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drive one nuts: یعنی to annoy sb very much یعنی اذی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drive one nuts: یعنی to annoy sb very much یعنی اذی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give something a once over: نگاه سریع انداختن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give something a once over: نگاه سریع انداختن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a racket: هم معنی با to make a lot of noise س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a racket: هم معنی با to make a lot of noise س ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reek of: بوی بد دادن ( بیشتر برای بوی سیگار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reek of: بوی بد دادن ( بیشتر برای بوی سیگار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go through a rough patch: بدشانسی های زیادی رو تجربه کردن دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go through a rough patch: بدشانسی های زیادی رو تجربه کردن دو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you haven: خوب موندی دست نخوردی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

right up my alley: ( فلان چیز ) راست کار خودمه از عهده ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

win sb over: Win sb over = win sb round به معنی: ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devil of a time: اوقات سختی رو سپری کردن اوقات سختی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not for a moment: Not at all, never هرگز ، اصلا مثال: ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speak out of turn: To say sth that you should not have ...

٦ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

مدال‌های زهره علی عسکری