مدالهای زهرا خلجی
١٩٢
١,٠٦٤
١١
٠
٣
٨
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
figure it out: حلش میکنم. ردیفش میکنم.
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
get involved in: درگیر شدن. بخشی از کاری یا چیزی بود ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
reach up: دست بلند کردن
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
reach up: دست بلند کردن
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
make a go of it: موفق شدن
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
extended period: دوره ی طولانی
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
trash strewn: زباله دونی . پوشیده از زباله. اشغال ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
all over again: دوباره از اول
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
was an exception to the rule: از این قاعده مستثنی بود
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش