پیشنهادهای Yasaman Bakhtiary (١٤)
ماشین هوندا سیویک
بهوش آمدن باز پس گرفتن خودیابی بهبود یافتن
لبخند از سر اجبار و اکراه لبخند تصنعی لبخند زورکی
بازی قدرت قدرت نمایی
دست برداشتن کوتاه آمدن از ادامه دادن به انجام کاری dispense with humor= از شوخی کردن دست بردارید یا بپرهیزید
the deck got reshuffled ورق برگشت/ همه چیز تغییر کرد
the deck reshuffled ورق برگشت، همه چیز تغییر کرد
روز از نو ، روزی از نو سرپله اول رفتن
در ضمن اینکه، بعلاوه اینکه، سوای از اینکه بعلاوه نه تنها . . . . بلکه . . . .
طبیعی است که این اتفاق بیفتد، انتظارش را داشتن، از قبل مشخص بود که این اتفاق می افتد.
i still tempted to ask him when he calls and says he need to chat with me: هنوز هم وقتی او میخواهد با من صحبت کند یا مکالمه ای داشته باشد، وسوسه میش ...
قانون گذاری، سختگیر، the role of disciplinarian = نقش ناظم
آن ادم بد
آن مرد بد