ابوذر سیفی کلستان - جزئیات مدال‌ها

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی زیستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی زیستی

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی زیست سازگار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی مانا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی چرخه ی زیستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی کامل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی سبز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی پایدار - زیستی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permaculture: کشاورزی زیست - سازگار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noise: هرز آوا هرز موج هرز صدا هرز آهنگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

workflow: نمودار جریان کار کار نما کار جریان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curation: ساماندهی سامانمندسازی نظم دهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

storyline: جریان داستان محور داستان خط داستانی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

materializing: شکل دادن محقق کردن جامه ی عمل پوشان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

materializing: شکل دادن محقق کردن جامه ی عمل پوشان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: نمونه ی اولیه پیش گونه ساخت اولیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

changemaker: تغییر ساز تغییر آفرین تغییرگر تحول ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

churn away: پیچاندن کسی یا کاری خود را خلاص کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

churn away: پیچاندن کسی یا کاری خود را خلاص کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practitioner: خبره کاردان کاربلد فعال دست اندرکار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scenaric: صحنه ای موضع صحنه ای موضع صحنه ای s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scenaric: صحنه ای موضع صحنه ای موضع صحنه ای s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cassandra: غیب گویی بدبختی غیبگویی شور بختی غی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tragicomic: سوگ شادی تراژیوکومیک تراژدی کمدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade up: معامله یا مبادله چیزی با چیزی گران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

segregation: تجزیه طلبی افتراقی جدا سازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scouting: این عبارت دقیقا به معنای گشتن و جست ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های ابوذر سیفی کلستان