پیشنهاد‌های دکتر نادرنوری (٢٧)

خلوت نشینی - مانند زاهد خلوت نشین در دیوان حافظ ( زاهد ی که در قرنطینه است )

مربع = چهارمند ، چهار خط

اگزما= خَسک برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی ؛ دکتر نادر نوری - 1395

آلزایمر = ویر ویرانی ( = ویرانی حافظه ) برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری 1395

پای مصنوعی = پا واره - مانند ماه واره ( ماه, قمر مصنوعی ) برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری 1395

ترومبوز = رگ بندان - رگ بست برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری 1395

ایسکمی = ایست خونی

رادیو گرافی = ایکس برداری - اِکس برداری برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری - 1395

پریکارد = پرده ی دل بابا طاهر گفته : بگیرم کاغذی از پرده ی دل نویسم بهر یار مهربانم برگرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر ن ...

آنژیوکت = رگ شکاف ؛ لوله باریک و نوک تیزی که رگ را برای مایع درمانی می شکافد ( بر گرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکترنادر نوری 1395 )

ویال ( پزشکی ) = پیال , مانند پیاله در پارسی ( بر گرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکترنادر نوری 1395 )

سرنگ = آبکنک ؛ مانند واژه ی بادکنک ( بر گرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکترنادر نوری 1395 )

دیالیز [ پزشکی] = پالایش خون , خون پالایی مولوی گفته است: از تو جفا کردن روا وزما وفا جستن خطا پای تصرف را بنه بر جان خون پالای ما ( بر گرفته ...

اپیگلوت = نای بند ؛ چرا که هنگام فروبردن غذا ورودی نای را می بندد

انترن = نوپزشک ؛ فردوسی نو پزشک را بکار برده است

ارتودنسی = دندان آرایی ( بر گرفته از کتاب برابر پارسی واژگان پزشکی - دکتر نادر نوری )

بیماری پسوریازیس = بیماری پینه ریزی ؛ چرا که از پوست گرفتاران پینه های زیاد کنده و ریخته می شود

هماکروماتوز hemochromatosis بیماری که در آن آهن زیادی در بدن به ویژه در قلب و جگر و پانیذگر ( پانکراس ) رسوب می کند برای پارسی آن آهن دلی پیشنهاد ...

پانکراس = پانیذگر ؛ چرا که کار این غده ساماندهی قند خون ( blood sugar ) است . پانیذ = شکر

عدسی = مرجمک ؛ که با مردمک چشم هماهنگ است

وزیر امور خارجه = وزیر برون مرزی

کروموزوم = ریخت رشته ؛ چرا که دستور ساختار و ریخت انسان آینده بر روی آن نگاشته شده است .

آکرومگالی = پهن پیکری ؛ زیرا اندامها و استخوانها از پهنا بزرگ می شوند نه از درازا

ویتامین = زیست آمین

موجود زنده = زیست مند

پزشک عمومی = تن پزشک متخصص مغز و اعصاب = مغز پزشک متخصص پوست = پوست پزشک

تن ریخت - تزریق ریختن یک دارو در تن است