پریسا رحمتی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tie yourself to a mast: دندون روی جیگر بذار

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall on the sword: گردن گرفتن. تقصیر را بر گردن گرفتن.

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alto belter: An alto belter is a singer with a l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bad off: بی پول، دست تنگ، پول لازم having li ...

١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turned earth: زمین شخم زده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m my aunt fanny: اسممو عوض میکنم - اشاره به چیزی غیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

job board: ( سایت ) آگهی های شغلی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a fluff piece in huffpost: خبر چرت، خبر چرت و پرت، خبری که مهم ...

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

service road: جاده ای موازی با جاده ی اصلی که می ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job board: ( سایت ) آگهی های شغلی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frequent flier: سطح پرواز

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sea glass: بطری، ظرف یا شیشه ای که در دریا پید ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rock: تکیه گاه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carve away: بریدن یا جدا کردن تکه ای از چیزی. ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tax returns: اظهارنامه های مالیاتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moving truck: کامیون اثاث کشی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corner mart: بقالی، دکه، خوار و بار فروشی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well cared for: خوب مراقبت شده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well cared for: خوب مراقبت شده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center island: پیشخوان، پیشخوان آشپزخانه، اوپن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rule in favor: به نفع کسی حکم دادن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep sb under thumb: در مشت خود نگه دشتن، در چنگ خود نگه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tromp: قدم های محکم برداشتن. قدم های سنگین ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one lung: or one - lunged \ ˈ⸗�ləŋd \ : havin ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plan in place: برنامه داشتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

took his time: حوصله به خرج دادن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lockpick: قفل باز کن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buck off: جفتک انداختن، سعی در انداختن کسی از ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

complacent: بی تفاوت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flip past: گذشتن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

batty fang: To beat someone up - a popular slan ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wingback: صندلی پشت در، صندلی که جای تکیه در ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run point on: رهبری یه تیم کوچیک.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worse came to worst: در بدترین حالت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deer in headlights look: قیافه متعجب، قیافه شوکه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hog tying: بستن. دست و پا رو بستن.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut off at the knees: کسی یا چیزی را مسخره کردن. به سخره ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wash rinse and repeat: اصطلاحی به معنای روز از نو روزی از ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hedge maze: هزارتوی گیاهی - هزارتویی با پرچین ه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

through a fog: با سردرگمی، با حالتی گیج، بدون توجه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go off the grid: قطع ارتباط با جامعه.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color somebody shocked: کسی رو غافلگیر کردن، کسی رو شوکه کر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

color me shocked: غافلگیرم کردی. منو شوکه کردی.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lede: خبر مهم - داستان روز - در روزنامه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

motor lodge: راه سرا - متل

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

مدال‌های پریسا رحمتی