هلن ممبینی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subject line: سطری که در آن موضوع یک نامه/ایمیل ر ...

جدید ١٩ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gross price: قیمت ناخالص

جدید ١٩ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

net price: قیمت خالص

جدید ١٩ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto reply: پاسخ اتوماتیک از پیش تعیین شده نسبت ...

جدید ١٩ ساعت پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blind courtesy copy: رونوشت محرمانه

جدید ١٩ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internationally waterways: آب راه های بین المللی

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knifing: " از پشت خنجر زدن"

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high sea: دریای آزاد - دریای باز - دریای پهنا ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

small business: کسب و کار کوچک

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

password stealing ware: Password Stealing Ware یا به اختصار ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snap: در اصطلاح عامیانه، به معنای " همسان ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face is melting: می تونه معنای "از خجالت آب شدن" رو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accessor: در فناوری اطلاعات: به فردی گفته می ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

برای برنامه‌های آینده: از زمان آ ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اگر منظورتون این هست که برای مثال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero trust network: فناوری اطلاعات: مدل امنیتی اعتماد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collision domain: در شبکه: "دامنه برخورد - محدوده بر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cosplay: "وانمود کردن - نقش بازی کردن"

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

popcorn brain: شرایطی روانشناختی که یک فرد نمی تون ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loud luxury: نوعی استایل فشن یا دکور خانه که در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doom spending: وقتی فرد پول زیادی رو خرج موارد لوک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loud budgeting: نوعی استراتژی مالی می شه بهش گفت که ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omad: نوعی رژیم غذایی که در اون، در طول ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skin streaming: تمرین اینکه از محصولات مراقب پوستی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armored virus: در امنیت سایبری: Armored virus یا و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delulu is the solulu: یک عبارت هست که اخیرا در شبکه های ا ...

٧ ماه پیش

پرسش با حداقل ١,٠٠٠ بازدید

-

بپرس

-

معنی این دو بیت از شاهنامه رو کسی م ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

BPS یا Bit Per Second ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

"بدیهیه/واضحه/مشخصه که هیچ‌کس نمی‌ ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

"متشکرم بابت پیشنهادی که دادید" ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put finger on: اشاره کردن به چیزی I can't put my f ...

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

longitudinal fissure: در مغز : به معنای شیار طولی / شکاف ...

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parieto occipital sulcus: در آناتومی مغز : شیار آهیانه ای - پ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parieto occipital: در آناتومی مغز : شیار آهیانه ای - پ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dural septa: در آناتومی مغز : حفره های سخت شامه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transverse fissure: در آناتومی مغز : شکاف/شیار عرضی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lateral ventricle: در آناتومی مغز : بطن های جانبی : ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lateral ventricle: در آناتومی مغز : بطن های جانبی : ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

association fibers: ( در آناتومی مغز ) فیبرهای مشارکتی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal capsule: ( در آناتومی مغز ) : جزئی از فیبر ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ependymal cell: ( در آناتومی مغز ) : سلول های اپاند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

septum pellucidum: ( در آناتومی مغز ) : دیواره غشائی ن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quarenteen: یه نوجوان در طول همه گیری covid - 1 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quarenteen: یه نوجوان در طول همه گیری covid - 1 ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

helaine: ریشه فرانسوی؛ در ارتباط با اسم های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

material: اجرام - جرم ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interconnection: در networking به معنای: اتصال یا ار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encapsulation: networking کپسوله سازی در شبکه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

share resource: networking منبع اشتراکی: برای مثال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

share resource: networking منبع اشتراکی: برای مثال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rendering: تولید یک تصویر دو بعدی یا سه بعدی ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unshielded twisted pair: - networking نوعی کابل در صنعت شبکه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unshielded twisted pair: - networking نوعی کابل در صنعت شبکه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fiber optics: networking فیبر نوری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

network interface card: networking کارت رابط شبکه مخفف: NIC

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

network interface card: networking کارت رابط شبکه مخفف: NIC

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angle: جهت ها - I like to analyze things ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white over right smoke over fire: یک یادآور یا mnemonic هست. الکترود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

white over right smoke over fire: یک یادآور یا mnemonic هست. الکترود ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rectal exam: به معنای معاینه مقعد، راست روده که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rectal exam: به معنای معاینه مقعد، راست روده که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expansion slot: computer - networking شکاف توسعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expansion slot: computer - networking شکاف توسعه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hexadecimal notation: دستگاه اعداد پایه 16 - یا شانزده شا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prolonging: "ادامه دادن"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metrosexual: metrosexual قبلا به مردهایی که به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

projection fiber: در آناتومی مغز: این الیاف باعث ارتب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fornix fibers: در آناتومی مغز: بخشی از سیستم لیمبی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inferior olivary nucleus: در آناتومی مغز: هسته زیتونی تحتانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

superior olivary nucleus: در آناتومی مغز: هسته زیتونی فوقانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

folia: در آناتومی مغز: شکنج ها ( چین های ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cranial nerve: در آناتومی مغز: عصب جمجمه ای/ مغزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cranial nerve: در آناتومی مغز: عصب جمجمه ای/ مغزی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oculomotor nerve: در آناتومی مغز: عصب بینایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lateral sulcus: در آناتومی مغز: شیار جانبی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dural sinuses: در آناتومی مغز: سینوس های سخت شامه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quints: پنج قلوها

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reassembling: جمع کردن - متصل کردن چیزی به هم.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimize: "بهبود بخشیدن"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

labor intensive: " پر زحمت" Labor - intensive job : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

serve well: به معنای "مفید بودن" ، "سودمند بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bus architecture: در کامپیوتر: به معنای گذرگاه: یکی ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hell of a job: در معنای " خسته نباشید" "دمت گرم" " ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mounting hole: سوراخ مورد استفاده برای نصب مکانیکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bevanda: یک کلمه ایتالیایی هست که در معنای b ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non conductive substrate: زیرلایه غیر هادی - یک لایه غیر رسان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underlying circuitry: به مجموعه ای از اجزای الکترونیکی اش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rear interfaces: مجموعه ای از پورت ها و رابط هایی اش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elite status: فارسیش رو نمی تونم دقیق بگم: اعتبار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interceptor aircraft: هواگرد رهگیر. معمولاً برای هدف گر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuclear tipped: کلاهک هسته ای.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carrier based: در علوم مربوط به هواگردها: به معنای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

detachable wingtip fuel tanks: تانکرهای سوخت متصل به نوک بال با قا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inner pylon: در هواگردها به معنی پایۀ نصب نهفته/ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attack aircraft: هواپیمای تهاجمی.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

widespread adoption: پذیرش و استفاده گسترده - استفاده فر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single seat: "تک سرنشین"

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combat radius: در جنگنده ها: شعاع عملیاتی - برد عم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put finger on: اشاره کردن به چیزی I can't put my f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scrutineer: بازرس / ناظر / کنترل کننده در انتخ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there’s a catch: یه شرط وجود داره / یه مشکل وجود دار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cutaway view: نمای برش دار - وقتی یک شیء یا ساخت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

general purpose register: یک مدار کوچک حافظه با سرعت بالا در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

close the lid: معمولا برای بستن درب چیزی مانند جعب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap drunk: زود مست.

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tdee: TDEE یا Total Daily Energy Expendit ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semiconductor chip: "تراشه نیمه رسانا"

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the core: در اصل - در واقع -

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parallel execution: " پردازش موازی: در کامپیوتر به اجرا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wait states: زمان هایی که پردازنده به دلیل تاخیر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multicore processing: پردازش چند هسته ای: استفاده از چندی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sku numbers: به شناسه ای گفته می شه که برای شناس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose the temper: عصبانی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chip set: چیپست در واقع تعیین می کنه که چه نو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

determines to a degree: "تا حدی تعیین می کنه/ مشخص می کنه"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

threads: اپلیکیشن جدید شرکت متا به مدیریت ما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sharing host: کامپیوتری که منابعش برای باقی کامپی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accessing host: " client " یعنی کامپیوتری که منابع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key piece: قطعه کلیدی / قطعه اصلی / قطعه مهم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

burned onto: " حک شده روی چیزی - در واقع می شه گ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop cables: شبکه: "دراپ کابل" یک کابل کوچیکه بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grana: زیست شناسی گیاهی: جمعِ واژه گرانوم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seems legit: "منطقیه!/چقدر منطقی!/ منطقی به نظر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chuck stuff: "پرت کردن چیز میز"

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

terminal device: در شبکه: "دستگاه نهایی یا پایانی: د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big bucket term: در معنای "اصطلاح/عبارتی کلی و گسترد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

act upon the square: "صادقانه عمل کردن/ انجام دادن چیزی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after meat mustard: می تونه در معنای "نوشدارو پس از مرگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as big as a bee's knee: " خیلییی کوچک/ اندازه انگشت کوچیکه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pink pigeon: کبوتر صورتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory aid: می تونیم به عنوان "یادآور - کمک حاف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

social engineering: در امنیت: مهندسی اجتماعی در واقع م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selcouth: عجیب، غیرمعمول، غیرعادی، کم سابقه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

debuff: debuff یک اصطلاح رایج در بازی های و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corkage: به هزینه ای گفته می شه که رستوران ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cakeage: cakeage یک اصطلاح انگلیسی هست به مع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

northpaw: به ورزشکار به ویژه بوکسور یا پرتاب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noona: در کره ای: خواهر بزرگتر - پسرها به ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unnie: در کره ای: اُنی - > به خواهر بزرگتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miff: آزرده شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decision fatigue: "خستگی تصمیم، خستگی از تصمیم گیری" ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

position vector: در فیزیک: "بردار مکان - بردار موضع"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بردار مکان: "Position Vector"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

displacement vector: در فیزیک: "بردار جابه جایی"

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بردار جابه جایی: Displacement vector

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piecewise functions: در ریاضی: "توابع چند ضابطه ای"

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angle: اون فقط از دید خودش به قضیه نگاه کر ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snap: باید سریع تصمیم می گرفتم که با پول ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١٠ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی این دو بیت از شاهنامه رو کسی م ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های هلن ممبینی