ebi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

untouchable: دست نیافتنی ، دسترس ناپذیر ، دسترسی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

choir: همنوازان ، گروه همنوازان

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dispenser: انباره ، ظرف ، مخزن

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dispenser: جا ، انباره ، ظرف ، مخزن پخش کننده ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monsoon: بارندگی موسمی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first things first: پیش از همه ، زودتر از همه جلوتر از ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dependent on: در گرو ، بسته به ، در پیوند ( با ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggregate: انباشته ، هم انباشت ، هم انباشته

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

negative: منفی گرا ، منفی نگر ، بدبین

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kingpin: شاه مهره سر دسته

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ramp: افزایش

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stem cell: بُن یاخته

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

magenta: [رنگ] سُرخابی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omni: فراگیر ، تمام ، کامل

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

noise: آشفتگی ، به هم ریختگی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sight: دیدار ، برخورد دیداری ، مشاهده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

juncture: بزنگاه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constellation: پیکر آسمانی ، پیکره آسمانی

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coupon: کالابَرگ ، برگه خرید کالا

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pacemaker: تپش ساز ، ضربان ساز

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: [خودرو] زیربندی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

docking: [فضا] پیوند ، پیوست ، پهلوگیری

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diaphragm: [کالبدشناسی] پرده شکمی ، پرده حفره ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptation: هماهنگی ، همخوانی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rightful: راستین

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

common sense: خرد همگانی/عمومی/جمعی شعور همگانی/ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

propaganda: بزرگنمایی تبلیغاتی سر و صدای تبلیغا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nominal: نمایی ، نمادی ، نمادینه، نمایشی ، ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mechanics: کارکردشناسی ، کارایی شناسی ابزارشنا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proxy war: جنگ نیابتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: اهریمن ماندگار ، اهریمن پایدار

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hernia: بیرون زدگی ، بیرون رفتگی ، خارج شدگ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

comment: پیام ، یادداشت ، دیدگاه بازنمایی ، ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

house: [در ترکیب با واژه دیگر بصورت پسوند] ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roadster: خودرو کروکی دو نفره

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

miserable: بینوا

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refugee: پناهجو

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reign: فرمان راندن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

showman: نمایش پرداز ، نمایش گردان ، گردانند ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autism: در خود ماندگی ، در خود فرورفتگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cancel: بر هم زدن ، بر هم خوردن ، کنار گذاش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

role playing: نقش آفرینی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inquiry: بازپرسی پرسشگری

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inland: درون سرزمین

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melodrama: نمایش آهنگین ، نمایش آوازی آهنگی ن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

banner: پارچه نوشته ، بَرنوشته

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cover art: [هنر و رسانه] جلد هنری ، روجلدی ، ج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ecology: زیستگاه شناسی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directory: راهنما ، راهنمای تلفن [رایانه] شاخ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misfire: شکست ، ناکامیابی ، نافرجامی [نظامی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sequencing: دنباله یابی ، توالی یابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phishing: [یک روش کلاهبرداری اینترنتی] وانمو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bourgeois: سرمایه دار ، کاسب ، مالک

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regolith: سنگ پوشه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain storming: بارش فکری ، بارش ذهنی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at noon: سَرِ ظهر ، هنگام ظهر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at noon: سَرِ ظهر ، هنگام ظهر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bonsai: درخت گلدانی ، درخت کوتوله ، درخت می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's why: برای همین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you're right: تو درست میگویی راست میگویی ، راست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deposit: پول به حساب ( بانک ) ریختن ، به حسا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a payment: پرداخت انجام دادن ، پرداخت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a payment: پرداخت انجام دادن ، پرداخت کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

too: بیش از اندازه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

IN: در گذر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

starter: پیش خوراک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

terminal: [رایانه و الکترونیک] پایانگر ، پای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terminal: [رایانه و الکترونیک] پایانگر ، پای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a cold: سرما خوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get: دسترسی پیدا کردن ( به )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make an appointment: وقت ملاقات گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feel: حس داشتن ، احساس داشتن حال داشتن ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all the time: یکسره ، تمام وقت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medic: کمک پزشکی ، امداد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that's all: همه اش همین ، تنها همین ، فقط همین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nowhere: بدون جا ، بدون جایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hurt: درد گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیشتر: ستاره باران ، ستاره باران زایی ، ست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teahouse: چایخانه ، چای سَرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teahouse: چای سَرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apply: اقدام ، اقدام کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arrangement: زمینه چینی ، مقدمه چینی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verification: تاییدیه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

timely: زمان مَند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shepherd: گله بان

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

joystick: اهرم ، اهرم بازی ، اهرم فرمان ، اهر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lymph: آب میان بافتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lymph: آب میان بافتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

megalosaur: [گونه ای از دایناسورها] بزرگ سوسما ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mentor: راهنما ، هدایت گر ، هدایت کننده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrostatics: آب ایستایی شناسی ، شار ایستایی شناس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spasm: گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spasm: گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maquette: نمونه نمایشی ، نمونه کوچک نمایشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ego: خویش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand job: دست کام دهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genotype: ژن نمود ، نمودِ ژنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erotica: شهوت نگاره

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

footjob: پا کام دهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

footjob: پا کام دهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incubator: اتاقک نگهداری ، اتاقک رشد محفظه نگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

roaster: کباب کار ، برشته کار ، بریان کار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occupied: پُر ، پر شده ، گرفته شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outboard: بیرونی ، برون سو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

projection: پیش نگری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواگرد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regulatory: قانون گذاری ، مقررات گذاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moral: مَنِشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleep out: بیرون خواب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synchromesh: [مکانیک و خودرو] هم دُورساز ، هم د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tetrad: [زیست شناسی و شیمی] چهارتایه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tiptronic: [مکانیک و خودرو] نیمه خودکار ، جعب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airglow: هواتاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

astronautics: کیهان نوردی شناسی ، دانش کیهان نورد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

photoelectric: نوربرقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asterism: پیکر واره آسمانی ، صورت واره آسمانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pachycephalosaurus: [گونه ای از دایناسورها] سِتَبر سَر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

proto: [پیشوند] پیش ، نیا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proto: [پیشوند] پیش ، نیا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

protoceratops: [گونه ای از دایناسورها] نیا سَر شا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

corythosaurus: [گونه ای از دایناسورها] کلاه دار س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

devaluation: کاهش ارزش ، افت ارزش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mindfulness: ذهن آگاهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

muscular: تنومند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthetic: ساختنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conjunctive: پیوسته

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parity: همگونی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front: پیشتاز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ecstasy: سرخوشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: دل مشغولی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tribute: گرامیداشت ، پاسداشت ، نکوداشت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occultation: نهان شدگی ، پنهان شدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zodiac: برجگان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chirality: [شیمی] دست وارگی ، دست رسانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

here is: [همراه با اسم] بفرما ، بفرمایید ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

here is: [همراه با اسم] بفرما ، بفرمایید ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

any: [در جمله منفی و پرسشی] هیچ چیز ، ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deionize: یون زُدوده ( کردن )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watermark: نقشِ زمینه ، نقش زمینه کمرنگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commonwealth: هم سود

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggression: پرخاش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air cooled: هوا خنک ، هوا خنک شو

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SEX: کام جویی ، کام یابی ، کام گیری ، کا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antagonist: پادکُنِشگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

span: پهنه ، گستره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomy: خودگردانی ، خودگردانندگی خودفرمانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backlash: واپس زنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backlash: واپس زنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binary: دو اندازه ، دو اندازه ای دو حالتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cardiotachometry: [پزشکی] تپش سنجی ، ضربان سنجی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk: پرحجم ، حجم دار حجم افزودن ، حجم ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff hanger: نفس گیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clone: همانند ، همسانه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cybermetric: رایاسنجی ، رایاسنجشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abstractive: [سیاست] بهره کِش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

juncture: بزنگاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inflation: [اقتصاد] گرانی ، گران شدگی ، افزای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dehydrate: آب زدودن ، آب زدوده کردن ، کم آب کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depression: افت ، فرو رفت کم فشار ، کم فشاری ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

good: بهین

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hotelman: [گردشگری] هتل کار ، هتل پیشه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infusion: دَم نوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infusion: دَم نوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glace: یخسار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glacier: پهنه یخی یخ گستره ، گستره یخی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intermediate: نیمه رده میانی ، رده میانگین

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irreflexive: پادبازتابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lodge: مهمانخانه کلبه ای ، راه سَرا ، اترا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chauvinism: برترباوری ، برترپنداری ، برتری گرای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motion: جابجایی ، تکان خوری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monsoon: بارندگی موسمی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blur: تاری ، تار شدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pacemaker: تپش ساز ، ضربان ساز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pacemaker: تپش ساز ، ضربان ساز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contactor: کلیدِ الکترومغناطیسیِ ابزار فرمان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

card: برگه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suckling: شیرآوری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transsexualism: تراجنسینگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

transvestite: دگرپوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wind chill: سوز باد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wobble: لقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

backing: پشت بند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remove: بیرون آوردن ، بیرون بردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chalk: گچی شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

client: کار سِپار گیرنده ، خدمات گیر ، خدم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

closure: بند آمدگی ، گیر کردگی ، بسته شدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mode: گرایش گرایش پوششی ، گرایش پوشاکی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

likelihood: محتمل نمایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quasi: [معنی پسوندی] وَش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consortium: شرکتِ گروهی ، گروه شرکت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consortium: شرکتِ گروهی ، گروه شرکت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overrun: فرا رَوی ، فرارفت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detailed: ریزه کارانه ، با ریزه کاری ، ریز به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extramarital: برون زَناشویی ، بیرون از زناشویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extramarital: برون زَناشویی ، بیرون از زناشویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hept: هفت گانه ، هفت تایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sequencing: دنباله یابی ، توالی یابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sequencing: دنباله یابی ، توالی یابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostel: مسافرسَرا خوابگاه توراهی ، خوابگاه ...

٨ ماه پیش

مدال‌های ebi