ebi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stand off: دور ایستا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

PCB: [برق و الکترونیک] صفحه مدار چاپی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paradox: ناسازگاری ، ناسازنما

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradox: ناسازگاری ، ناسازنما

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scramble: [هواپیمایی] تُند خیزی ، تُند برخاست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scramble: [هواپیمایی] تُند خیزی ، تُند برخاست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peer: مانند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interoperability: [رایانه و مخابرات] هم کارکردپذیری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interoperability: [رایانه و مخابرات] هم کارکردپذیری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

membrane: پرده پوست

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choir: همنوازان ، گروه همنوازان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choir: همنوازان ، گروه همنوازان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uniformism: همسان گرایی ، همسان باوری ، همسان ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

porky: گوشتالو ، چاقالو ، خپل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porky: گوشتالو ، چاقالو ، خپل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magentar: [ستاره شناسی] ستاره مغناطیسی ، مغن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inter cooler: [خودرو] خنک کننده درونی ، خنک کنند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bioluminance: زیست تاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shotgun: تفنگ ساچمه پران

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shotgun: تفنگ ساچمه پران

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chip: [فوتبال] ضربه نوک پا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sealed: کیپ ، هواگیر ، هواگیری شده ، درزگیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sealed: کیپ ، هواگیر ، هواگیری شده ، درزگیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coking: [معدن] کُک سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allometric: دگر اندازه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misbehaving: بدرفتاری ، کج رفتاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misbehaving: بدرفتاری ، کج رفتاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tagging: برچسب گذاری ، برچسب دهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zombie: مُرده نما

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zombie: مُرده نما

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coloring: رنگ کاری ، رنگ رزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncommon: نافراگیر ، نایاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take it easy: [اصطلاح] بی خیال ، بی خیالش ، بی خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it easy: [اصطلاح] بی خیال ، بی خیالش ، بی خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agnosticism: ندانم گری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agnosticism: ندانم گری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bioarchaeology: زیست باستان شناسی ، باستان شناسی زی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaea: [زیست شناسی] باستانیان ، دیرینه گا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eukaryote: [زیست شناسی] هسته نما

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lithification: سنگ سازی ، سنگی شدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspect: نمای دیداری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nucleosynthesis: [فیزیک ، شیمی] هسته زایی ، هسته سا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binding: پیوند ، بستگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as you wish: [اصطلاح] هر جور ( که ) دوست داری ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canalization: سو دهی ، خط دهی ، جهت دهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brute force: [نوعی روش کشف رمز در رایانه و شبکه] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ahead: پیش رو ، در پیش ، در پیش رو ، فرارو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ahead: پیش رو ، در پیش ، در پیش رو ، فرارو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

covered: با پشتوانه ، پشتوانه دار ، پپشتیبان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: [الکترونیک و برق] جریان کِشی ، جری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

departed: جدا مانده ، جدا افتاده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leading: [آمار و اقتصاد] پیش نگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leading: [آمار و اقتصاد] پیش نگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appointment: دیدار ، قرار دیدار جای دیدار ، وعد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apartheid: جدا زیستی ، جدا نژادی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abruption: گُسست

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appendix: پِی افزود [پزشکی] روده کور ، فزون ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administration: رسیدگی ، کاردانی [سیاست] سَردَمدار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administration: رسیدگی ، کاردانی [سیاست] سَردَمدار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adventitious: رویدادی ، رخدادی ، پیشبینی نشده [گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adventitious: رویدادی ، رخدادی ، پیشبینی نشده [گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armature: [برق] هسته سیم پیچی شده ، محور سیم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

author: پدیدآور ، پدیدآورنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

author: پدیدآور ، پدیدآورنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asymmetric: ناهمسان ، نامانند ، ناهمانند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asymmetric: ناهمسان ، نامانند ، ناهمانند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cryptocurrency: رمز ارز ، ارز رمزگذاری شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cheap: [فیلم یا هنر] بی ارزش ، پیش پا افت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheap: [فیلم یا هنر] بی ارزش ، پیش پا افت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schematic: نمایی ، نمایه ای ، نمایشی ، الگویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monopoly: ویژه شدگی تک قطبی انحصار تکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monopoly: ویژه شدگی تک قطبی انحصار تکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conductor: [تلویزیون و رادیو] برنامه ریز ، بر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omni: فراگیر ، تمام ، کامل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trans: دو سو ، دو سوی ، هر دو سو ، هر دو س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trans: دو سو ، دو سوی ، هر دو سو ، هر دو س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vortex: گردابه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doping: [ورزش] نیرو افزایی ، زور افزایی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dumping: ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumping: ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amplification: دامنه افزایی ، صدا افزایی ، سیگنال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phase: گذر ، گذار دامنه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phase: گذر ، گذار دامنه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aberration: آشفتگی ، کجی ، کج شدگی ، بهم ریختگی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

termination: ته واژه ، پس واژه ، پس واژک ، پس هِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

terminator: [ستاره شناسی] سایه مرز ، مرز روشنا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washout: آب شستگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through: گذر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bias: گذر ، گذردهی ، سو دهی ، سوگیری ، گِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freaky: خَفَن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freaky: خَفَن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no more: دیگر نه ، نه دیگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kingpin: شاه مهره سر دسته

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingpin: شاه مهره سر دسته

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expose: رسوا کردن ، بی آبرو کردن ، افشاگری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prototype: گونه آغازین ، گونه نخستین ، گونه او ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: گونه آغازین ، گونه نخستین ، گونه او ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oscillation: لرزش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stratosphere: پوشَن سپهر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exoplanet: سیاره فراخورشیدی ، سیاره فرامنظومه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exoplanet: سیاره فراخورشیدی ، سیاره فرامنظومه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exosolar: فراخورشیدی ، فرامنظومه شمسی ، بیرون ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heliosphere: خورسپهر ، خورشیدسپهر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heliopause: خورمرز ، مرز خورسپهر ، مرز خورشیدسپ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: به دورِ ، بَر گِردِ ، در پیرامون

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exo: [پیشوند] فرا ، فراتر از ، برون ، ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exo: [پیشوند] فرا ، فراتر از ، برون ، ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra: بیش ، بیش از ، افزون ، افزون از ، ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greenish: سبز مایه ، سبز گرا ، سبز نما ، رو ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noise cancelling: نوفه گیری ، نوفه زُدایی نویزگیری ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orthodontics: خوش ریخت سازی دندان ، مرتب سازی دند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brace: نگهدارنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: نگهدارنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break: درنگ ، ایست بُرِه ، بُرش ، بریدگی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accretion: افزایشی ، بَرافزایش ، برافزایشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

habitable: زیستی ، زیستنی ، ز یست دار ، دارای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pathfinder: رَهیاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

router: [رایانه] رَهیاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

router: [رایانه] رَهیاب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier: جابجاگر ، جابجاکننده رساننده [در ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pioneer: پیشاهنگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

piggyback: روی شانه ، روی کول ، سوار بر دوش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academy: دانش سرا ، سازمان آموزشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

academy: دانش سرا ، سازمان آموزشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expanse: پهنه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expanse: پهنه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extraterrestrial: فراخاکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orbiter: مدارپیما ، مدارگرد ، مدارنورد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

may day: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

may day: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scout: شناساگر ، جستجوگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scout: شناساگر ، جستجوگر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

topography: زمین پیمایی پدیده نگاری ، پدیده جغ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doctrine: باور ، باورداشت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctrine: باور ، باورداشت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homopteran: [دسته بندی و رده بندی جانوران] هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympatric: هم زیستگاه ، هم زیست بوم هم میهن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sos: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sos: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parkinsons desease: [بیماری] لرزش اندام ، لَغوِه ، رعش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

technic: ترفند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antialiasing: صاف سازی ضد ناصافی ، ضد ناهمواری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restaurant: تالار پذیرایی ، تالار غذاخوری ، غذا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

planetarium: آسمان نما

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jet: پاشه ، پاشش ، پاشیدن افشانه ، افشا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run: گریز ، فرار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finale: سرانجام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

justice: دادورزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drag: [هوانوردی] پَس ران ، بازدار ، بازد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parking: پهلوگاه پهلوگیری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parking meter: پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parking meter: پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

technique: ترفند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technique: ترفند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dressing: آرایش ، آراسته سازی ، تراش [در ترک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trick: ترفند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trick: ترفند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catalog: فهرست نما دفترچه/کتابچه راهنما را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crew: [شرکت، سازمان و . . . ] نیرو ، نیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crew: [شرکت، سازمان و . . . ] نیرو ، نیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delay: دیرشُد ، دیرآمد ، دیرآیند ، دیررس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voucher: برگ ، برگه ، رسید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voucher: برگ ، برگه ، رسید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salary: دریافتی ، دریافتی ماهانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nozzle: [سَر یا نوکِ چیزی] سَرِه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

LAG: دیرکرد ، دیرشُد دیرکاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castaway: دور مانده ، دور افتاده ، جدا مانده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadcast: پخش برنامه پخش فراگیر/همه گیر/همگا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rally: راه پیمایی راهپیمایی مردمی/اجتماعی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rally: راه پیمایی راهپیمایی مردمی/اجتماعی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sink: ظرفشویی ، جاظرفشویی ، سینی ظرفشویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

off road: بیراهه ، برون راه ، کوره راه [رانن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diaphragm: [کالبدشناسی] پرده شکمی ، پرده حفره ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drift: سُردهی ، سُراندن مسابقه سُردهی خود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evaluation: برآورد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chamber: انباره ، انبارک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inglorious: پست ، فرومایه ، بی آبرو ، بی شرف ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hot spot: ناحیه ناآرام [اینترنت و شبکه] پخش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spotlight: کانون توجه ، توجه ویژه افشاگری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

posture: ریخت بدنی ، ساختار بدنی ، حالت بدنی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effect: دنباله پدیده [هنر و سینما] جلوه ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

magenta: [رنگ] سُرخابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magenta: [رنگ] سُرخابی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collide: کوبیده شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collide: کوبیده شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beige: [رنگ] نُخودی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ecotourism: طبیعت گردی مسئولانه ، طبیعت گردی حف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

electrode: سَر ، سَرِه ، پایه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phishing: [یک روش کلاهبرداری اینترنتی] وانمو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enhance: بهسازی ، پیشرفت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flexible: خَمِشی تاشدنی ، تاشونده نرم شو ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geek: خوره ، شیفته ، دیوانه ، عشق چیزی یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

geek: خوره ، شیفته ، دیوانه ، عشق چیزی یا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unboxing: بسته گشایی ، نمایش اینترنتی بسته گش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

unboxing: بسته گشایی ، نمایش اینترنتی بسته گش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

benchmarking: ابزارسنجی توان سنجی کارایی سنجی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benchmarking: ابزارسنجی توان سنجی کارایی سنجی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extremophile: سخت دوست ، شدیددوست ، افراط دوست

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative: جانشین دگرگزین دگرگون پذیر ، دگرگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mix: کنار هم گذاری هم آمیزی ، درهم آمیز ...

٨ ماه پیش

مدال‌های ebi