ebi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

systematic: ساختاری ، ساختار یافته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tectonics: زمین ساخت شناسی ، زمین ساختارشناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tectonic: زمین ساختار ، زمین ساختاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tectonic: زمین ساختار ، زمین ساختاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

last: به درازا انجامیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

last: به درازا انجامیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trickle: قطره چکاندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in vivo: درون جانداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ex vivo: برون جانداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

breaking: جنجالی افسارگسیخته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canal: راه آب ، گذرگاه آبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canal: راه آب ، گذرگاه آبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all terrain: همه جا ، همه جایی همه جا رو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tycoon: کلان سرمایه دار ، سرمایه دارِ بزرگ/ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slipper: نعلین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feeder: [صنعت] قطعه رسان ، قطعه گذار ، قطعه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thriller: [فیلم ، داستان . . . ] پلیسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thriller: [فیلم ، داستان . . . ] پلیسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tower climber: برج نورد ، دکل نورد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deadline: سَرآمد ، تمام شد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

free climbing: آزادنوردی ، صعود بدون وسایل حفاظتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snowmobile: خودروی برفی ، ماشین برفی ، موتور بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snowmobile: خودروی برفی ، ماشین برفی ، موتور بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stand off: دور ایستا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

PCB: [برق و الکترونیک] صفحه مدار چاپی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paradox: ناسازگاری ، ناسازنما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradox: ناسازگاری ، ناسازنما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scramble: [هواپیمایی] تُند خیزی ، تُند برخاست ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scramble: [هواپیمایی] تُند خیزی ، تُند برخاست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peer: مانند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interoperability: [رایانه و مخابرات] هم کارکردپذیری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interoperability: [رایانه و مخابرات] هم کارکردپذیری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

membrane: پرده پوست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choir: همنوازان ، گروه همنوازان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choir: همنوازان ، گروه همنوازان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uniformism: همسان گرایی ، همسان باوری ، همسان ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

porky: گوشتالو ، چاقالو ، خپل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

porky: گوشتالو ، چاقالو ، خپل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magentar: [ستاره شناسی] ستاره مغناطیسی ، مغن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inter cooler: [خودرو] خنک کننده درونی ، خنک کنند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bioluminance: زیست تاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shotgun: تفنگ ساچمه پران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shotgun: تفنگ ساچمه پران

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chip: [فوتبال] ضربه نوک پا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sealed: کیپ ، هواگیر ، هواگیری شده ، درزگیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sealed: کیپ ، هواگیر ، هواگیری شده ، درزگیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coking: [معدن] کُک سازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

allometric: دگر اندازه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misbehaving: بدرفتاری ، کج رفتاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misbehaving: بدرفتاری ، کج رفتاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tagging: برچسب گذاری ، برچسب دهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zombie: مُرده نما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zombie: مُرده نما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coloring: رنگ کاری ، رنگ رزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncommon: نافراگیر ، نایاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

take it easy: [اصطلاح] بی خیال ، بی خیالش ، بی خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it easy: [اصطلاح] بی خیال ، بی خیالش ، بی خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agnosticism: ندانم گری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agnosticism: ندانم گری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bioarchaeology: زیست باستان شناسی ، باستان شناسی زی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaea: [زیست شناسی] باستانیان ، دیرینه گا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eukaryote: [زیست شناسی] هسته نما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lithification: سنگ سازی ، سنگی شدگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspect: نمای دیداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nucleosynthesis: [فیزیک ، شیمی] هسته زایی ، هسته سا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binding: پیوند ، بستگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as you wish: [اصطلاح] هر جور ( که ) دوست داری ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canalization: سو دهی ، خط دهی ، جهت دهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brute force: [نوعی روش کشف رمز در رایانه و شبکه] ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ahead: پیش رو ، در پیش ، در پیش رو ، فرارو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ahead: پیش رو ، در پیش ، در پیش رو ، فرارو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

covered: با پشتوانه ، پشتوانه دار ، پپشتیبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drain: [الکترونیک و برق] جریان کِشی ، جری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

departed: جدا مانده ، جدا افتاده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leading: [آمار و اقتصاد] پیش نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leading: [آمار و اقتصاد] پیش نگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appointment: دیدار ، قرار دیدار جای دیدار ، وعد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apartheid: جدا زیستی ، جدا نژادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abruption: گُسست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

appendix: پِی افزود [پزشکی] روده کور ، فزون ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

administration: رسیدگی ، کاردانی [سیاست] سَردَمدار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

administration: رسیدگی ، کاردانی [سیاست] سَردَمدار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adventitious: رویدادی ، رخدادی ، پیشبینی نشده [گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adventitious: رویدادی ، رخدادی ، پیشبینی نشده [گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armature: [برق] هسته سیم پیچی شده ، محور سیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

author: پدیدآور ، پدیدآورنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

author: پدیدآور ، پدیدآورنده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asymmetric: ناهمسان ، نامانند ، ناهمانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asymmetric: ناهمسان ، نامانند ، ناهمانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cryptocurrency: رمز ارز ، ارز رمزگذاری شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cheap: [فیلم یا هنر] بی ارزش ، پیش پا افت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheap: [فیلم یا هنر] بی ارزش ، پیش پا افت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schematic: نمایی ، نمایه ای ، نمایشی ، الگویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monopoly: ویژه شدگی تک قطبی انحصار تکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monopoly: ویژه شدگی تک قطبی انحصار تکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conductor: [تلویزیون و رادیو] برنامه ریز ، بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omni: فراگیر ، تمام ، کامل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trans: دو سو ، دو سوی ، هر دو سو ، هر دو س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trans: دو سو ، دو سوی ، هر دو سو ، هر دو س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vortex: گردابه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doping: [ورزش] نیرو افزایی ، زور افزایی ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dumping: ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumping: ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amplification: دامنه افزایی ، صدا افزایی ، سیگنال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

phase: گذر ، گذار دامنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

phase: گذر ، گذار دامنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aberration: آشفتگی ، کجی ، کج شدگی ، بهم ریختگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

termination: ته واژه ، پس واژه ، پس واژک ، پس هِ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

terminator: [ستاره شناسی] سایه مرز ، مرز روشنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washout: آب شستگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

through: گذر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bias: گذر ، گذردهی ، سو دهی ، سوگیری ، گِ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

freaky: خَفَن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freaky: خَفَن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no more: دیگر نه ، نه دیگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kingpin: شاه مهره سر دسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingpin: شاه مهره سر دسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

expose: رسوا کردن ، بی آبرو کردن ، افشاگری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prototype: گونه آغازین ، گونه نخستین ، گونه او ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prototype: گونه آغازین ، گونه نخستین ، گونه او ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oscillation: لرزش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stratosphere: پوشَن سپهر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exoplanet: سیاره فراخورشیدی ، سیاره فرامنظومه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exoplanet: سیاره فراخورشیدی ، سیاره فرامنظومه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exosolar: فراخورشیدی ، فرامنظومه شمسی ، بیرون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heliosphere: خورسپهر ، خورشیدسپهر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heliopause: خورمرز ، مرز خورسپهر ، مرز خورشیدسپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

around: به دورِ ، بَر گِردِ ، در پیرامون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exo: [پیشوند] فرا ، فراتر از ، برون ، ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exo: [پیشوند] فرا ، فراتر از ، برون ، ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra: بیش ، بیش از ، افزون ، افزون از ، ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

greenish: سبز مایه ، سبز گرا ، سبز نما ، رو ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noise cancelling: نوفه گیری ، نوفه زُدایی نویزگیری ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orthodontics: خوش ریخت سازی دندان ، مرتب سازی دند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brace: نگهدارنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: نگهدارنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break: درنگ ، ایست بُرِه ، بُرش ، بریدگی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accretion: افزایشی ، بَرافزایش ، برافزایشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

habitable: زیستی ، زیستنی ، ز یست دار ، دارای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pathfinder: رَهیاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

router: [رایانه] رَهیاب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

router: [رایانه] رَهیاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carrier: جابجاگر ، جابجاکننده رساننده [در ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pioneer: پیشاهنگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

piggyback: روی شانه ، روی کول ، سوار بر دوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academy: دانش سرا ، سازمان آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

academy: دانش سرا ، سازمان آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expanse: پهنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expanse: پهنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extraterrestrial: فراخاکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orbiter: مدارپیما ، مدارگرد ، مدارنورد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

may day: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

may day: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scout: شناساگر ، جستجوگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scout: شناساگر ، جستجوگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

topography: زمین پیمایی پدیده نگاری ، پدیده جغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doctrine: باور ، باورداشت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doctrine: باور ، باورداشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homopteran: [دسته بندی و رده بندی جانوران] هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sympatric: هم زیستگاه ، هم زیست بوم هم میهن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sos: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sos: پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parkinsons desease: [بیماری] لرزش اندام ، لَغوِه ، رعش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

technic: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antialiasing: صاف سازی ضد ناصافی ، ضد ناهمواری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restaurant: تالار پذیرایی ، تالار غذاخوری ، غذا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

planetarium: آسمان نما

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jet: پاشه ، پاشش ، پاشیدن افشانه ، افشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run: گریز ، فرار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

finale: سرانجام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

justice: دادورزی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drag: [هوانوردی] پَس ران ، بازدار ، بازد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parking: پهلوگاه پهلوگیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parking meter: پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parking meter: پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

technique: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

technique: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dressing: آرایش ، آراسته سازی ، تراش [در ترک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trick: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trick: ترفند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catalog: فهرست نما دفترچه/کتابچه راهنما را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crew: [شرکت، سازمان و . . . ] نیرو ، نیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crew: [شرکت، سازمان و . . . ] نیرو ، نیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delay: دیرشُد ، دیرآمد ، دیرآیند ، دیررس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voucher: برگ ، برگه ، رسید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voucher: برگ ، برگه ، رسید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salary: دریافتی ، دریافتی ماهانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nozzle: [سَر یا نوکِ چیزی] سَرِه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

LAG: دیرکرد ، دیرشُد دیرکاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

castaway: دور مانده ، دور افتاده ، جدا مانده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broadcast: پخش برنامه پخش فراگیر/همه گیر/همگا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rally: راه پیمایی راهپیمایی مردمی/اجتماعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rally: راه پیمایی راهپیمایی مردمی/اجتماعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sink: ظرفشویی ، جاظرفشویی ، سینی ظرفشویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

off road: بیراهه ، برون راه ، کوره راه [رانن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diaphragm: [کالبدشناسی] پرده شکمی ، پرده حفره ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drift: سُردهی ، سُراندن مسابقه سُردهی خود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evaluation: برآورد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chamber: انباره ، انبارک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inglorious: پست ، فرومایه ، بی آبرو ، بی شرف ، ...

١ سال پیش

مدال‌های ebi