نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
quarrel: بحث کردن. اختلاف نظر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
featured: نمایش دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pass on: انتقال دادن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
swearing: فحش دادن. قسم خوردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a wish: تفکر به آرزو. ایجاد رویا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
violent: آدم شرور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
manner: ادب. نحوه برخورد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seeking: در جستجوی چیزی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kept: ادامه دادن کاری یا امری. پیوسته انج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
storing: حفظ کردن. ذخیره کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
storing: حفظ کردن. ذخیره کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
called: خواهان چیزی بودن. نامیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spent: صرف کردن. خرج کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
proud: افتخار کردن به چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
observant: ناظر. مراقب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call to: دعوت کردن. فرا خواندن مثال: call ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refused: امتناع ورزیدن. قبول نکردن. رد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swearing: فحش دادن. قسم خوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raved: تحسین کردن مثال: General taylor rav ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ties: وابستگی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
realize: آگاه بودن از چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass on: انتقال دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١٠ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
planing: قصد داشتن. اراده کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
polycythemia: پرخونی. افزایش هماتوکریت. ازدیاد یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
polycythemia: پرخونی. افزایش هماتوکریت. ازدیاد یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
anemia: کاهش مقدار هماتوکریت بدن نسبت به حا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cardiovascular: هنگامی که در سیستول خون رانده میشود ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slum: پایین شهر. فقیر نشین. حلبی آباد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lean back: استراحت کردن. خوابیدن. لم دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
found: متوجه شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
found: متوجه شدن به عنوان مثال: Maxine f ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کانستراکشن: در علم پزشکی به معنای بهبود بازگشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کانستراکشن: در علم پزشکی به معنای بهبود بازگشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
planning: اراده کردن؛ قصد داشتن. برنامه داشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dishonest: متقلب. شرور. پست
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
frightening: وحشتناک. شوم. پلید
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
microcirculation: میکروسیرکولیشن به جایی گفته میشود ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
caveolin: قارچ مانند
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fenestration: کلمه fenestration در پزشکی به معنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fenestration: کلمه fenestration در پزشکی به معنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quarrel: بحث کردن. اختلاف نظر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
figuring: محاسبه قیمت. قیمت گذاری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ruined: از بین بردن. خراب کردن. شهرت از دست ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
treated: نحوه رفتار کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
incredible: لاعلاج مثال: but suppose you are d ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
featured: نمایش دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hiring: استخدام کردن. ثبت نام کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
missed: توجه نکردن the detective missed کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
move off: ترک کردن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mislead: فریب دادن. گمراه کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cheating: فریب دادن. تقلب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
divers: غواص
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
owned: صاحب چیزی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
owned: تعلق داشتن به کسی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make room: ایجاد فضا
١٠ ماه پیش