دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٨٦٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٣٧١
لایک
لایک
١٠٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٨٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

فامْلان ( لانه/خانه رنگ )

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

حِسیدَن [برامده از حس و ـیدن]: دریافتن ویژگی های چیزی با حواس پنجگانه؛ مثلا: * The smoke detector sensed the smoke and immediately set off the alarm. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

سَهیدَن: احساس کردن وضعیت/هیجان درونی حاصل از یه تجربه؛ مثلا: * I never feel safe when Richard is driving. هنگامیکه ریچارد می راند هرگز امنیت را نمی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

عَلَنیَدَن [برامده از علنی و ـدن]: امکان دریافتن اطلاعات درمورد چیزی را ممکن کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

راهال [برامده از راه و ـال]: وسیله راه رفتن گامال [برامده از گام و ـال]: وسیله گام برداشتن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.