محمد حاتمی نژاد - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychosomatic illness: بیماری های روان تنی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borderline personality: شخصیت مرزی بعنوان اختلال شخصیت ازش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paranoid delusions: هذیان های پارانوییدی یا بدبینانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disruptive mood dysregulation: اختلال نامنظمی خلقی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

selye’s: سلیه از نظریه پرداز هیجانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

austrian: شهر اتریش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

physician: دکتر. پزشک عمومی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

demand: فشار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loss of blood: از دست رفتن خون

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generalized responses: پاسخ کلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goes: جمع Go

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

readying: امادگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vigorous: نیرومند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resistance: مقاومت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deteriorate: وخامت، رو به بدی رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elevated: افزایش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

loss of appetite: بی اشتهایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loss of appetite: بی اشتهایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general lack of interest: بی علاقگی کلی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expected: انتظار داشتن، توقع داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spirits: روحیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

setbacks: بدبیاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

developing: ترتیب دادن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minor setbacks: بدبیاری های جزئی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychosexual development theory: نظریه رشد روانی جنسی ( فروید )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

retroaction: عکس العمل، واکنش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insanity: دیوانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modes of gratification: حالت رضایتمند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

error of measurement: خطای اندازه گیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peripheral: محیطی، پیرامونی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

summated rating: رتبه بندی جمع شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissatisfaction: ناخشنودی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

equilibration: باثبات متعادل موازنه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unreliable: غیر قابل اطمینان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

latterly: recently

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empirical: experimental

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occipital: پس سری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occipital: پس سری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subtleties: ظرافت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subtleties: ظرافت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope: کنار امدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem based: مسئله مدار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take effective: اقدامات موثر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotion based: هیجان مدار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep breathing: تنفس عمیق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dealing: سرکار داشتن، درتعامل بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone experiences: تجربه های فرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stressful experiences: تجربه های استرس زا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

route: Way

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upholsterer: رویه دوزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repairing: تعمیر کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repairing: تعمیر کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

success driven: موفقیت گرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ties: پیوند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robs: کاهش شاید معنی بده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weapon: سلاح

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legacy: میراث

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neoanalytic: نو تحلیلگرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

object relation theory: نظریه روابط شی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locus: منبع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

locus: منبع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ancient: Ancient greece یونان باستان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

western thought: تفکر غربی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spent most of his life: بیشتر عمر خود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been repressed: سرکوب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pushed out of awarness: بیرون انداختن از اگاهی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بذله گو: شوخ طبع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اضداد: paradox

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

improved markedly: بطور چشمگیر بهبود یافتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buried: مدفون شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychic energy: انرژی روانی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental event: رویداد ذهنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steam engine: ماشین بخار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steam engines: لوکوموتیو بخار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generate: produce

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constantly: مرتبا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fantasies: همون فانتزی عامیانه که رواج داره بی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repository: مخزن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slips of the tongue: لغزش های زبانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impotence: ناتوانی جنسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asceticism: ریاضت ورزی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generalized amnesia: فراموشی فراگیر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continuous amnesia: فراموشی پیوسته

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intermitter explosive disorded: اختلال انفجاری متناوب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

localized amnesia: فراموشی موضعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منطبع: حک شده، نقش بسته

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lumbar puncture: کشیدن اب نخاع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incubation period: دوره نهفتگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innermost: عمیق ترین

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all psychic energy: تمام انرژی روانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

present: وجود داشتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no direct contact: ارتباط مستقیم ندارند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irrational manner: غیرمنطقی عمل کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasure principle: اصل لذت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immediate gratification: ارضای فوری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rational consideration: ملاحظات منطقی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outer world: دنیای بیرونی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

course: جریان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral arm: بازوی اخلاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideals: ارمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrong: mistake false Foul

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dynamic of personality: پویش های شخصیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contain: جلوگیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confronts: مواجهه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rational: منطقی معقول

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distort: تحریف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defense mechanism: مکانیسم های دفاعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permit: امکان، اجازه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prohibitions: ممنوعیت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prohibitions: ممنوعیت ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prohibition: ممنوعیت منع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

primary: مهمترین، اصلی ترین Base

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refusal: خودداری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justified: موجه بهنجار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rationalization: دلیل تراشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

approval: تایید

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

me any good anyway: به هر حال من خوبم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more safely: ایمن تر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more immature: ناپخته تر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secretly: مخفیانه نامحسوس یواشکی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accuse: اتهام زدن متهم کردن متهم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harbor: در سر داشتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hatred: نفرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admirable: تحسین برانگیز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasure seeking: لذت جویانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tendencies: گرایشات تمایلات امیال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facing: روبرو شدن ، مواجه شدن Facing death ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since: اشاره به زمان و دلیل داره مثلا زیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: پتانسیل، عامل بالقوه، استعداد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relatively: به معنی نسبی، نسبتا مثال نسبتا ثا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

principles: اصول. اموزه ها ، مبانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prize: جایزه، غنیمت، به چیزی کمیابی رسیدن، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digestion: گوارش Reflexes in digestionبازتاب ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: ایجاد کننده، شروع کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

salivation: ترشح بزاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salivation: ترشح بزاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasions: موقعیت ها، فرصت ها، وهله ها، مرح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipatory: انتظاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bothersome: ازاردهنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bothersome: ازاردهنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moments: لحظه ها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somehow: به گونه ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paired: همایند شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discovery: کشف ، اکتشاف Important discoveryکشف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credited: مفتخر شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neutral: خنثی Neutral stimulusمحرک خنثی ( ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orginally: در ابتدا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procedure: روش رویه راهکار طریقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tone: صوت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heard: شنیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elicits: فراخوانی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elicits: فراخوانی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

innate: فطری ذاتی بالقوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involuntary: غیر عمدی از روی ناهشیاری غیر ارادی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trial: کوشش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

previously: قبل تر، درگذشته قبلا ، قبل از اینکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally: عموما، درکل، به طور کلی، اجمالا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slamming: بسته شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is an example: در این نمونه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undergo: دستخوش چیزی قرار گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: برجسته، معلوم، سرامد، مشخص شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

operant: کنشگر Operant conditioningشرطی ساز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operant: کنشگر Operant conditioningشرطی ساز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paced: پس و پیش رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paced: پس و پیش رفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concluded: نتیجه گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propose: مطرح کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

law of effect: قانون اثر ( روانشناسی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proponent: طرفدار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favorable: خوشایند، لذت بخش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

less: کمتر، کاهش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chamber: اتاقک Special chamberاتاقک خاص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشته: معنی قطعه شاید بده مثلا غذارو چشته ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumulative recorder: تراکم نگار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identified: شناخته شده مشخص کردن تعیین کردن برج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strengthened: نیرومند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notice: توجه کنید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extinction: تکرار نکردن رفتار یا خاموشی نوعی از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desirable: لذت بخش خوشایند مورد پسند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instances: موارذ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instances: موارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broad: کلی مثلا دونوع کلی Two broad types

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crucial: با اهمیت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasurable: خوشایند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasurable: خوشایند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aversive: منزجر کننده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weakens: ضعیف شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weakens: ضعیف شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eventual: عاقبت، درنهایت، در اخر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappearance: ناپدید شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinforced: تقویت شدن رفتار ( روانشناسی ) که دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replace: جابجایی، جایگزینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applying: اجرا کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reprimand: توبیخ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scolding: سرزنش کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scolding: سرزنش کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obvious: اشکار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monetary fines: جریمه های نقدی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chaining: زنجیره سازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaining: زنجیره سازی

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمد حاتمی نژاد