محمد حاتمی نژاد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empirical: experimental

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occipital: پس سری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

occipital: پس سری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subtleties: ظرافت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subtleties: ظرافت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cope: کنار امدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem based: مسئله مدار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take effective: اقدامات موثر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotion based: هیجان مدار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep breathing: تنفس عمیق

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dealing: سرکار داشتن، درتعامل بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone experiences: تجربه های فرد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stressful experiences: تجربه های استرس زا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

route: Way

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upholsterer: رویه دوزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

repairing: تعمیر کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repairing: تعمیر کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

success driven: موفقیت گرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ties: پیوند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robs: کاهش شاید معنی بده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weapon: سلاح

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legacy: میراث

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neoanalytic: نو تحلیلگرا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

object relation theory: نظریه روابط شی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

locus: منبع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

locus: منبع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ancient: Ancient greece یونان باستان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

western thought: تفکر غربی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spent most of his life: بیشتر عمر خود

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been repressed: سرکوب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pushed out of awarness: بیرون انداختن از اگاهی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بذله گو: شوخ طبع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اضداد: paradox

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

improved markedly: بطور چشمگیر بهبود یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buried: مدفون شده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychic energy: انرژی روانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental event: رویداد ذهنی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steam engine: ماشین بخار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steam engines: لوکوموتیو بخار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generate: produce

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constantly: مرتبا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fantasies: همون فانتزی عامیانه که رواج داره بی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repository: مخزن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slips of the tongue: لغزش های زبانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impotence: ناتوانی جنسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

asceticism: ریاضت ورزی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generalized amnesia: فراموشی فراگیر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continuous amnesia: فراموشی پیوسته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intermitter explosive disorded: اختلال انفجاری متناوب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

localized amnesia: فراموشی موضعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منطبع: حک شده، نقش بسته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lumbar puncture: کشیدن اب نخاع

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incubation period: دوره نهفتگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

innermost: عمیق ترین

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all psychic energy: تمام انرژی روانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

present: وجود داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no direct contact: ارتباط مستقیم ندارند

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irrational manner: غیرمنطقی عمل کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasure principle: اصل لذت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immediate gratification: ارضای فوری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rational consideration: ملاحظات منطقی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outer world: دنیای بیرونی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

course: جریان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral arm: بازوی اخلاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ideals: ارمان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrong: mistake false Foul

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dynamic of personality: پویش های شخصیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contain: جلوگیری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confronts: مواجهه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rational: منطقی معقول

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distort: تحریف

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defense mechanism: مکانیسم های دفاعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permit: امکان، اجازه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prohibitions: ممنوعیت ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prohibitions: ممنوعیت ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prohibition: ممنوعیت منع

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

primary: مهمترین، اصلی ترین Base

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refusal: خودداری

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

justified: موجه بهنجار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rationalization: دلیل تراشی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

approval: تایید

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

me any good anyway: به هر حال من خوبم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more safely: ایمن تر

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

more immature: ناپخته تر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

secretly: مخفیانه نامحسوس یواشکی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accuse: اتهام زدن متهم کردن متهم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harbor: در سر داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hatred: نفرت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admirable: تحسین برانگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasure seeking: لذت جویانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tendencies: گرایشات تمایلات امیال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facing: روبرو شدن ، مواجه شدن Facing death ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

since: اشاره به زمان و دلیل داره مثلا زیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potential: پتانسیل، عامل بالقوه، استعداد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relatively: به معنی نسبی، نسبتا مثال نسبتا ثا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

principles: اصول. اموزه ها ، مبانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prize: جایزه، غنیمت، به چیزی کمیابی رسیدن، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

digestion: گوارش Reflexes in digestionبازتاب ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: ایجاد کننده، شروع کننده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

salivation: ترشح بزاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salivation: ترشح بزاق

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasions: موقعیت ها، فرصت ها، وهله ها، مرح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anticipatory: انتظاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bothersome: ازاردهنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bothersome: ازاردهنده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moments: لحظه ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somehow: به گونه ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paired: همایند شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discovery: کشف ، اکتشاف Important discoveryکشف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

credited: مفتخر شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neutral: خنثی Neutral stimulusمحرک خنثی ( ر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orginally: در ابتدا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

procedure: روش رویه راهکار طریقه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tone: صوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heard: شنیدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elicits: فراخوانی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elicits: فراخوانی کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

innate: فطری ذاتی بالقوه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involuntary: غیر عمدی از روی ناهشیاری غیر ارادی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trial: کوشش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

previously: قبل تر، درگذشته قبلا ، قبل از اینکه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

generally: عموما، درکل، به طور کلی، اجمالا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slamming: بسته شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is an example: در این نمونه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

undergo: دستخوش چیزی قرار گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: برجسته، معلوم، سرامد، مشخص شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

operant: کنشگر Operant conditioningشرطی ساز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

operant: کنشگر Operant conditioningشرطی ساز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paced: پس و پیش رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paced: پس و پیش رفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concluded: نتیجه گرفتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propose: مطرح کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

law of effect: قانون اثر ( روانشناسی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

proponent: طرفدار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favorable: خوشایند، لذت بخش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

less: کمتر، کاهش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chamber: اتاقک Special chamberاتاقک خاص

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشته: معنی قطعه شاید بده مثلا غذارو چشته ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumulative recorder: تراکم نگار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identified: شناخته شده مشخص کردن تعیین کردن برج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strengthened: نیرومند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notice: توجه کنید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extinction: تکرار نکردن رفتار یا خاموشی نوعی از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desirable: لذت بخش خوشایند مورد پسند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instances: موارذ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instances: موارد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broad: کلی مثلا دونوع کلی Two broad types

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crucial: با اهمیت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pleasurable: خوشایند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pleasurable: خوشایند

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aversive: منزجر کننده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weakens: ضعیف شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weakens: ضعیف شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eventual: عاقبت، درنهایت، در اخر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappearance: ناپدید شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinforced: تقویت شدن رفتار ( روانشناسی ) که دو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replace: جابجایی، جایگزینی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

applying: اجرا کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reprimand: توبیخ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scolding: سرزنش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scolding: سرزنش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obvious: اشکار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monetary fines: جریمه های نقدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chaining: زنجیره سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaining: زنجیره سازی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engage: انجام دادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ordinarily: معمولا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yield: به بار اوردن ( پیامد، نتیجه )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

been made: تامین

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pieceworkers: کارگران کارمزدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pieceworker: کارگر کارمزدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forth: ال اخر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasionally: هر از گاهی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putting on lotion: کرم زدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endless: بینهایت

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beyond: فراتر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mentalistic: ذهن گرایانه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remains: کماکان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be know: معروف شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

require: نیاز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verbal instruction: دستورالعمل کلامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

verbal instruction: دستورالعمل کلامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soundly: حسابی مثلا شخص حسابی کتک خورد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

criticize: سرزنش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filled: پر از چیزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gleefully: خوشحالی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instance: For instance=for exampleبعنوان نمون ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

restlessly: بی قرار مثال: Paced restlesslyبا بی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrigued: کنجکاو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vainly: بیهوده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manner: شیوه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conclusive: قطعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respects: جنبه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botanists: گیاه شناس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

botanist: گیاه شناس

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

botanist: گیاه شناس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clearest: واضح ترین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assumptions: فرض ها

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assertion: اظهار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand: معتبر

٨ ماه پیش

مدال‌های محمد حاتمی نژاد