محمد حاتمی نژاد - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

equal chance: شانس یکسان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biased sample: نمونه سودار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

order to assure: به منظور اطمینان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

practitioner: درمانگر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

priapism: شهوت رانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dementia: دیوانگی زوال عقل دمانس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epilepsy: صرع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epilepsy disorder: اختلال صرع ( تشنج )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lunatic asylum: تیمارستان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dignity: منزلت شان مقام کرامت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

torture: شکنجه ازار اذیت زجر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penalty: مجازات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

educators: مربیان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dealer: دلال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

twentieth century: قرن بیست یکم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychiatric care: مراقبت روانپزشکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

widespread: گسترده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

therein: در انجا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suppression: جلوگیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confined: محدود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

qualities: ویژگی ها خصوصیات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one can infer: میتوان استنباط کرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vice versa: و برعکس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an unobstrusive manner: روشی بدون مداخله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simultaneously: Same time

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opinions: عقاید نظرات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشیت: عزم اراده خواست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intensive information: اطلاعات کامل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time consuming: وقت گیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

large amount: مقدار زیاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

large amount: مقدار زیاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reliable or valid: قابل اعتماد یا معنبر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر موثق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concern: اهمیت دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

significant factors: عوامل مهم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informed: اگاهانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deception: ترفند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fully debriefing: کاملا مطلع کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reflex arc: قوس رفلکسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

involuntary function: عملکرد غیر ارادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quiet: ارام ساکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conserve: ذخیره کردن حفظ کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conserves: ذخیره کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dilates: گشاد شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dilates pupils: گشاد شدن مردمک چشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tears: اشک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glands: غده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glands: غده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respiration: تنفس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relaxes bladder: مثانه منبسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bladder: مثانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bundles: گروهی مجموعه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerves: عصب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

projection: برامدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

branching: شاخه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

small knob: برامدگی های کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

said to be: گفته میشود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

said to be: گفته میشود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refractory period: دوره بی پاسخی دوره نقاهت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all or none proposition: همه یا هیچ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

away from: جابجا کردن منتقل کردن دور از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unipolar: یک قطبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unipolar depression: افسردگی یک قطبی یا افسردگی اساسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bipolar mood disorder: اختلال خلقی دو قطبی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخدیر: بی حسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outer surface: سطح بیرونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gyri: جیروس یا شکنج مغزی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tracing: ردیابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

magnetic resonance: اشعه مغناطیسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rear: عقب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temples: گیجگاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auditory nerves: عصب شنوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auditory center: مرکز شنوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auditory hallucination: توهم شنیداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auditory perspective: ادراک شنیداری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auditory sensation area: منطقه حسی شنوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auditory cortex: قشر شنوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pituitary: غده هیپوفیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pituitary: غده هیپوفیز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pituitary gland: غده هیپوفیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pituitary gland: غده هیپوفیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reproductive: تولید مثل Organ reproductive اندام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inform us: مارا اگاه کنید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proposition: قضیه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constant proposition: استدلال ثابت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensity: شدت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

choo choo: قطاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

just noticeable difference: استانه اختلافی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

asserts: نشان میدهد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equation: معادله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dominant sense: غالب ترین حس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visual spectrum: طیف بینایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vitreous: زجاجی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aqueous humor: مایع زلالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pupil: مردمک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cornea: قرنیه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suspensory: رباط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amplitude: دامنه ارتفاع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brightness: درخشندگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulge: برامدگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

surrounds: اطراف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

curvature: انحنا خمیدگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accommodation: تطابق تطبیق

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fatten: محدب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tiny spot: منطقه کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tiny: ریز کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contradict: متناقض بودن ضد و نقیض

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reserved: کم رو خود دار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

touchable: قابل لمس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far transfer: انتقال دور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pigment: رنگدانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pigment: رنگدانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

redness: قرمز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pure: خالص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: زیر و بمی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drumhead: روکش طبل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chain reaction: ارتعاش زنجیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oval: بیضی شکل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sets up: ایجاد کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cochlea: حلزونی گوش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cochlea: حلزونی گوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

organ of corti: اندام کورتی ( گوش )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

basilar: پایه بنیادی اساسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low tone: تن بم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epithelium: بافت پوششی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epithelium: بافت پوششی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odorless: بدون بو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kinesthetic sense: حس جنبشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

baglike: کیف مانند کیسه مانند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ecological: بوم شناختی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecological view: دیدگاه بوم شناختی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bits of information: قطعات اطلاعات واحد های اطلاعات بخش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

putting together: کنار هم قرار دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

encouragement to cross: تشویق برای عبور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wholes: کل کلیت کل منسجم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoothest: هموار ترین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smoothe: هموار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gently curving: کم انحنا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

common fate: سرنوشت مشترک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constancies: ثبات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trick: گول زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passive mode: حالت منفعل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body temperature: دمای بدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alertness: هشیاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sluggish: بیحال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mood elevation: خلق بالا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sudden onset: شروع ناگهانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concentrative: تمرکز حواس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proneness: Susceptibility

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consumption: مصرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extremities: دست و پاها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recreational: تفریحی تفننی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narcotics: دارو های مخدر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mild euphoria: سرخوشی خفیف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

increased consumption: افزایش مصرف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticonvulsant: ضد تشنج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pills: دارو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pills: دارو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

urination: ادرار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quarrelsomeness: پرخاشگری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snorter: استنشاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hemp plant: گیاه شاهدانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opiate: افیونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poppy: خشخاش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forming associations: تشکیل تداعی ها

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

salivary: بزاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temporal relationship: رابطه زمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temporal: لوب گیجگاهی در فیزیولوژی زمانی در م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extinguished: خاموشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

worsen: بدتر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worsen: بدتر کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nagging: ازار دهنده اعصاب خرد کن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nagging behaviors: رفتار اعصاب خرد کن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grocery: سوپرمارکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resistant: مقاوم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elapsed: سپری شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elapsed: سپری شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

food pallet: قطعه غذا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taken away: حذف کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

longer lasting: پایدار تر ماندگار تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

longer lasting: پایدار تر ماندگار تر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intermediate: متوسط

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

echoic: پژواکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interruption: گسیختگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without effort: بدون تلاش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrows: پیکان ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روان شناسی: Psychology

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

red wine: شراب قرمز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

white wine: شراب سفید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drowsiness: خواب الودگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tremors: لرزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tremors: لرزش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

side effects: عوارض جانبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

took on clinical line of action: خط عمل بالینی را پیش گرفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

helped to: کمک کرد تا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمک: Help

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کارگماری: employment

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dealing with property: برخود با اموال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حذف شده: excluded

١ سال پیش

مدال‌های محمد حاتمی نژاد