پیشنهادهای Arsham *_* (٢٦)
artefact:noun an object that was made by a person جعلی
مصنوعی.
جاویدان، همیشه، همیشگی، پایا، پاینده، همش، همواره. دائم constant continual permanent perpetual permanent:perpetual steady
خوش به حال، چه خوش، چه نیک، خنکا، نیکا، خهی، احسنت، آفرین، حبذا، مرحبا
طلب کردن - خواستار بودن - در نظر گرفتن - انجام دادن. میخواهم، درخواست دارم. این کلمه فعل است
استجاب ، استجابت، برآوردن، پذیرش، پسند، تصویب، قبول، مستجاب، مقبول، تخلیه، دفع، قضای حاجت
دانه هسته
بذر بذر به تخم گیاه فراهم آمده برای کشت، گفته می شود. از آن در باب های زکات، مزارعه و غصب به مناسبت، سخن رفته است. در اینکه نصاب، در غلات پیش از اخر ...
دانه . هسته
خواستن. جست وجو، التماس، خواست، تقاضا، خواستاری، خواهش، مطالبه، جستن، خواستن، بستانکاری متضاد : بده، بده کاری، دین، قرض بستانکاری، خواستن، جستن، بس ...
احسان، اکرام، التفات، تفضل، رافت، شفقت، عطا، عنایت، لطف، مهربانی، نوازش، مهربانی کردن، لطف داشتن مهربانی، مهرورزی، نوازش، بخشای
مکان نما
۱بازی رایانه ای ی خیلی باحال که اسم آن به این صورت استplayer unknown battle ground سازنده آن شرکتtencent gamesاست. و تفنگی هست. از نوعbattle royal و ...
میزان، تعادل، توازن، ترازو، تراز، موازنه، تتمه حساب، متعادل کردن، موازنه کردن، برابر کردن ترازو ( به ویژه اگر دو کفه ی آویزان داشته باشد ) ، همسنجگر ...
گل ، لجن تیره کردن، گل الود کردن معانی دیگر: گل و لای، لای، لوش، گلی، گلین، تهمت، هتک آبرو، چفته، گل مالی کردن، گل پاشیدن به، ( مجازی ) تهمت زدن به، ...
تنه ی درختان. تنه
مرد، مذکر
آرزو
کوه یخ
افزایش میابد
چسباندن
I was not
ذخیره، مخزن Reservoir water مخزن آب معانی دیگر: گنجینه، اندوخته، پسگذاشت، پسداشت، ( زیست شناسی ) اندوختگاه، آب انبار، آبداشتگاه، منبع آب، دریاچه ی پ ...
گودی
خاک رس clay pigeon خودرو] خاک فعال [شیمی] خاک رس [عمران و معماری] خاک رس - رس [مهندسی گاز] خاک رس [زمین شناسی] رس - ذرات دارای اندازه کمتر از 2 میکرو ...
معانی دیگر: بران ( در برابر: کند blunt یا dull ) ، سر تیز، دارای گوشه یا لبه های تیز، برنده، لبه تیز، ( زاویه یا خمیدگی و غیره ) تند، واضح، آشکار، هو ...