تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

artefact:noun an object that was made by a person جعلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مصنوعی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جاویدان، همیشه، همیشگی، پایا، پاینده، همش، همواره. دائم constant continual permanent perpetual permanent:perpetual steady

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش به حال، چه خوش، چه نیک، خنکا، نیکا، خهی، احسنت، آفرین، حبذا، مرحبا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

طلب کردن - خواستار بودن - در نظر گرفتن - انجام دادن. میخواهم، درخواست دارم. این کلمه فعل است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

استجاب ، استجابت، برآوردن، پذیرش، پسند، تصویب، قبول، مستجاب، مقبول، تخلیه، دفع، قضای حاجت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دانه هسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بذر بذر به تخم گیاه فراهم آمده برای کشت، گفته می شود. از آن در باب های زکات، مزارعه و غصب به مناسبت، سخن رفته است. در اینکه نصاب، در غلات پیش از اخر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دانه . هسته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

خواستن. جست وجو، التماس، خواست، تقاضا، خواستاری، خواهش، مطالبه، جستن، خواستن، بستانکاری متضاد : بده، بده کاری، دین، قرض بستانکاری، خواستن، جستن، بس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

احسان، اکرام، التفات، تفضل، رافت، شفقت، عطا، عنایت، لطف، مهربانی، نوازش، مهربانی کردن، لطف داشتن مهربانی، مهرورزی، نوازش، بخشای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مکان نما

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

۱بازی رایانه ای ی خیلی باحال که اسم آن به این صورت استplayer unknown battle ground سازنده آن شرکتtencent gamesاست. و تفنگی هست. از نوعbattle royal و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

میزان، تعادل، توازن، ترازو، تراز، موازنه، تتمه حساب، متعادل کردن، موازنه کردن، برابر کردن ترازو ( به ویژه اگر دو کفه ی آویزان داشته باشد ) ، همسنجگر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گل ، لجن تیره کردن، گل الود کردن معانی دیگر: گل و لای، لای، لوش، گلی، گلین، تهمت، هتک آبرو، چفته، گل مالی کردن، گل پاشیدن به، ( مجازی ) تهمت زدن به، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنه ی درختان. تنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مرد، مذکر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آرزو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوه یخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

افزایش میابد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

چسباندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

I was not

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

ذخیره، مخزن Reservoir water مخزن آب معانی دیگر: گنجینه، اندوخته، پسگذاشت، پسداشت، ( زیست شناسی ) اندوختگاه، آب انبار، آبداشتگاه، منبع آب، دریاچه ی پ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گودی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خاک رس clay pigeon خودرو] خاک فعال [شیمی] خاک رس [عمران و معماری] خاک رس - رس [مهندسی گاز] خاک رس [زمین شناسی] رس - ذرات دارای اندازه کمتر از 2 میکرو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

معانی دیگر: بران ( در برابر: کند blunt یا dull ) ، سر تیز، دارای گوشه یا لبه های تیز، برنده، لبه تیز، ( زاویه یا خمیدگی و غیره ) تند، واضح، آشکار، هو ...