امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر حرفت بایست: stick to your guns

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرفت رو پس بگیر: eat your word

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از پس کسی یا کاری برامدن: I can handle it از پسش بر مییام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همین رو کم داشتیم: that is the end

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

که اینطور: I see

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i kid you not: باهات شوخی ندارم ! ، باهات شوخی ندا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لام تا کام نگفتن: my lips are sealed

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرص قمر: مثالی برای زیبایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قرص قمر: مثالی برای زیبایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حفظ اسرار: قُرص بودن ( دهان )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رازداری: قُرص بودن ( دهان )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشق داشتن: دل در کسی/چیزی داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دوست داشتن: دل در چیزی/کسی داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشتاق بودن: دل در کسی/چیزی داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشتیاق داشتن: دل در کسی/چیزی داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رغبت داشتن: دل در کسی/چیزی داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شوق داشتن: شوق در سر داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تو را خدا نگهدار: خدا نگهدارت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستمیت: از جان گذشته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عهد داشتن: پیمان داشتن. [ پ َ / پ ِ ت َ ] ( مص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلند اوازه کردن: - برافروختن نام ؛ کنایه از مشهور وب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشهور کردن: - برافروختن نام ؛ کنایه از مشهور وب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر زبان ها افکندن: - برافروختن نام ؛ کنایه از مشهور وب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تمرد کردن: سر برافروختن طغیان کردن یا افتخار ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمع برافروختن: موم برافروختن. [ ب َ اَ ت َ] ( مص م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمع روشن کردن: موم برافروختن. [ ب َ اَ ت َ] ( مص م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه تاریک: تیره راه/تیره ره. [ رَ / رِ ] ( ص م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه ظلمانی: تیره راه. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدراه: تیره راه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدگوهر: تیره اصل. [ رِ / رَ اَ ] ( اِ مرکب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نابینا: تیره بصر. [ رَ / رِ ب َ ص َ ] ( ص م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشفته بازار: تیره بازار. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره بازار: آشفته بازار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درهم ریختگی: تیره بازار. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز مصیبت: || ( اِ مرکب ) روز تیره. احوال پریش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مصیبت: || ( اِ مرکب ) روز تیره. احوال پریش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دانسته باش: بدان ، نگر ، آگاه باش

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اگاه باش: نگر ؛ بدان، آگاه باش، هوشیار باش ، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرشک غم: اشک گریه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرشک افکندن: گریه کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قطرات شراب: سرشک قدح. [ س ِ رِ ک ِ ق َ دَ ] ( ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لب گرفتن: لب بر لب نهادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لب گرفتن: لب بر لب نهادن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لب فرو بسته: گرفته لب. [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ل َ ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک امشب من: تنها همین امشب من

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیده بر هم نهادن: دیده بر هم نهادن ؛ دیده برهم بستن ؛ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without saying farewell: بی خداحافظی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سابقا: روزگارِ پیشتر وطن پریش تر از روزگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزگار پیشتر: روزگارِ پیشتر ؛ سابقا ، قبلا وطن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرق ریزان: خوی چکان. [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوی ریزان: خوی چکان. [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوی چکان: خوی ریزان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

impedimenta: جل و پلاس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز میز: جل و پلاس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جل و پلاس: چیز میز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش بدر: چشم انتظار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشیدنی الکلی: آب شنگولی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوشیدنی های الکلی: آب شنگولی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشروب: آب شنگولی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مست: شنگولی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرطوم فیل: شنگول خرطوم فیل. ( برهان ) ( ناظم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالم رو جا اورد: خستگی از تنم گرفت و شنگولم کرد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرحدنشین: - اطراف نشین ؛ مرزنشین. کسی که در س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصحاب ثغور: اصحاب اطراف. [ اَ ب ِ اَ ] ( ترکیب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرزداران: اصحاب اطراف. [ اَ ب ِ اَ ] ( ترکیب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محارم پسر: - اطراف الرجل ؛ یعنی پدر و برادران ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو دست و دو پا: - اطراف بدن ؛دو دست و دو پا و سر. ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اطراف زیتون: - اطراف زیتون ؛ شاخه های زیتون. ( ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخه های زیتون: - اطراف زیتون ؛ شاخه های زیتون. ( ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشراف عرب: اطراف عرب ؛ وی از اطراف عرب است ؛ ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرابط: - ملوک اطراف ؛ پادشاهان مرزها : و ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرزبانی: تصدی حدود ، تصدی مرز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرحدداران: مرزبانان ، صاحب طرفان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرسبز: سبزدرسبز، سبزه در سبزه . ( آنندراج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از بیخ بر کندن: - ازبن برکندگی ؛ از ریشه ، از بیخ ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پی ریختن: بن افکندن. [ ب ُ اَ ک َ دَ ] ( مص م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامه نوشتن: بن افکندن نامه ؛ نوشتن آن. نامه کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامه کردن: بن افکندن نامه ؛ نوشتن آن. نامه کرد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روی زمین خوابیدن: بن دامان شبستان کردن ؛ زمین را خواب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به اخر رسیدن: - به بن آمدن ؛ به آخر رسیدن. به انج ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پایان امدن: - به بن آمدن ؛ به آخر رسیدن. به انج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اول و اخر: - سر و بن ؛ سر و ته. اول و آخر : دل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فقحه: بن سوراخ مقعد که بعربی فقحه خوانند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از حنظل شکر نتوان ساخت: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چشم کور سرمه کشیدن چه فایده: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوم از تربیت هزار دستان نشود: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به کوشش نروید گل از شاخ بید: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم چون در شوره کاری ضایع و بی بر شود: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خر به سعی ادمی نخواهد شد: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرود میخ اهنین در سنگ: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مات شدن: میخ شدن ( گویش تهرانی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهال تلخ نگردد به تربیت شیرین: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گردکان بر گنبد: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a leopard cannot change its spots: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گلیم سیاه بافته سفید نمی شود: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't ride the high horse: از خر شیطون بیا پایین !

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring a cow to the hall she will run to the stall: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can the leopard change his spot: از حنظل شکر نتوان ساخت؛ بر چشم کور ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to know someone's blind spots: رگ خواب کسی را دانستن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wake not a sleeping lion: !Let sleeping dogs lie !Don't twis ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدشلوار: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هوس ران: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زن باره: بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنبا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باعفاف: پاک شلوار ( صفت ) عفیف ، تمیز شلوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نظیف السراویل: پاک شلوار ( صفت ) عفیف ، تمیز شلوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عفاف: - پاک شلواری ؛ عفت. مقابل شهوت رانی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلوار کسی را کندن: شلوار کسی را کندن ؛ شلوار او را بیر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفتضح کردن: شلوار کسی را کندن ؛ شلوار او را بیر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلوار کن کردن: شلوارکن کردن ؛ شلوار کسی را کندن. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امیختگی دادن: الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( مص مرکب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تانیس: الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( مص مرکب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الفت افکندن: تأنیس

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوست گردانیدن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دوست کردن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوستدار کردن: تأنیس ، الفت دادن. [ اُ ف َ دَ ] ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوست انگاشتن: دوست گرفتن دوست شمردن. دوست پنداش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درهم شدن: ارتباک ( در هم شدن امور/کارها )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشبک: ارتباک ( در هم شدن امور/کارها )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتباک: درهم شدن کارها. ( منتهی الارب ) ( آ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارتباک در کلام: درماندن در سخن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درماندن در سخن: درماندن در سخن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضطرب شدن: ارتباک صید در حباله ؛ تپان و مضطرب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیختگی کار: ارتباک ( در هم شدن کارها / امور )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفت یافتن: آمیختگی گرفتن با چیزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوگر شدن: آمیختگی گرفتن با چیزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بوخ: آمیختگی و آشفتگی کار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درهمی امور: بوخ. ( ع اِ ) درهمی کار. ( منتهی ال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درهمی کارها: بوخ. ( ع اِ ) درهمی کار. ( منتهی ال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیختگی ها: شوائب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چسبیدن: بند شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متصل شدن: بند شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تفویض کردن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفوض کردن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واگذاشتن: بازگذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برچینش: تخته بند شدن ، تخته شدن ، انقراض

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحل شدن: تخته بند شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موقوف شدن: تخته بند شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ به شاخ شدن: شاخ بند شدن. [ ب َ ش ُ دَ ] ( مص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ به شاخ شدن یا سرشاخ شدن: شاخ بند شدن. [ ب َ ش ُ دَ ] ( مص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاخ بند شدن: معنی اصطلاح - > شاخ به شاخ شدن؛ سرِ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در محاصره: شهربند

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محصور شدن: شهربند شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیبایی: رعنائی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازیبا: نارعنا. [ رَ ] ( ص مرکب ) مقابل رعن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لشکر گران: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپاه گران: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیش عظیم: جیش ارعن ؛ لشکر گران بسیار. ( منتهی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنیای فانی: زال رعنا. [ ل ِ رَ ] ( ترکیب وصفی ، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بشاشت: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بشاشه: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طلاقت وجه: گشاده رویی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تازه رویی: روتازگی. [ زَ / زِ ] ( حامص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی نقاب: گشاده رو/روی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طلق الوجه: گشاده روی ، بشاش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسیب زدن: لطمه وارد آوردن به . . . . . . . .

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسیب رسانیدن: لطمه وارد آوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نزار: نی قلیان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسه ٔ سر: کدو || کنایه از کاسه ٔ سر. ( از آن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قنینه: کدونیمه. [ ک َ م َ / م ِ ] ( اِ مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قنینه: کدونیمه. [ ک َ م َ / م ِ ] ( اِ مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قنینه: ساتگین قدح و پیاله ٔ شراب خوری. ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قدح: آوند شراب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اوند شراب: آوند شراب = صراحی ، قدح

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده نوشیدن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده نوشی: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باده گساردن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

می زدن: صراحی کشیدن. [ ص ُ ک َ / ک ِدَ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شراب نوشیدن: ساغرکشی. [ غ َ ک َ/ ک ِ ] ( حامص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساغر زدن: ساغرکشی. [ غ َ ک َ/ ک ِ ] ( حامص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: اشک صراحی. [ اَ ک ِ ص ُ ] ( ترکیب ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: خورشید صراحی. [ خوَرْ / خُرْ دِ ص ُ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چک و چانه: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چانه زدن: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مماکسه: کد و کاش. [ ک َ دُ ] ( اِ مرکب، از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناپخته: کال و کدو. [ ل ُ ک َ ] ( ص مرکب، از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چنار و منار حواله کردن: - چنار و منار حواله کردن ؛ کنایه از ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دغسر: کله کدو. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لغسر: کله کدو. [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ک َ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شرفیاب شدن: به حضور کسی شرفیاب شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار یافتن: به حضور کسی شرفیاب شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشریف فرما شدن: به حضور کسی شرفیاب شدن ، بار یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط خط کردن: کثیف و ناخوانا کردن نوشته که معمولا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رج زدن: ( گویش تهرانی ) رج زدن ، با بی دقتی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتش سپاری: به آتش سپاری / آتشسپاری مراسم سوزا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به اتشسپاری: به آتش سپاری / آتشسپاری مراسم سوزا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incremation: آتش سپاری ، به آتش سپاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

primary cremation: آتش سپاری ، به آتش سپاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بچه کبک: کبک بچه. [ ک َ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رد گم کردن: پی گم کردن. [ پ َ / پ ِ گ ُ ک َ دَ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایز گم کردن: پی گم کردن. [ پ َ / پ ِ گ ُ ک َ دَ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ex race horse: اسب جماش کبک رقاص. [ ک َ ک ِ رَق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جماش: ex - race horse اسب جماش کبک رقا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک رقاص: ex - race horse اسب جماش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیز بصر: sharp eyed

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکار کبک: کبک زدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش لب: کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص مرکب ) که ل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبک لب: خوش لب. [ خوَش ْ / خُش ْ ل َ ] ( ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لعل لب: کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص مرکب ) که ل ...

٨ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی