امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر کیر: cathead/catheads

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلاهک کیر: cathead/catheads

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلاهک یا نوک الت تناسلی: cathead/catheads

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرنره: cathead/catheads

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glans: cathead/catheads

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حشفه: cathead/catheads

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dog botherer: one who allegedly has sexual relati ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dog knotted: for two lovers to be locked togethe ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکس بدون کاندوم: bareback n

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کونباز: ass - master=Someone who is know it ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در کون کسی عروسی بودن: get one’s ass in an uproar ( v. ) ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تو کون کسی عروسی بودن: get one’s ass in an uproar ( v. ) ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کونت پاره ست: your ass is mine! a general threat, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کونی: bottom boy ( n. ) ( US gay ) one ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن تنبل: dress - and - breath ( n. ) [the mo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زن صفت: pussified

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن خوی: pussified

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنسان: pussified

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخنی: pussified

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دامن کوتاه: pussy - pelmet ( n. ) ( also puss - ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride pussy: ( US black/teen ) to sit in the mid ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوست بیضه: ball - bag ( n. ) ( also ballsack, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scrotum: ball - bag ( n. ) ( also ballsack, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیسه بیضه: ball - bag ( n. ) ( also ballsack, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیسه ی بیضه: ball - bag ( n. ) ( also ballsack, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیلی لاغر: all ribs and dick like a robber’s d ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسیار لاغر: all ribs and dick like a robber’s d ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

step on someones toes: step on someone’s dick ( v. )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beddy: beddy ( n. ) [SE bed sfx - y; but n ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روسپی باره: whoremonger

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

french culture: French culture ( n. ) fellatio, es ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

french fried ice cream: French - fried ice - cream ( n. ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

french lessons: French lessons ( n. ) fellatio; by ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

french love: French love ( n. ) fellatio

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاپستانی: French fuck ( n. ) [fuck n. ( 1 ) ] ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن حشری: cock hound ( n. ) a sexually vorac ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن شهوانی: cock hound ( n. ) a sexually vorac ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در مخمصه افتادن: get one’s cock caught in the zipper ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cockoholic: cockoholic n. [cock n. 3 ( 1 ) - a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیرباز: cockoholic

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cock hound: ( US ) a man devoted to sex before ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labia majora: meat curtains ( n. ) the female va ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساز نواختن: ساز پرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گدائی کردن: ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beggary: ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجهیزات نظامی: ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهمات جنگی: ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ادوات نظامی: ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اض ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توشه ٔ اخرت: سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توشه ی اخرت: سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توشه اخرت: سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سردخانه اجساد: meat house ( US police ) a morgu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانم باره: meat - monger ( n. ) a womanizer, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meat rack: meat rack= A typically public plac ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fond of meat: fond of meat ( adj. ) = used to des ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر و خایه: meat and two veg ( n. ) ( also meat ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labia minora: beef curtains ( n. ) ( also roast b ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ولزی: taffy

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعارف شاه عبدالعظیمی: Spanish coin ( n. ) [stereotyping o ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعارف اب حمام: Spanish coin ( n. ) [stereotyping o ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spanish coin: معنی اصطلاح - > تعارف شاه عبدالعظیم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

street house: street house ( n. ) ( US ) a seco ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

small child: house ape ( n. ) ( US ) a small c ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex bomb: a very attractive man or ( usu. ) w ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex pole: ( N. Z. ) a tall, attractive, and p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طناب دار: neck cloth ( n. ) ( also neck squee ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طناب اعدام: neck cloth ( n. ) ( also neck squee ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابستن کردن: give a belly ( v. ) ( W. I. ) to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دستش به دهنش می رسه: hit the belly ( v. ) ( UK black ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the belly: معنی ضرب المثل - > دستش به دهنش می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debauchee: whore’s bird ( n. ) [bird n. 1 ] a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نشمه باز: whore’s bird ( n. ) [bird n. 1 ] a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنده بازی کردن: go bitching ( v. ) of a man, to ha ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاحشه بازی: go bitching ( v. ) of a man, to ha ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خانم بازی کردن: go bitching ( v. ) of a man, to ha ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house split: The percentage retained by the mana ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روسپی وار: whorish

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاحشه وار: whorish

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slatternly: whorish

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنده وار: whorish

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قحبه وار: whorish

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاحشگی کردن: play the streets ( v. ) ( US ) to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سماکار: drink - slinger ( n. ) ( US ) a b ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mississippi river: big drink ( n. ) ( US ) the Missi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

می سی سی پی: big drink ( n. ) ( US ) the Missi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس لیسی: drink at the fuzzy cup ( v. ) ( U ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drink heavily: drink like a fish ( v. ) ( also . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم پیالگی: drink out of the same bottle ( v. ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم پیاله شدن: drink out of the same bottle ( v. ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریانوش: drink the cross off an ass ( v. ) = ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریاکش: drink the cross off an ass ( v. ) = ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میباره: he would drink the piss from a brew ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکیر: he would drink the piss from a brew ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راحت از خواب بیدار شدن: سبک خاستن . [ س َ ب ُ ت َ ] ( مص مر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راحت از خواب بلند شدن: سبک خاستن . [ س َ ب ُ ت َ ] ( مص مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تندخواری: سبک خواری سبک خوار. [ س َ ب ُ خوا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با شتاب خوردن: سبک خواری سبک خوار. [ س َ ب ُ خوا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

belittlement: سبک داشت . [ س َ ب ُ ] ( مص مرکب مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debasement: سبک داشت . [ س َ ب ُ ] ( مص مرکب مر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنک ریش: سبک ریش . [ س َ ب ُ ] ( ص مرکب ) تن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متناقضین: کوسه و ریش پهن ؛ امور متضاد. دو چیز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کم ثبات: سبک سایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی قوام: سبک سایه . [ س َ ب ُ ی َ / ی ِ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی استحکام: ی قوام. [ ق ِ / ق َ ] ( ص مرکب ) ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سامان گرفتن: قوام گرفتن کار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلیظ کردن: بقوام آوردن ؛ جوشانیدن که تا به حد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فقیر بودن: معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی - > ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stinginess: throw money around like a man with ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miserliness: throw money around like a man with ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meanness: throw money around like a man with ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگ حشر: lust dog n. = ( US campus ) a male ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lust dog: lust dog n. = ( US campus ) a male ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب کیر: man - paste

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابکیر: man - paste

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زن شهراشوب: femme fatale

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرد عیاش: man of the town ( n. ) a debauchee ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهمانی مردانه: cockfest ( n. ) ( US teen ) an al ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مراسم مردانه: cockfest ( n. ) ( US teen ) an al ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه ها: love grenades ( n. ) the testicles ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love machine: love machine ( n. ) ( US ) a sexu ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: love lane n. the vagina.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرییدن: pump water ( v. ) to cry

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: waterbox ( n. ) ( also watercourse, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

very drunk: waterlogged ( adj. ) very drunk

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کس باز: flower - fancier ( n. ) a womanize ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گره کردن مشت: مشت بیضه کردن . [ م ُ ب َ / ب ِ ض َ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دخترگی برداری: pluck a rose, to deflower

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دخترگی برداشتن: pluck a rose, to deflower

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باکره بودن: دخترگی. [ دُ ت َ رَ ] ( حامص ) دختر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر خانه: school of Venus n= also Venus schoo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرمذهبی: God - bothering

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بت پرستان: ظلمتیان . [ ظُ م َ ] ( اِ مرکب ) کن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرمذهب: God - hopper ( n. ) ( US ) an eva ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگلی خانواده: God - bird ( n. ) [dial. god - bird ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عزیز دردانه خانواده: God - bird ( n. ) [dial. god - bird ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرزند سوگلی خانواده: God - bird ( n. ) [dial. god - bird ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک چشم: ک دیده . [ ی َ / ی ِ دی دَ / دِ ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشروب قاچاق: sea - coal ( n. ) = [SE sea - coal, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیضه ها: lady’s jewels ( n. ) [note jewel n. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بار شرم: lady’s jewels ( n. ) [note jewel n. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زن سیاه پوست: lady in mourning ( n. ) ( UK Und. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

negress: lady in mourning ( n. ) ( UK Und. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درشت پستان: Miss van Neck ( n. ) ( also Mrs van ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بزرگ پستان: Miss van Neck ( n. ) ( also Mrs van ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به فاحشگی افتادن: take a stone ( up ) in the ear ( v. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سخت شدن کار: بزرگ شدن کاری ؛ سخت و دشوار شدن آن. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز دریافت حقوق: eagle day ( n. ) ( also eagle’s day ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضایع گشتن: از آب و کار شدن: ضایع گشتن و دیگر ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاسه ی بزرگ: شاه کاسه. [ س َ /س ِ ] ( اِ مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسه ٔ بزرگ: شاه کاسه. [ س َ /س ِ ] ( اِ مرکب ) ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاسه ی گدایی: کاسه دریوزه. [ س َ / س ِ ی ِ دَرْ ز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسه ٔ گدایی: کاسه دریوزه. [ س َ / س ِ ی ِ دَرْ ز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاسه گدائی: کاسه دریوزه. [ س َ / س ِ ی ِ دَرْ ز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواهر بزرگ: آق باجی لهجه و گویش تهرانی خواهر بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواهر بزرگتر: آق باجی لهجه و گویش تهرانی خواهر بز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بینی بزرگ: دماغ بادمجونی لهجه و گویش تهرانی بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ بزرگ: دماغ بادمجونی لهجه و گویش تهرانی بی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیب عمیق: جیب آخوندی لهجه و گویش تهرانی جیب ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیب بزرگ: جیب آخوندی لهجه و گویش تهرانی جیب ب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حقیرزاده: حاشیه زاده. [ ی َ / ی ِ دَ / دِ] ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی رگ و ریشه: حاشیه زاده. [ ی َ / ی ِ دَ / دِ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lowborn: حاشیه زاده. [ ی َ / ی ِ دَ / دِ] ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاکران دربار: حاشیة الملک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خادمین دربار: حاشیة الملک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاشیه نویسی کردن: محشی کردن ؛ محشا کردن. حاشیه نوشتن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاشیه نوشتن: محشی کردن ؛ محشا کردن. حاشیه نوشتن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حاشیه نگار: محشی. [ م ُ ح َش ْ شی ] ( ع ص ) نعت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاشیه نویس: محشی. [ م ُ ح َش ْ شی ] ( ع ص ) نعت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیایشگه: نیازشگاه . [ زِ ] ( اِ مرکب ) معبد. ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امیر ولایت: ولایت دار. [ وَ / وِ ی َ ] ( نف مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

governor: ولایت دار. [ وَ / وِ ی َ ] ( نف مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجازه رفتن دادن: give the go ( v. ) ( US ) to give ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go back to africa: ( W. I. , Guyn. ) of a light - skin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشم ها: deadlights ( n. ) [var. on daylight ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do you need a boy: ( drugs ) a surreptitious request f ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدرسهٔ پسرانه: boy - farm ( n. ) a school; thus b ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدرسه ی پسرانه: boy - farm ( n. ) a school; thus b ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سر روسپی: Mother Cunny ( n. ) [cunny n. ] gen ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mama bitch: Mother Cunny ( n. ) [cunny n. ] gen ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bawd: Mother Knab - cony ( n. ) ( also mo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاله چسونه: خاله چسونه = بمزاح به دخترکهای بسیا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن فربه: خاله خمره ؛ زن فربه. زن گوشتناک.

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demimonde: sisters of the scabbard ( n. ) ( al ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنان بدکاره: sisters of the scabbard ( n. ) ( al ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنده ها: sisters of the scabbard ( n. ) ( al ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قحبه ها: sisters of the scabbard ( n. ) ( al ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عزب خانه: fuck - flat ( n. ) an apartment us ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکس گروهی: Roman culture ( n. ) ( also Roman a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهل روسیه: candle - biter ( n. ) [the popular ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

russ: candle - biter ( n. ) [the popular ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عالم بی عمل: candle - waster ( n. ) derog. term ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slaughterous: مریخ سیرت . [ م ِرْ ری رَ ] ( ص مرک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الاغ ماده: ماچه الاغ . [ چ َ / چ ِ اُ ] ( اِ م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

she ass: ماچه الاغ . [ چ َ / چ ِ اُ ] ( اِ م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خر ماده: ماچه الاغ . [ چ َ / چ ِ اُ ] ( اِ م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرتوخر یا خرتو الاغ یا خرتوخری: خر تو الاغ لهجه و گویش تهرانی خر تو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقلیل رتبه دادن: بر خر خود نشانیدن کسی را ؛ او را بپ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disrate: بر خر خود نشانیدن کسی را ؛ او را بپ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر گنده: hair curler ( n. ) ( US ) a large ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

large penis: hair curler ( n. ) ( US ) a large ...

٨ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی