پیشنهادهای SahaRiii (٣١)
( در نقش حرف ندا ) برای بیان لذت یا هیجان زیاد استفاده می شود: "Got a photo with him and he signed my book. Squee!" باهاش عکس گرفتم و او کتاب من را ا ...
Cause ( someone ) to feel intense disgust احساس انزچار شدید
in cosmology 'red tilt' refers to the shape of the spectrum of density perturbations, with more power on larger scales. This can be . measured in the ...
معنی هایی که دوستان گفتن همه درسته، فقط دقت کنید که rules out حالت سوم شخصه ( s سوم شخص گرفته ) شکل اصلیش rule out هست که یه phrasal verb از فعل ru ...
رد کردن، منسوخ کردن
واژه stimulating به معنای محرک و . . . هست. simulating ( که t نداره ) به معنای شبیه سازی کردن، مدل سازی کردن و . . . میشه. یعنی مثلا طبق یه سری داده ...
فیزیک ( کیهان شناسی ) : معیاری برای اندازه گیری شکل ( میزان کروی شکل بودن ) یک محیط انکساری و چگونگی تأثیر آن بر خمش نور A measure of the shape of a ...
در فیزیک: اسپایک ها در یک طیف معمولا به قله ها یا خطوط تیز اشاره دارند که بسته به نوع طیف، نشانگر موضوع های مختلف هستند.
شیوه ی نگارش درست این کلمه irresistible هست.
املای این کلمه غلطه و چنین کلمه ای اصلا نداریم. کلمه ای که معنی هایی که دوستان گفتن رو داره، pursue هستش.
enroll شکل املایی پذیرفته شده در آمریکاست اما enrol پذیرفته شده در خارج از آمریکاست.
کسی نیست جز . . .
1. ( شخص ) با پریدن روی یک پا حرکت کردن 2. به سرعت از یک مکان به مکان دیگر عبور کردن
A pattern of lines or rays radiating from a central object or source of light
1. receiving regular support from many people "a famous and well - supported club" 2. supported by much evidence "a well - supported theory"
غوطه ور به طور کامل فرو رفته در چیزی
در فیزیک میتونه معنای ناهنجار رو هم داشته باشه. مثلا Exotic gluons به معنای گلوئون های ناهنجار هست. یا Exotic hadron به معنای هادرون ناهنجار میشه.
Prediction that is erroneously high
فیزیک: ضریب بولتزمن
غیر همسو، غیر همراستا، تراز شده در جهت مخالف ( به ویژه از یک حوزه مغناطیسی )
بسته به جمله میتونه معنی تجزیه شدن هم بده
حال حاضر، فعلی، مربوط به زمان حاضر
در فیزیک: چاه، چاهک در مقابل چشمه
گرانشی، به صورت گرانشی
بطور عالی
منطقه یا محدوده ای که در آن یک مقدار یا برآورد، صحیح است.
مجددا بهنجار کردن
شبه کره، کره مانند
افتادن اشیا کوچک یا سایر مواد روی/داخل یک جسم بزرگتر
تهاجمی
به صورت محاسباتی به صورت پردازشی