جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٢
دعا کردن برای
١ سال پیش
١
چیزی ندارم برای . . . . ( کاری کردن ) مثل من چیزی برای خوردن ندارم من چیزی برای پوشیدن ندارم I have noting to wear/eat
٤ سال پیش
٢
Burst into laugher از خنده روده بر شدن When somebody tell a jock , we burst into laugher. وقتی یه نفر جک میگه ما از خنده روده بر میشیم
٤ سال پیش
-٢
Hand in your notice Resign Quit استعفا دادن He handed in his notice او استعفا داد.
٤ سال پیش
٤
همانطور که As the ice at the poles melts همانطور که یخ های قطب آب میشود
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.