دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٦٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٥,٠٨٦
لایک
لایک
٤٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢

دعا کردن برای

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

چیزی ندارم برای . . . . ( کاری کردن ) مثل من چیزی برای خوردن ندارم من چیزی برای پوشیدن ندارم I have noting to wear/eat

تاریخ
٤ سال پیش
دیدگاه
٢

Burst into laugher از خنده روده بر شدن When somebody tell a jock , we burst into laugher. وقتی یه نفر جک میگه ما از خنده روده بر میشیم

تاریخ
٤ سال پیش
دیدگاه

Hand in your notice Resign Quit استعفا دادن He handed in his notice او استعفا داد.

تاریخ
٤ سال پیش
دیدگاه
٤

همانطور که As the ice at the poles melts همانطور که یخ های قطب آب میشود

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.