A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

p star: پورن استار بازیگر فیلم سوپر Mia Kh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i second that: I agree I support that

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

private account: حساب شخصی/خصوصی ?Why do you have yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

your excellency: Your Highness/Greatness/Excellency ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drift away: ( دین ) ترک کردن - دور انداختن - کن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sorry to see you go: Sorry to see you go. Goodbye متأسفم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sorry to see you go: Sorry to see you go. Goodbye متأسفم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epicure: EH. puh. kyoor شخصی که از غذا و نوش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

epicure: EH. puh. kyoor شخصی که از غذا و نوش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cadence: noun 1 : a regular beat or rhythm [ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nabucodonosor: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nabucodonosor: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nebuchadnezzar: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nebuchadnezzar: nabucodonosor یا دقیق تر Nebuchadne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

censure: 🔴 To censure someone is to formall ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alexander the great: اسکندر مقدونی اسکندر بزرگ بدون شک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alexander the great: اسکندر مقدونی اسکندر بزرگ بدون شک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alexander: فرماندار جنگی مقدونیه ای اسکندر مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hammurabi: حمورابی ( به اکدی ( برگرفته از امور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hammurabi: حمورابی ( به اکدی ( برگرفته از امور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چنگیزخان: تلفظ : گِنگیس کان گِنگِس کان چنگیز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

indus valley civilization: Indus Valley Civilisation Bronze Ag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indus valley civilization: Indus Valley Civilisation Bronze Ag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hebrew: Hebrew : عبری Jewish : یهودی Israel ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hebrew: Hebrew : عبری Jewish : یهودی Israel ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لش: ( لباس ) گشاد و شل که چسب بدن نیست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mantra: mantra \ ˈm�n - trə \ noun 1. a co ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business days: روزهای کاری Reaction took 7 - 8 bus ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

business days: روزهای کاری Reaction took 7 - 8 bus ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play oblivious: خود را به فراموشی و ندانستن زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play oblivious: خود را به فراموشی و ندانستن زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relegate: relegate \ ˈre - lə - ˌgāt \ verb ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adumbrate: 🔴 What It Means Adumbrate is a for ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unanimous: unanimous \ yu̇ - ˈna - nə - məs \ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parched: PARCHED = very thirsty RAVENOUS = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ravenous: PARCHED = very thirsty RAVENOUS = ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inarable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inarable: adjective 1 [more arable; most arab ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poor choices: انتخاب های ضعیف/بد/غلط ◀️ BREAKING ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poor choices: انتخاب های ضعیف/بد/غلط ◀️ BREAKING ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under the spotlight: زیر نورافکن ( در واقع معنی اش میشه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the spotlight: زیر نورافکن ( در واقع معنی اش میشه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuteness overload: and overload of cuteness, when some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuteness overload: and overload of cuteness, when some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natural habitat: زیستگاه طبیعی ∆ a basic white girl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brodie: ◀️ Man I feel like Afghan vlogs gon ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

godspeed: خدا در این مسیر یار و همرات باشه an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coherent: قابل فهم - منطقی - درست و درمون ◀️ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photogenic: خوش عکس - کسیکه تو عکسا خوب میفته ◀ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

land animals: حیوانات چی که روی قاره ها و نه درون ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sia ferox: گونه هایی شبیه به جیرجیرک ولی خیلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sia ferox: گونه هایی شبیه به جیرجیرک ولی خیلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غیر اخلاقی: Unethical - Immoral - Vile - Incede ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my gut tells me: حسم بهم میگه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let your hair down: آرام و خونسرد باش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nakba: مهاجرت دسته جمعی فلسطینی ها در سال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nakba: مهاجرت دسته جمعی فلسطینی ها در سال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irreversible mistakes: Irreversible یعنی : باطل نکردنی ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irreversible mistakes: Irreversible یعنی : باطل نکردنی ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nail: 🌈 NAIL ۱. ناخن ۲. میخ 🌈 TRUNK ۱. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emenate: emanate \ ˈe - mə - ˌnāt \ verb 1. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold plunge: Cold pulnge is good for your mental ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cold plunge: Cold pulnge is good for your mental ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at length: کامل - صفر تا صد Watch my videos at ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bunk: چند معنی مختلف داره ولی یکیشون که د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my take: اگه اسم باشه به معنی عقیده و نظر هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break the ice: آب شدن یخ بین افراد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هووخشتره: Roler of Media Cyaxares ( Median: ᴴ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gone dark: D. C. has gone dark : برق واشنگتن د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gone dark: D. C. has gone dark : برق واشنگتن د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مالک بن نویره: مالک بن نویره ( به عربی: مالک بن نو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مالک بن نویره: مالک بن نویره ( به عربی: مالک بن نو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیامبران قرانی: Adam آدم Abraham ابراهیم Idris ادری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیامبران قرانی: Adam آدم Abraham ابراهیم Idris ادری ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face at someone: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a face: ادا در آوردن - شکلک درآوردن ( برای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overexert: Don't overexert yourself : بیش از ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occupational: شغلی حرفه ای مربوط به کار و پیشه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arsinoe iv: Queen of Ptolemaic Egypt from 48 BC ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NUTS: That's nuts = That's crazy

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

podium: Podium = Tribune We don't have a po ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoicism: رِواقی گری ( به انگلیسی: Stoicism ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legacy media: Mass media institutions before the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theist: 🔴 the belief that God exists or th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theism: 🔴 the belief that God exists or th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endeavor: verb: attempt by employing effort ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voluptuous: adjective [more voluptuous; most vo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mingle: Meaning : 1. to move around during ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorders from inbreeding: اختلالات ناشی از درون زایی Reduced ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

copacetic: in excellent order. "he said to te ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibacy: به وضعیتی که فرد به انتخاب و ترجیح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celibate: adjective — used to describe a pers ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

belch: Belch = Burp هر دو میشوند آروغ زدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: Noun 🔴 something that encourages a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objective: SUBJECTIVE : based on feelings or ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cunning: صفت [more cunning; most cunning] : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

repatriate: verb [ obj] 1 : to return ( someone ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bestow: verb [ obj] formal : to give ( some ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homogeneous: adjective صفت [more homogeneous; mo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

checked: بررسی شده ◀️ He didn't punch her, h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

admonish: admonish \ ad - ˈm� - nish \ verb ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خانه به دوش: VAGABOND means : a person who trave ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what goes around comes around: the consequences of one's actions w ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eponym: eponym \ ˈe - pə - ˌnim \ noun 1. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

runny nose: I have a runny nose : آب ریزش بینی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the nose: دقیقاً - درست The film starts at 7 ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a universe ahead: یک گیتی بهتر یعنی خیلی خیلی خیلی خی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invidious: invidious \ in - ˈvi - dē - əs \ ad ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: ethics \ ˈe - thiks \ noun 1. moti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grandson: معمولاً d را تلفظ نمیکنند Handkerch ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im busy: I'm occupied. I have a lot on my p ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hated: منفور The most hated countries in t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atypical: غیرعادی - غیر معمولی - غیر مرسوم a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طومار: تومار - طومار = Scroll تومور = Tumo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جمع اوری: جمع آوری ( عربی ) گرد آوری ( پارسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophile: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycophiles: عاشق قارچ A mycophile person is on ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liability: چند تا معنی داره این واژه، ولی یکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

authoritarian: استبدادی - زورگو - دیکتاتور - تمایم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بستر گستر: Pimp - قواد - گواد - جاکش - دلال مح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fairy tale: noun [count] 1 : a simple children' ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self reliance: Self - reliance : خود اتکایی - اتکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lustrous: 🔴 reflecting light evenly and effi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وصول دارایی: Asset collection

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش خرید: Prebuy Prepurchase

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وجه نقد: وجه نقد = Cash

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش پرداخت: prepayment payment in advance Advan ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دارایی: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرمایه گذاری: سرمایه = Capital بدهی ها = Liabilit ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غرامت جنگی: War compensation Reparation معنی R ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تحقق: Realization of ideals : تحقق آرمان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اصول: اصول حسابداری : Accounting principl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تداوم: Continuity of activity : تداوم فعال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

با خرج: At the expense of Saudi Arabia: با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دختر خوانده: adopted daughter Step daughter

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: بازدارندگی = deterrence noun [nonc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازدارندگی: سازمان noun [noncount] formal 1 : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتش بس: Ceasefire Truce Armistice

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proselytize: پرا سِلِ تایز به زور و تلاش سعی در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disastrous: adjective قید [more disastrous; mos ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perfunctorily: 🔴 in a manner that lacks serious a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sabotage: noun: a deliberate act of destructi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chastise: chastise \ ˈcha - ˌstīz \ verb 🔴 t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dismissive: dismissive \ dis - ˈmi - siv \ adje ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veritable: veritable \ ˈver - ə - tə - bəl \ a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abeyance: abeyance \ ə - ˈbā - ən ( t ) s \ n ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tentative: tentative \ ˈten - tə - tiv \ adjec ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ominous: ominous \ ˈ� - mə - nəs \ adjective ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persistent: persistent \ pər - ˈsi - stənt \ ad ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

land mine: Hornets are nature's landmines

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at risk: Your life is at danger At risk در خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

odyssey: 🔴 a long, wandering and eventful j ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doze off: 🔴to fall asleep especially for a s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توام: توأم یک صفت عربی است. یعنی شامل هر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

betrothal: betrothal \ bi - ˈtrō - t͟həl \ nou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

betrothal: betrothal \ bi - ˈtrō - t͟həl \ nou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lambent: What It Means When used literally, ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heads up: هشدار - تذکر No one's gonna be you ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

posture: وضعیت استقرار بدن و جسم انسان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autonomous: Autonomous : خودمختار - خودگردان ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

roommates with benefits: هم اتاقی با مزایا ( جنسی ) هم اتاق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

if you know you know: The abbreviation iykyk stands for t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

since day one: از اولین روز Since day one, i felt ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lucent: lucent \ ˈl� - sᵊnt \ adjective : s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

captivating: Captivating = Beautiful = Gorgeous ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cake: ( slang ) به معنی باسن/کون هم هست ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your sorry ass: توی بدبخت بیچاره و درب و داغون I sa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meritocracy: Pragmatism : عمل گرایی Meritocracy ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pragmatism: Pragmatism : عمل گرایی Meritocracy ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vedas: VEDAS = Oldest scriptures of Hindui ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a point: You made a point : بد نگفتی - راست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hackles: hackles \ ˈha - kəls \ noun 1. feel ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ten to one: به احتمال خیلی زیاد و قوی ◀️ Ten to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crooked: The rable has crooked legs : پایه ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im torn: دو دل و دو به شک هستم If you are to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im torn: دو دل و دو به شک هستم If you are to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a nerve: چقدر آخه پر رو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

novice: noun [count] 1 : a person who has j ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعریف نشدنی: Indefinable

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعریف نشدنی: Indefinable

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

columnist: مقاله نویس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

columnist: مقاله نویس

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S