A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bleat: noun: the sound of sheep or goats ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

چر: ادرار = شاش = چُر = پیشاب = جیش در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شاش: ادرار = شاش = چُر = پیشاب = بول = p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گارداسیل: گارداسیل ( به انگلیسی: Gardasil ) و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گارداسیل: گارداسیل ( به انگلیسی: Gardasil ) و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strongly: به شدت - خیلی I really strongly hat ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strongly dislike: To hate very much خیلی تنفر داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strongly dislike: To hate very much خیلی تنفر داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disciple: ۱. مرید، پیرو، شاگرد ۲. حواری معنی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hear: Heart : قلب ( n ) Hear : شنیدن ( v ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in a nutshell: 🔴 in the fewest possible words ◀️ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زباله دان تاریخ: Dustbin of history ∆ Briefly after ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زباله دان تاریخ: Dustbin of history ∆ Briefly after ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

baby: ?Why do lovers like to call one ano ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut tie: Cut ties که با s جمع میگن معمولاً ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fatima diame: F�tima Diame Diame ( born 22 Septem ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fatima diame: F�tima Diame Diame ( born 22 Septem ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tourist friendly: توریست دوست کشوری که tourist friend ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tourist friendly: توریست دوست کشوری که tourist friend ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wish: ?What do you wish didn't exist : آر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celeb: کوتاه شده ی Celebrity ∆ ?What celeb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to it: There's a name to it : یه اسمی براش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنده: تلفظ: ( سَ دَ یا دِ ) ( اسم ) س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preposterous: adjective 🔴very foolish or silly ◀ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard to please: Hard - to - please : ( صفت ) سخت پس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heartburn: a form of indigestion felt as a bur ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get that through your skull: Get that through your fucking skull ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get that through your skull: Get that through your fucking skull ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cynic: noun 🔴 [count] : a person who has ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweat pants: Sweat pants = شلوار گرمکن ( ورزشی )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

utter: ۱. محض - مطلق - کامل ( صفت ) ∆ utt ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

titan: ∆ He's a Titan in the industry of c ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

open minded: ( صفت ) روشن فکر - دارای ذهن باز ∆ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bugger off: phrasal verb of bugger VULGAR SLANG ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

CAP: Hat می تونه به انواع مختلفی از کلاه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is always a bigger fish: دست رو دست زیاده همیشه یک ماهی بزرگ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there is always a bigger fish: دست رو دست زیاده همیشه یک ماهی بزرگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading partners: شرکای تجاری در تصویر زیر که ارقام ش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trading partners: شرکای تجاری در تصویر زیر که ارقام ش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come back anytime: هر وقت خواستی برگرد ( فروشنده ها )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrologer: a person who uses astrology to tell ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confessor: a priest who listens to a person's ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prisoner: a person who is kept in a prison

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wretch: noun [count] 1 : a very unhappy or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرخص: You're all dismissed : همتون مرخصید

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به لطف: Thanks to : به لطف ◀️ Is it normal ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به لطف: Thanks to : به لطف ◀️ Is it normal ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this guy: این ساختار که ابتدا this یا That می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this guy: این ساختار که ابتدا this یا That می ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on top of that: 🔴 in addition to something, especi ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homelander: A person from one's homeland

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homelander: A person from one's homeland

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

know him: ∆ You don't know him like i do : شم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

know him: ∆ You don't know him like i do : شم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key sites: مناطق کلیدی ∆ Sudan : Army and RSF ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

key sites: مناطق کلیدی ∆ Sudan : Army and RSF ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

money talks: 🔴 wealthy people receive special t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confused: سر در گم - گیج

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contented: راضی و خوشحال

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یک نواخت: یکنواخت، یکپارچه = Monotonous ◀️ I ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monotonous: یکنواخت، یکپارچه = Monotonous 🔴 us ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from experience: از روی تجربه / با تجربه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from experience: از روی تجربه / با تجربه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نازا: barren, fruitless, infertile, steri ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنیز: Handmaiden : کنیز کنیز = برده کاری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

how good of you: How good of you to come : خیلی لطف ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how good of you to come: How good of you to come : خیلی لطف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how good of you to come: How good of you to come : خیلی لطف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fulfilled: ?Do you feel fulfilled in your life ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nepo baby: Nepotism babies کسایی که رو پر قو ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nepo baby: Nepotism babies کسایی که رو پر قو ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live up: Live up to something meaning : 🔴 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

live up to: 🔴 live up to something means to be ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

side hustle: شغل دوم یا دقیق ترشو بخوایم باید بگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extortion money: پول زور - اخاذی مثال : My friend f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extortion money: پول زور - اخاذی مثال : My friend f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get one's knickers in a twist: 🔴 to become upset about something ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tits: ۱. پستون - ممه ◀️ Those are 2 nice ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kanaka: به فردی که اهل هاوایی باشه میگن کان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخشا: از نام های روزگار هخامنشیان ( بخشای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپنتا: سپنتا نامی پسرانه از ریشه اوستایی ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوشیانت: سوشیانت رهایی بخش و منجی عالم در دی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black out: وقتی یه نفر از یه مقداری بیشتر الکل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short: ۱. کوتاه ( طول و درازا ) ۲. کوتاه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وسپار: وَسپار : بخشنده نام پسرانه پارسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وسپار: وَسپار : بخشنده نام پسرانه پارسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what comes around goes around: ترجمه شده �باد آورده را باد میبرد� ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what comes around goes around: ترجمه شده �باد آورده را باد میبرد� ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me knucks: بزن قدش ( مشتت رو بکوب به مشت من )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give me knucks: بزن قدش ( مشتت رو بکوب به مشت من )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restraining order: 🔴 A restraining order or protectiv ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

simple as that: به همین سادگی ◀️ You handsome you ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simple as that: به همین سادگی ◀️ You handsome you ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

none of your damn business: هیچ ربطی به تو نداره ◀️?Excuse me h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

none of your damn business: هیچ ربطی به تو نداره ◀️?Excuse me h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cpr: CPR means Cardiopulmonary resuscita ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assailant: noun 🔴 [count] formal : a person w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

statesman: سیاستمدار، رجل سیاسی، زمام دار noun ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hideout: noun [count] : a place where someon ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

desecrated: Desecrated sanctuary : حرم هتک حرمت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epitaph: وفات نامه، نوشته روی سنگ قبر noun [ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حقوق: Wage - Wages ◀️ They could not pay ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

احتمال: He had warned me about the possibil ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barricade: سنگربندی موقتی، مانع، مسدود کردن ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

judaism: یهودیت If Judaism did not exist, Ch ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

judaism: یهودیت If Judaism did not exist, Ch ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوگو باس: هوگو باس آگ ( به آلمانی: Hugo Boss ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سامبررو: سمبررو ( به اسپانیایی: Sombrero ) ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سامبررو: سمبررو ( به اسپانیایی: Sombrero ) ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بی سواد: Mike was not only illiterate, he wa ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

completion of an action: به ۲ واژه ی Out و Up و امثالهم که ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

completion of an action: به ۲ واژه ی Out و Up و امثالهم که ب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وضعیت تاهل: Marital status : وضعیت تأهل Maret. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیشروی کردن: اگر منظور گرفتن و اشغال کردن زمین د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ولخرج: SPENDTHRIFT : ولخرج [count] : a per ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

speckled: 🔥 SPECKLED 🔥 adjective [more spec ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speckled: 🔥 SPECKLED 🔥 adjective [more spec ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حواس جمع: Attentive هم به معنی حواس جمع هم به ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traverse: verb [ obj] somewhat formal : to mo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tarnish: verb 1 : to become or cause ( metal ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hawk: شاهین ◀️ You know the father is coo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervention: Intervention : مداخله - دخالت / فاص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorcery: 🌲SORCERER🌲 جادوگر، ساحر اسم قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sorcerer: 🌲SORCERER🌲 جادوگر، ساحر اسم قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sorceress: 🌲SORCERER🌲 جادوگر، ساحر اسم قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorceress: 🌲SORCERER🌲 جادوگر، ساحر اسم قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plank: تخته ∆ He has more trust in that wo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make it make sense: یه چیزی بگو با عقل جور در بیاد حداق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make it make sense: یه چیزی بگو با عقل جور در بیاد حداق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no peeking: نگاه نکنیا !�!�! وقتی جلوی چشمای یه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homework: The students are doing their : Hom ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work with: Example : You're my favorite to wo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

too much: بیش از حد و اندازه ∆ K : Is that to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discomfort: ناراحتی، درد، ناخوش احوالی، آشفتگی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apply: A : some dogs are smarter and stron ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pelfie: 1. A self - taken photograph of one ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pelfie: 1. A self - taken photograph of one ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

royals: افراد سلطنتی Incest: it's not just ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

royals: افراد سلطنتی Incest: it's not just ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breeding season: فصل جفت گیری/تولید مثل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breeding season: فصل جفت گیری/تولید مثل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: Drill is slang for hard sexual inte ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common enemy: دشمن مشترک There is no greater unif ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common enemy: دشمن مشترک There is no greater unif ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull off: موفق شدن - با موفقیت به انجام رساند ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فضول: صفت : Nosy, Prying, Meddling, Snoo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wet behind the ears: دهنت بوی شیر میده هنوز خیلی بچه سال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دهنت بوی شیر میده: دهنت بوی شیر میده هنوز خیلی بچه سال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهنش بوی شیر میده: دهنت بوی شیر میده هنوز خیلی بچه سال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dense: DENSE یک صفت است و هرگز اسم نیست. D ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dense person: If you say that someone is dense, y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dense person: If you say that someone is dense, y ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what the future hold: Meaning and examples : 🔴 If you ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the future holds: Meaning and examples : 🔴 If you ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what the future holds: Meaning and examples : 🔴 If you ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what you want: آنچه شما می خواهید ∆ If that's real ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what you want: آنچه شما می خواهید ∆ If that's real ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

MUM: a person's mother or a female paren ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move over: That's not your seat. That's Leo's ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tic tac toe: دوز یک بازی دو نفره است که با قلم و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینده داشتن: مثال : That wolf got a future in d ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اینده داشتن: مثال : That wolf got a future in d ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wag: تکان دادن - جنباندن مثال : The wo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to some extent: دقیقاً مثل Partly هست. یعنی not com ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منچ: مار و پله : Snakes & ladders مِنچ : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

e commerce: تجارت الکترونیک نوعی صنعت تجارت که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regardless: ∆ I like it as a name for anyone re ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جامعه: University 🇬🇧 🇮🇷 دانشگاه 🇸🇦🇪 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismissed: You're all dismissed : همتون مرخصید

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ronin: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shogun: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

daimyo: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

daimyo: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shinobi: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shinobi: ⬛ D A I M Y O ⬛ ارباب و زمین دار بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greetings: البته خود واژه ی GREETINGS رو میشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مزایده: AUCTION : مزایده NOUN 1. a public ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stoner: مفنگی - عملی - شیره ای - مصرف کننده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the one: اونی که - همانی که - آنی که You mus ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's what: دنیا دست کیه - رئیس کیه - چی به چیه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brazil: کشور پهناور و زیبای برزیل ∆ It’s B ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

after: ⬛ A F T E R ⬛ ۱. پس از - بعد از ∆ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

before: ⬛ A F T E R ⬛ ۱. پس از - بعد از ∆ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

here's the deal: Here's the deal is a fuckin idiom a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that didn't age well: زیاد ( خوب بودنش ) دوام نیاورد - هر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

that didn't age well: زیاد ( خوب بودنش ) دوام نیاورد - هر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پیجر: پیجر یک دستگاه گیرنده رادیویی کوچک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sujet: 🇬🇧 Subject 🇫🇷 Sujet سوژه 🇮🇷 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sujet: 🇬🇧 Subject 🇫🇷 Sujet سوژه 🇮🇷 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوژه: 🇬🇧 Subject 🇫🇷 Sujet سوژه 🇮🇷 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غیر متمرکز: Bitcoin is a decentralized system : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارگونومی: چیزی که در آمریکا به نام [ مهندسی ف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phlegmatic: 🔴 showing little emotion / A phleg ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

curio: یک شی، چیز یا کالای کمیاب، جذاب، کن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curio: یک شی، چیز یا کالای کمیاب، جذاب، کن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intently: 🔴 with concentration, great effort ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zac: nounINFORMAL•AUSTRALIAN noun: zack ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zac: nounINFORMAL•AUSTRALIAN noun: zack ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oblige: oblige \ uh - ˈblīj \ verb 1. forc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

morale: 1. a state of individual psychologi ...

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S