A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patrol car: noun [count] : a car that is used ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

petrol: noun [noncount] 🔴 US : a liquid ma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outpost: noun [count] 🔴 1 : a large militar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ford: noun [count] : a shallow part of a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shrub: Bush : بوته Shrub : درختچه - بوته م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shrub: Bush : بوته Shrub : درختچه - بوته م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cherry palm: نخل گیلاسی با نام Pseudophoenix sar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cherry palm: نخل گیلاسی با نام Pseudophoenix sar ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

palm: ۱. کف دست ۲. درخت نخل نخل انواع مخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scrub: ۱. روپوش گشاد اعضای بیمارستان که مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prairie: تلفظ : پرِ ری این مکان خیلی با بوفا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

oasis: این واژه یکی از کلمات مورد علاقه ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oasis grass: چمن واحه ای Oasis : Isolated sourc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oasis grass: چمن واحه ای Oasis : Isolated sourc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boulder: noun [count] : a very large stone ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boulder: noun [count] : a very large stone ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driven sand: شن روان - ماسه روان بعضی اوقات پا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driven sand: شن روان - ماسه روان بعضی اوقات پا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lower: Raise و lower نقطه مقابل هم هستن R ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sea gull: Seagull : مرغ دریایی ( نسخه ی دریای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play around: Kids love Playing around : بچه ها ع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immunity: ایمنی - مصونیت - معافیت Immunity f ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wandering: این کلمه با اضافه کردن ing به فعل w ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuddly: صفت هست ADJECTIVE بغل کردنی - راحت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crowding: ازدحام جمعیت - ازدحام

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waves army: The United States Naval Reserve ( W ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waves army: The United States Naval Reserve ( W ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battalion: بِ تَ لی یِن گُردان A battalion i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

battalion: بِ تَ لی یِن گُردان A battalion i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ranger: ۱. جنگل بان - محیط بان - نگهبان پار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sound barrier: دیواره ی صوتی در هوانوردی، دیوار ص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound barrier: دیواره ی صوتی در هوانوردی، دیوار ص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supersonic speed: Supersonic : مافوق صوت Supersonic s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواگرد هواگرد به هر وسیله ای گفته م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

craft: وقتی پسوند باشه کلمات مستقلی را میس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warcraft: ✳the art of war 1 : the art of war ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weapon: جنگ افزار - سلاح - اسلحه سِلاح یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical weapon: جنگ افزار شیمیایی - سلاح شیمیایی ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical weapon: جنگ افزار شیمیایی - سلاح شیمیایی ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intercontinental: Intercontinental ballistic missile ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intercontinental: Intercontinental ballistic missile ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cruise missile: سامانه موشکی کروز ( به انگلیسی: Cru ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruise missile: سامانه موشکی کروز ( به انگلیسی: Cru ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satellite image: تصویر ماهواره ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satellite image: تصویر ماهواره ای

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turbine: تِر باین توربین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plasma: پلَز ما پلاسما noun 1 [noncount] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lightning strike: اصابت صائقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning strike: اصابت صائقه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breaking sound barrier: شکستن دیوار صوتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking sound barrier: شکستن دیوار صوتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home front: the sphere of civilian activity in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ethereal: آسمانی - ملکوتی - بهشتی adjective ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sadhu: مرتاض که البته fakir هم میگن بهش ول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sadhu: مرتاض که البته fakir هم میگن بهش ول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnage: کشتار ، خونریزی ، کشتن مردم noun [n ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloodshed: خونریزی و کشتار و قتل noun [noncou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ramses: Egyptian pharaoh of the Nineteenth ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ramses: Egyptian pharaoh of the Nineteenth ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharaoh: Pharaoh : فرعون ( فِ رُ ) Pharaoni ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trimmer: Trimmer : ماشین اصلاح - ماشین ریش ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foam: فوم noun [noncount] 1 : a mass of s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foam: فوم noun [noncount] 1 : a mass of s ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grooming: His dad's mustache grooming routine ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enlisted: داوطلب خدمت سربازی، نامنویسی کرده د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enlisted: داوطلب خدمت سربازی، نامنویسی کرده د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airman: noun [count] : a member of the air ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

airman: noun [count] : a member of the air ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marine: [count] : a member of the U. S. Ma ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

united states armed forces: نیروهای مسلح آمریکا : ARMY : Recr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

united states armed forces: نیروهای مسلح آمریکا : ARMY : Recr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افسونگر: Siren / enchantress / enchanter

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military organization: یگان نظامی مثلا : Fireteam : تیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

military organization: یگان نظامی مثلا : Fireteam : تیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skip it: تمومش کن - قیچیش کن مثلا : Let's g ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

species: noun [count] 🔴1 biology : a group ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superb: البته به جز معانی فوق معنی super be ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

room: ? Is there any room in your bed for ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milk somebody dry: شیره کسی را کشیدن - آب کسی را آوردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milk somebody dry: شیره کسی را کشیدن - آب کسی را آوردن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull the trigger: ماشه را بکش ( امری ) کشیدن ماشه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pull the trigger: ماشه را بکش ( امری ) کشیدن ماشه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rehabilitation center: مرکز بازتوانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silly question: That's a silly question : اون یه سو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

centrifuge: A centrifuge is a device that uses ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metaphysics: noun [noncount] : the part of phil ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaphysics: noun [noncount] : the part of phil ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TIC: تیک - تیک عصبی تیک ( به فرانسوی: T ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prefix: PREFIX : پیشوند SUFFIX : پسوند The ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conjugation: Conjugation : صرف Syntax : نحو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

homophone: noun [count] : a word that is pron ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phonology: اصوات شناسی - واج شناسی - صداشناسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homonym: noun [count] : 🔴a word that is sp ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archimedes: آرکِ میدیز Aristotle : ارسطو Apost ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archimedes: آرکِ میدیز Aristotle : ارسطو Apost ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ogre: An ogre ( feminine: ogress ) is a l ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

median: Median age : متوسط و میانگین سنی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fertility rate: Definition: The number of children ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fertility rate: Definition: The number of children ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arab league: اتحادیهٔ عرب با نام کامل اتحادیه کش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

europeasian: اروپایی - آسیایی مثلا Europeasian ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

europeasian: اروپایی - آسیایی مثلا Europeasian ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nanjing massacre: The Nanjing Massacre or the Rape of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nanjing massacre: The Nanjing Massacre or the Rape of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comfort women: زنان آسایشگر به زنان و دخترانی که ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfort women: زنان آسایشگر به زنان و دخترانی که ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conflicted: We have to admit that we love the c ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yasukuni shrine: معبد یاسوکونی ( به ژاپنی: 靖国神社 Yasu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yasukuni shrine: معبد یاسوکونی ( به ژاپنی: 靖国神社 Yasu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decorator: Decorator is a structural design pa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intimidating: adjective having a frightening, ove ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two to go: two to go = two yet to be completed ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

two to go: two to go = two yet to be completed ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

svo: Subject / verb / object این ساختار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

svo: Subject / verb / object این ساختار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do i do: چکار کنم؟ ?? What do i have to do ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what do i do: چکار کنم؟ ?? What do i have to do ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

incomprehensible: غیر قابل فهم - درک نکردنی - مبهم In ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sledge: بهش Sled هم میگن سورتمه، نوعی وسیل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sledge: بهش Sled هم میگن سورتمه، نوعی وسیل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

husbandry: هاز بِند ری پرورش گیاهان و خصوصا ح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

husbandry: هاز بِند ری پرورش گیاهان و خصوصا ح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

animal husbandry: دامداری پرورش گیاهان و حیوانات خصوص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bathroom: In British English, "bathroom" is a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ضرب المثل: PROVERB ضرب المثل یا زبانزد گونه ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the shower: زیر دوش توجه کنید ما تو فارسی میگی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the shower: زیر دوش توجه کنید ما تو فارسی میگی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

night walk: پیاده روی شبانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

night walk: پیاده روی شبانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hair: Be careful with the noun hair which ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unconditionally: Spend your time on those who love y ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wherein: ? ? Where in japan are you from : ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjective: انواع صفت : Attributive Predicate ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declarative sentence: جمله خبری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

declarative sentence: جمله خبری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

superlative adjective: صفت عالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

superlative adjective: صفت عالی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comparative adjective: صفت تفضیلی یا قیاسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comparative adjective: صفت تفضیلی یا قیاسی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflective pronouns: ضمایر انعکاسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reflective pronouns: ضمایر انعکاسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interrogative sentence: جمله ی پرسشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

modals: Auxiliary verbs : افعال کمکی Modals ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stative verbs: Stative Verbs : افعال حالتی Action ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

irregular verb: Irregular Verbs : افعال بی قاعده Re ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

daunting: adjective [more daunting; most daun ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mercantile: adjective Usage: always used before ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تمهیدات: Preparations Arrangements

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arduous: adjective [more arduous; most arduo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

naked eye: Mushrooms grow from spores ( not se ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

imperative sentence: جمله ی امری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exclamatory sentence: ■■ Exclamatory sentence : جمله تعجب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exclamatory sentence: ■■ Exclamatory sentence : جمله تعجب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mycology: قارچ شناسی یا میکولوژی ( به انگلیسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play the trumpet: taking the lead Trumpets can be us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play the trumpet: taking the lead Trumpets can be us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

elegant: شیک و پیک - دلپسند - ملیح - مدگرا - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

benefactor: noun [count] : someone who helps a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're going to be good at this: قراره بترکونیش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you're going to be good at this: قراره بترکونیش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obscene: شنیع به عنوان مترادف برای این واژع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blunt: A�blunt�is a�cigar�that has been ho ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gynaecologist: gynaecologist : گاینِ کالِجِست متخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gynaecologist: gynaecologist : گاینِ کالِجِست متخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chariot: ارابه The chariot was a fast, light ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elijah: اِ لایجا ایلایجا ایلیا در انجیل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elijah: اِ لایجا ایلایجا ایلیا در انجیل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tit for tat: 🔴actions done intentionally to pun ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immense: Immerse : غرق شدن در - عمیقا فرو رف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bushido code: سبک زندگی سامورای - آئین سامورایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bushido code: سبک زندگی سامورای - آئین سامورایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gazelle: Gazelle : غزال - آهو Deer : گوزن و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chauvinism: noun [noncount] disapproving 1 : a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speechless: زبان بسته - قاصر الزبان - لال - صام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chopped liver: ✳ ( adjective ) nobody, the person ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting my ass whipped: 1. rude slang, verb To defeat someo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

getting my ass whipped: 1. rude slang, verb To defeat someo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extraterrestrial: adjective : coming from or existing ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speak your mind: حرف دلت رو بزن I'm asking you to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy smoke: ✳ used to show that you think somet ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

risen: قسمت سوم فعل RISE ریزِن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crossroad: ✳a road that crosses another road ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bewildered: Lots of people were bewildered : خی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eloquent: adjective [more eloquent; most eloq ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bachelorette: nounNORTH AMERICAN 1. a young unma ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pass on: to give something to someone, after ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get well soon: زودتر خوب شو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boastful: چاخان - لاف زن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boastful: چاخان - لاف زن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

merriness: 🔴a mood characterized by high spir ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merriness: 🔴a mood characterized by high spir ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

way to go: ✳INFORMAL•NORTH AMERICAN used to ex ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

new face: 1. a newcomer, a person who has rec ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bizarre: The most brutal and bizarre series ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainframe: ✳ A mainframe is the central data r ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't feel shy: خجالت نکش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't feel shy: خجالت نکش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cyborg: noun [count] in stories : a person ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cyborg: noun [count] in stories : a person ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mons pubis: ■ VULVA : فرج - کُس - آلت زنانه آلت ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S