A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

down to earth: Today we tell about the expression ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's it to you: به تو چه ؟ It is none of your busin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's it to you: به تو چه ؟ It is none of your busin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

water closet: WC مخفف water closet هست به معنای ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

serenity: ( Noun ) آرامش - بی سر و صدایی calm ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worst year: بدترین سال 2020 Go fuck yourself yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

worst year: بدترین سال 2020 Go fuck yourself yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stay put: تکون نخوردن - همونجایی که ایستادی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

steel: Steel یعنی فولاد که نوعی فلز هست. ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flasket: نوعی سبد عموما در لباسشویی کاربرد د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flasket: نوعی سبد عموما در لباسشویی کاربرد د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flask: noun 1. a container for liquids 2. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

judgmental: قضاوت کننده - قضاوت گر We live in a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bass: ۱. بم ( صدا ) ۲. نوعی ویالون Doubl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dodge: ۱. اسم یک شرکت خودروسازی آمریکایی ۲ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trauma: noun 1 : a very difficult or unplea ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of your comfort zone: تنبلی رو بزار کنار - از نقطه امنت خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get out of your comfort zone: تنبلی رو بزار کنار - از نقطه امنت خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come out: یکی از معانیش در رابطه با آشکار ساز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ossetian: Ossetian language : زبان قفقازی Cau ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ossetian: Ossetian language : زبان قفقازی Cau ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

language tree: درخت زبانی که نشان دهنده خط سیری زب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

language tree: درخت زبانی که نشان دهنده خط سیری زب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

romance languages: زبانهای رومی مثل : اسپانیایی - فران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

face off: رو در رو کردن - در بازی ها و مسابقا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rehearsal: تمرین Donnie actually broke one of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mesmerise: هیپنوتیزم شدن مسحور شدن - غرق شدن د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instruction: All right gentlemen we've been over ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

both of you: هر دوی شما مثل : good luck to you b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

both of you: هر دوی شما مثل : good luck to you b ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let me in: Let me in : بزار بیام تو Let him in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let me in: Let me in : بزار بیام تو Let him in ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

verona: Verona : شهری در ایتالیا Varna : در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verona: Verona : شهری در ایتالیا Varna : در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unaccompanied: There are more girls in russia than ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hindi: India : کشور هند Indian : هندی Hind ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hindi: India : کشور هند Indian : هندی Hind ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

social anxiety: کسایی که social anxiety دارن از ظاه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

protagonist: noun [count] 1 : the main character ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wanton: سرکش و ناخلف - حرف گوش نکن - بازیگو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

banquet: ■ Banquet : یک ناهار و یا شام در اب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

triggered: آقا دانیال درست گفتن. ابراز بهم ریخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long live: دوست عزیز درست گفتن. میشه زنده باد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

babyliss: Hair straightener Flat iron Curl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

babyliss: Hair straightener Flat iron Curl ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

grate: Grate : رنده کردن Peel : پوست کندن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

facing: The regime is facing annihilation : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

annihilate: Demolish : خراب و نابود شدن طوریکه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لخت: ۱. [ لُ خ ت ] : یعنی برهنه و بی لبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جاری: ۱. یک صفت هست به معنی روان ، متحرک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

katana: 🔴 Katana : A katana ( 刀 or かたな ) i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

loner: کسی که ۱. عموما تنها هست ۲. دوستدار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

track: Track her phone number : شماره تلفن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nationalist: وطن پرست. کسی که به Nationalism اعت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nationalist: وطن پرست. کسی که به Nationalism اعت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

anime: انمیشن های ژاپنی رو میگن انیمه. نه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

constrained: مجبور - زورکی - وادار شده - غیر طبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بیات: اگه در رابطه با نون یا نان ( bread ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

high five: If i high five you i can give the C ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subscribe to sth: حکم فالو کردن در یوتیوب رو داره. و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've been: همون i have been هست مثال : I've be ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i've been: همون i have been هست مثال : I've be ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on youtube: If you want to watch a video specif ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on youtube: If you want to watch a video specif ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at point of my view: از دید من - از نقطه نظر من At point ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

at point of my view: از دید من - از نقطه نظر من At point ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

wing: قسمت های مختلف بدن یک پرنده : Wing ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

declare war on: Britain declared a war on India : ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

declare war on: Britain declared a war on India : ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yessir: Yes sir : بله قربان Sir : آقای بزرگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good luck with that: امیدوارم توش موفق باشی مثلا یه نفر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

good luck with that: امیدوارم توش موفق باشی مثلا یه نفر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

located: واقع شده - قرار گرفته Nepal is loca ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

renowned: Renowned : نامدار - خوش نام - پر آو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moderator: Moderator : ناظر Designer : طراح M ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

un: Un : سازمان ملل the United Nations ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rainforest: Rainforest : جنگل بارانی Tropical : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

voyage: ■ Voyage : سفر طولانی بهیک مکان دور ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

petrol: Petrol همون Gasoline هست به معنی بن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

garbage: Garbage - Rubbish - Trash هر سه میش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wet nurse: یعنی دایه پرستاری و زنی که به نوزاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wet nurse: یعنی دایه پرستاری و زنی که به نوزاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold the line: Please hold the line : لطفا گوشی خد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dirt: Dirt : ۱. خاک ( مخصوصا خاکی که منظم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop playing with me: رو مخم راه نرو - با من بازی نکن - ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stop playing with me: رو مخم راه نرو - با من بازی نکن - ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't fail me: Don't fail me dude : یعنی مَشتی منو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't fail me: Don't fail me dude : یعنی مَشتی منو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run up on: 🔴 to confront someone with hostili ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run up on: 🔴 to confront someone with hostili ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connoisseur: Connoisseur : خِبره - کاربلد - اینک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fishnet: توری - نوی لباس سکسی زنانه - لباسای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fishnet: توری - نوی لباس سکسی زنانه - لباسای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

boner: شق شدگی آلت مرد ?. Oww, you have a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stunner: 🔴 noun [count] informal 1 : a very ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stunning: Stunning یعنی چیزی که از میزان زیبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me one sec: یه دقیقه به من بدید - یه لحظه Hold ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give me one sec: یه دقیقه به من بدید - یه لحظه Hold ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kneel down: زانو بزن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kneel down: زانو بزن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kneeling: Knee یعنی زانو Kneel هم یعنی زانو ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kneeling: Knee یعنی زانو Kneel هم یعنی زانو ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

polytheist: Polytheist : مشرک Polytheism : مشرک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

polytheist: Polytheist : مشرک Polytheism : مشرک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

by god: By god یا by allah یعنی بخدا یا بخد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adhan: همون azan یا azaan یا اذان هستش. ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adhan: همون azan یا azaan یا اذان هستش. ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all about: What is Brexit all about : برگزیت د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical: Rheumatoid Rhetorical Question : س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for sure: ?? Would you come on in and roast b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep over: 🔴 A sleepover is a social occasion ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bucket list: لیست آرزوها - تقریبا همون wish list ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheer me up: به من دلگرمی بده - خوشحالم کن - بهم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheer me up: به من دلگرمی بده - خوشحالم کن - بهم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoped: ? I win a prize I am the prize The ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fine: Fine : خُب Come with me : باهام بی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

un languages: The six official Languages of the U ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

un languages: The six official Languages of the U ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

marshmallow: Marshmallow is a type of confection ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

xenophobic: Xenophobia : noun [noncount] : fea ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on the line: A big thank you to all our essentia ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wearing: بر تن داشتن You need to take your r ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

duct: مجرا - لوله ی آب یا هوا Urinqry duc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pussy: ۱. گربه ( pussy cat هم ممکنه بگن گا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tracking: this file requires adobe acrobat re ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

functionality: this file requires adobe acrobat re ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dead battery: باتری خالی My battery is about to d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dead battery: باتری خالی My battery is about to d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: ارتودنسی دندان ها Dental braces Adu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rib cage: قفسه سینه. دنده ها و استخوان هایی ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clavicle: استخوان ترقوه که بهش Collarbone هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clavicle: استخوان ترقوه که بهش Collarbone هم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have you got the time: ?? Excuse Me, Have you got the time ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

have you got the time: ?? Excuse Me, Have you got the time ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

contract: یکی از معنی هاش میشه مبلا شدن به بی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underdeveloped: عقب افتاده - پیشرفت نکرده - در عقب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

moisture: همون Humidity هست به معنی رطوبت ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

empress: Empress : امپراطور زن - همسر empero ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

breast feeding: ?? Tarkatan babies are born with te ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walk through: اگه در رابطه با بازی های کامپیوتری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bullied: از فعل bully میاد که اسم هم هستش. ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

but: در جملاتی مثل جمله ی زیر "به جز" مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take away: گرفتن و محدود کردن چیزی برای کسی مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

google: گوگل در حال حاضر بزرگ ترین زیرمجموع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

colonialist: Colonialist : استعمارگر - مستعمره چ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

despise: تنفر داشتن - نفرت داشتن - متنفر بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flee: فرار کردن - گریختن ???? Then why do ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sperm: ■ Sperm یعنی Reproductive Cell of m ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acron: اشتباه نکنید OAK : درخت بلوط Acron ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

squirrel: به Squirrel میگن سنجاب به Chipmunk ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oak: Oak : درخت بلوط میوه ی درخت بلوط A ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

oak: Oak : درخت بلوط میوه ی درخت بلوط A ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elm: 🔴 درخت نارون Elm یکی از مهمترین در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elm: 🔴 درخت نارون Elm یکی از مهمترین در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

redwood: نوعی از درختان فوق بلند و سوزنی برگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyperion: Hyperion نام بلندترین درخت جهان است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperion: Hyperion نام بلندترین درخت جهان است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diameter: ■ Diamond : الماس ■ Diameter : قطر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

taproot: noun count] : the large main root o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

taproot: noun count] : the large main root o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

twig: Small branch اعضای مختلف درخت از پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

smelly: بوگندو - بدبو Smelliest : بوگندو تر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

skunk: Skunk : راسو - یه آدم عوضی و کثافت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

badger: ( حیوان ) گورکن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

vessel: ۱. رگ ( لوله ای که خون را در بدن من ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

percutaneous: The technique involves placing a ne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

percutaneous: The technique involves placing a ne ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intravenous: Intravenous یک صفت هست به معنای درو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

food chain: زنجیره غذایی مثلا : Corn 👉 Rat � ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

omnivore: 🔴 O M N I V O R E An Animal that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carnivore: 🔴 O M N I V O R E An Animal that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

herbivore: 🔴 O M N I V O R E An Animal that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

herbivore: 🔴 O M N I V O R E An Animal that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cannibal: همگون خوار - هم نوع خوار - جانوری ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scavenge: Scavenger : لاشخور Scavenge : لاشخو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تگری: خیلی این واژه همراهِ با نوشیدنی بکا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wwii: WWI : جنگ جهانی اول WWII : جنگ جهان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wwii: WWI : جنگ جهانی اول WWII : جنگ جهان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vital signs: She lost her vital signs : علائم حی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

omnivorous: Omnivore یعنی موجود همه چیز خوار ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carnivorous: Carnivore یعنی حیوانی که تقریبا فقط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

herbivorous: Herbivore به حیواناتی میگن که تقریب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

herbivorous: Herbivore به حیواناتی میگن که تقریب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thank god: 3 Answers. "Thanks" is an abbreviat ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دم نوش: WIKIPEDIA : Herbal teas—less commo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tisane: دمنوش Herbal infusion : دم کرده گیا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tisane: دمنوش Herbal infusion : دم کرده گیا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wank off: 🔴 verb. vulgar slang British. 1als ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wank off: 🔴 verb. vulgar slang British. 1als ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in english: به زبان انگلیسی اگه تمرکز و منظور ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in english: به زبان انگلیسی اگه تمرکز و منظور ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

set: مجموعه هم معنا میده Life is a set o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

series: سریال تلفظ : سی ریز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shut the hell up: 🔴 Another word for saying "be quie ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shut the hell up: 🔴 Another word for saying "be quie ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not even once: ?? Have you ever tried Japanese foo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

not even once: ?? Have you ever tried Japanese foo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stocked: دارای - موجود - گرفته شده - حاضر م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stocked: دارای - موجود - گرفته شده - حاضر م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

speaking of: EXAMPLE : ■ She looks like mom ● ?? ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S