A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کرم ریختن: Means to annoy someone یک اصطلاح ع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرم نریز: یک اصطلاح عامیانه است در زبان فارسی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرم نریز: یک اصطلاح عامیانه است در زبان فارسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جون نکن: Stop annoying me or others / Calm d ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جون نکن: Stop annoying me or others / Calm d ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shall i ask you a question: مودبانه و به معنای ممکنه که یه سوال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shall i ask you a question: مودبانه و به معنای ممکنه که یه سوال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evade: ◀️ ( He evades working ( He doesn't ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacy: Drugstore : داروخانه Pharmacy : دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

data: Experience : تجربه - آزمودگی Knowle ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

data: در این تصویر انواع data آورده شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apologetic: Apologetic و Apologetical هر دو صفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stay with me: موقع خداحافظی هم میگن گاهی. مثلا : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهره هوشی: IQ : بهره هوشی ( Intelligence quoti ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you should not: You shouldn't : راضی به زحمت نبودم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you should not: You shouldn't : راضی به زحمت نبودم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

berserk: adjective : crazy and violent espec ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aristotle: Aristotle : ارسطو Apostle : حواری A ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

embryo: به همراه چندین کلمه مرتبط : Embryo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aave: African American Vernacular English ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aave: African American Vernacular English ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can i take your order: ? Welcome, can i take your order خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can i take your order: ? Welcome, can i take your order خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call out: عمداً به کسی توهین کردن ( عمدتاً به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensation: 🔴 someone or something that causes ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ufc: Ultimate Fighting Championship Mix ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preference: ⚠️ Preference با Reference فرق داره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clique: Clique ≠ Click noun count] disappr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parody: 👑Parody : نقیضه 👑Sarcasm : طعنه � ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

residence: ۱. اقامت ( حالت مقیم بودن ) ۲. اقا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اقامتگاه: dwelling / Adobe / Residence Unit ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازمون تعیین سطح: Placement test/Exam

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازمون تعیین سطح: Placement test/Exam

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

irony: 🎀 PARODY 🎀 نقیضه a piece of writi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hobby: Recreation : تفریح Leisure/Free Tim ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decipher: رمزگشایی کردن - سر در آوردن ( از چی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

surrounded by: Surrounded by enemy : محاصره شده تو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

armored titan: Colossus titan : تایتان غول آسا Arm ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

armored titan: Colossus titan : تایتان غول آسا Arm ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resort: استراحتگاه، مجتمع اقامتی، مجتمع رفا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

black bear: Black Beard : ریش سیاه Black bear : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

black bear: Black Beard : ریش سیاه Black bear : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sprout: جوانه زدن - سبز کردن/شدن verb 1 : t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indecisive: ۱. دودل - نامصمم - بلاتکلیف - ناتوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revenger: a person who exacts punishment or i ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

larsen: son of Lars Larsen Danish pronunci ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

larsen: son of Lars Larsen Danish pronunci ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oppression: 🔴 a situation in which people are ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eavesdrop: شنود یا استراق سمع ( انگلیسی: eaves ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eyewitness: شاهد عینی noun [count] : 🔴a perso ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptable: وفق پذیر - انعطاف پذیر - سازش پذیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cultured: adjective 1 [more cultured; most cu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

وجدان: وجدان = Conscious وجدان، نیروی درو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پول علف خرس نیست: 🌠Money doesn't buy happiness : پول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاشت مو: ( Hair transplant ( s Hair transpla ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاشت مو: ( Hair transplant ( s Hair transpla ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

litter: Letter : نامه Litter : آشغال ریختن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

immigration lawyer: وکیل مهاجرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immigration lawyer: وکیل مهاجرت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luna park: Lunar : مربوط به ماه - قمری و اما L ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedestrian: a person going on foot : WALKER Pe ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy little vegemite: a cheerful or satisfied person The ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy little vegemite: a cheerful or satisfied person The ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turquoise: Turquoise : فیروزه ای Tortoise : لا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how do you do: ✔️حالتون چطوره ؟ ❌چطور مطوری ؟ ⚠️ ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vip: V. I. P : بخش ویژه Person with pri ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heartbreaking: Heartbreaking : دردناک - کمرشکن - م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بزنم به تخته: Touch wood Touch the wood Knock woo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am jinxed: چشمم زدن - چشم خوردم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i am jinxed: چشمم زدن - چشم خوردم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy or married: خوشحال یا متاهل خوشحال در این جمله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy or married: خوشحال یا متاهل خوشحال در این جمله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قابل توجه: Notable Noticable Remarkable Signif ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مزه نریز: Stop joking

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مزه نریز: Stop joking

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self destruction: خود تخریبی One minute to self - des ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in your face: تو روت مثلا : Don't say that worr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prone: prone VS supine 🔴 SUPINE 🔴 lying ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سجده: Prostration : سجده Reverential or ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what it do: چطوری ؟ ( بسیار بسیار غیر رسمی و خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what it do: چطوری ؟ ( بسیار بسیار غیر رسمی و خو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats crackin: 🔴A greeting, synonymous with greet ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whats crackin: 🔴A greeting, synonymous with greet ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats good: همون چطوری هستش 🌠 ?Means 'What's ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whats good: همون چطوری هستش 🌠 ?Means 'What's ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good day to you: hello or goodbye to someone in the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good day to you: hello or goodbye to someone in the ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indulgent: adjective [more indulgent; most ind ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnage: معنیش میشه قتل عام یا کشتار ⚠️ نکته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rejoice: ۱. عشق و صفا کردن - بسیار خوشحال بو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsolete: منسوخ ( چرا ؟ چون چیز جدیدتر و باحا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excuse my french: INFORMAL used to apologize for swe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arson: آتش افروزی ( عمدی ) noun : the ill ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

french kiss: A kiss using tongue

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

titjob: 🌠 Similar to a handjob, but uses t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

titjob: 🌠 Similar to a handjob, but uses t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dreamgirl: One's ideal vision dreamgirl ( plur ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

titty fuck: 🌠Moving the penis in between the t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

titty fuck: 🌠Moving the penis in between the t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumfeed: 🌠To deposit semen in the oral cavi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumfeed: 🌠To deposit semen in the oral cavi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backyard: noun 1 [count] : an area in back of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumfee: When you nut and have to pay the gi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumfee: When you nut and have to pay the gi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumslut: 🌠A girl or woman who loves sperm. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumslut: 🌠A girl or woman who loves sperm. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ebony: آبنوس ( به یونانی: ἔβενος ) نوعی سخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

supine: Hope the pics can be useful

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستشویی: Restroom 🇺🇸 Bathroom Washroom 🇨� ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنگ بزرگ: جنگ جهانی اول که با نام های جنگ بزر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جنگ بزرگ: جنگ جهانی اول که با نام های جنگ بزر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلب حمایت: Get support

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلب حمایت: Get support

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیانیه: declaration Manifesto

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colonial powers: قدرت های استعماری که بریتانیا بزرگت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

colonial powers: قدرت های استعماری که بریتانیا بزرگت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افیون: نام دیگر تریاک، افیون هست توی دیکشن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مفاد قرارداد: Terms of the contract

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دایره المعارف: encyclopedia دانشنامه یا دائرةالمع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیمان نانجینگ: پیمان نانجینگ یا نانکینگ، پیمانی بو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیمان نانجینگ: پیمان نانجینگ یا نانکینگ، پیمانی بو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

treaty: معاهده، کنوانسیون، عهدنامه یا پیمان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fanaticism: Impartiality : بی طرفی ( اخلاق ) P ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impartiality: Impartiality : بی طرفی ( اخلاق ) P ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خشونت خانگی: خشونتی که توسط اعضای خانواده انجام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زن کشی: 🔴Matricide : شوهر/دوست پسر کشی 🔴U ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زن کشی: 🔴Matricide : شوهر/دوست پسر کشی 🔴U ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gynecide: 🔴Matricide : شوهر/دوست پسر کشی 🔴U ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gynecide: 🔴Matricide : شوهر/دوست پسر کشی 🔴U ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

femicide: 🔴Matricide : شوهر/دوست پسر کشی 🔴U ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mainland china: سرزمین اصلی چین اصطلاحی سیاسی و جغر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainland china: سرزمین اصلی چین اصطلاحی سیاسی و جغر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infrastructure: زیرساخت Transportation plan and pr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اداره مهاجرت: Immigration Office

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اداره مهاجرت: Immigration Office

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طرح امنیت ملی: National Security Plan

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طرح امنیت ملی: National Security Plan

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازادی مطبوعات: Press Freedom Freedom of the Press ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ازادی مطبوعات: Press Freedom Freedom of the Press ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حقوق شهروندی: Citizenship rights

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chronology: گاه شناسی یا گاه شماری یا کرونولوژی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so involved: بسیار درگیر و مشغول !My sister so ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

so involved: بسیار درگیر و مشغول !My sister so ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual joke: لطیفه ی جنسی Example *Jessica* Yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sexual joke: لطیفه ی جنسی Example *Jessica* Yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vicinity: مجاورت - نزدیکی - همسایگی - حومه به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

another thing: چیز دیگر - مورد دیگر مثال : Now a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what would i look like: ? What would i look like with this ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what would i look like: ? What would i look like with this ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with all my heart: با تمام وجودم - با تمام سلول هام - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

with all my heart: با تمام وجودم - با تمام سلول هام - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carefully: به دقت - با احتیاط مثال : Visuali ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uranium enrichment: غنی سازی اورانیوم غنی سازی ایزوتوپی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

uranium enrichment: غنی سازی اورانیوم غنی سازی ایزوتوپی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

economic sanctions: تحریم های اقتصادی Sanction میشه تح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

airhead: کله پوک - خرفت - بی مغز - مشنگ - کس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dutch: Dutch : هلندی ( زبان هلندی - مربوط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

czech: کشوری که ما امروزه تحت عنوان چک میش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weather forecast: پیش بینی وضع هوا ( در بحث رسانه و ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

mbti: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mbti test: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mbti test: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ام بی تی ای: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ام بی تی ای: تست mbti که میگه تمام انسان های جها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

teal: این سه تا رنگ نزدیک به هم هستن ( رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

winter break: Winter break : تعطیلات زمستانی Summ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy early: Happy early : پیشاپیش مبارک مترادف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

happy early: Happy early : پیشاپیش مبارک مترادف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

collate: ۱. جمع آوری کردن اطلاعات از منابع م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

swept: Swept گذشته ی sweep هست Sweep : جار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

arrange: ۱. چیدن ( مثل چیدن وسایل - چیدن عکس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no nudity: لخت نشوید - لخت شدن ممنوع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

no nudity: لخت نشوید - لخت شدن ممنوع

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the honor of: به افتخارِ In the honour of mother' ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in the honor of: به افتخارِ In the honour of mother' ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thank you though: به هر حال ممنون - در هر صورت ممنون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thank you though: به هر حال ممنون - در هر صورت ممنون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dating: Dating : تو رابطه ی عاطفی و عاشقانه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right fit bird: A hot mama. Luke: Man, that chick ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

right fit bird: A hot mama. Luke: Man, that chick ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bang: 1 ) To have sex with someone. 2 ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in general: I kind of like you like in general ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

interjection: حرف ندا ( تو فارسی مثلا : عجب/ هِیِ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

accomplishments: همون achievement هستش یعنی دستاورده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cyber: Cyber : : involving, using, or re ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nowhere near: 1: not at all near to We were nowhe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nowhere near: 1: not at all near to We were nowhe ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگی: وقتی میگن اخلاقمو سگی نکن یعنی کاری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سگی: وقتی میگن اخلاقمو سگی نکن یعنی کاری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

وطن: بهترین جایگزینِ انگلیسی برای واژه ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

snowboarding: اسکی روی برف Skiing : اسکی کردن Sno ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's gonna be: It is gonna be قراره که باشه . . . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

it's gonna be: It is gonna be قراره که باشه . . . ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

introduction: [NOUN] : معرفی ( از Introduce میاد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

catchy: خیلی این واژه در کنار آهنگ ها دیده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emotion: Emotion : احساس ( گاها دیدم هیجان ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اکیپ: اکیپ به انگلیسی TEAM و یا Group معن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الف بچه: ( کلمه ایست تقریبا توهین آمیز و کمی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

الف بچه: ( کلمه ایست تقریبا توهین آمیز و کمی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قال قضیه را کندن: یعنی پرونده ی چیزی را بستن - تمام ک ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S