A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncrossed: Not crossed وضعیت پاهای موازی که ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sudden: Instant = sudden = Quick = immediat ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mundane: adjective [more mundane; most munda ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همدلی: Empathy : همدلی - یکدلی Sympathy : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning: Lightning : آذرخش - صاعقه - برق Thu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take no chances: 🫐 دیکشنری مریام : 🔴 to not do so ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overthrow: براندازی ( کردن ) The overthrow of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

براندازی: Overthrow The overthrow of the bru ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرار مغزها: Human capital flight میشه فرار مغزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

human capital flight: Human capital flight میشه فرار مغزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain drain: Human capital flight میشه فرار مغزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش نیاز: Prerequisite Requirement و Qualific ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open to criticism: انتقادپذیر open to criticism 1. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open to criticism: انتقادپذیر open to criticism 1. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رانت: رانت در اقتصاد عبارت از هرگونه پردا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروژه های عمرانی: Construction Projects Civil project ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیمانکار: CONTRACTOR : پیمانکار noun [count] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

merely: adverb : only, just — used to say t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mere: adjective Usage: always used before ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

احداث: Construction of 3 chain commercial ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویترین: یک کلمه ی فرانسوی هستش ( Vitrine ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عیب یابی: DIAGNOSIS ( تشخیص پزشکی ) TROUBLES ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاد و ولد: تولید مثل یا زادآوری : Reproduction

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شبیه ساز: شبیه سازی : simulation شبیه ساز : s ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مقادیر خام: Raw quantities

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقادیر خام: Raw quantities

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سانتریفیوژ: سانتریفوژ ( به فرانسوی: Centrifugus ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rigid: adjective [more rigid; most rigid] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brittle: adjective [or more brittle; most br ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stiffness: سفتی یا صلابت ( به انگلیسی: Stiffne ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

customer types: Loyalty customer : مشتری وفادار Exi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عدالت اجتماعی: Social Justice

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عدالت اجتماعی: Social Justice

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market share: سهم بازار سهم بازار ( به انگلیسی: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benchmarking: الگو برداری محک زنی ( به انگلیسی: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade off: بـِده بــِستان ( به انگلیسی: Trade ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعامل: INTERACTION : تعامل بَرهَم کُنِش ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interact: verb [no obj] 1 : to talk or do thi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fridge: Fridge = Refrigerator ◀️ Please put ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top managers: مدیران ارشد ( یا برتر )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

top managers: مدیران ارشد ( یا برتر )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human skills: Conceptual Skills : مهارت های مفهوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

human skills: Conceptual Skills : مهارت های مفهوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fad: Thing or behavior that achieves int ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floss dance: نخ یا نخ کشان ( به انگلیسی: Floss ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

floss dance: نخ یا نخ کشان ( به انگلیسی: Floss ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market trend: روند بازار ( به انگلیسی: Market Tre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

market trend: روند بازار ( به انگلیسی: Market Tre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encyclopedia: Type of reference work An encyclop ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تظاهر و تزویر: تظاهر : Pretend / Pretending تزویر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تظاهر و تزویر: تظاهر : Pretend / Pretending تزویر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سقوط اخلاقی: Moral fall Consider the moral down ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سقوط اخلاقی: Moral fall Consider the moral down ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رشته توییت: در اپلیکیشن توییتر وقتی چندین توییت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رشته توییت: در اپلیکیشن توییتر وقتی چندین توییت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفتر تحکیم وحدت: اتحادیه انجمن های اسلامی و سازمان ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دفتر تحکیم وحدت: اتحادیه انجمن های اسلامی و سازمان ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تحکیم وحدت: Consolidation of unity Strengthenin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تحکیم وحدت: Consolidation of unity Strengthenin ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تدوین: تدوین گر : Film Editor تدوین فیلم : ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاگ سیاسی: کوتاه شده ی گاگول سیاسی کسی که کار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاگ سیاسی: کوتاه شده ی گاگول سیاسی کسی که کار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشت را به گربه دادن: چیزی را به فرد نامناسب به امانت سپر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گوشت را به گربه دادن: چیزی را به فرد نامناسب به امانت سپر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چهارپا: چهارپا : Quadruped چهارپایان : Catt ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خود را دست مایه خنده قرار دادن: To make others laugh at you کاری ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خود را دست مایه خنده قرار دادن: To make others laugh at you کاری ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مبتذل: تلفظ: ( مُ تَ ذَ ) [ عربی ] ۱ - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاسه لیس: مودبانه ی خایه مال Boot licker

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کاسه لیس: مودبانه ی خایه مال Boot licker

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hyaluronic acid: هایِ لرانِک acid در ماسک های صورت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hyaluronic acid: هایِ لرانِک acid در ماسک های صورت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contingency plan: A plan in case something unexpected ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sterilize: ۱. پاکسازی کردن ( با حذف باکتری ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go public: علنی شدن - رو و آشکار شدن ( جزئیات ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whole affair: کل ماجرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whole affair: کل ماجرا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

affair: ◀️ مثال 🚨 نکته *این واژه تنها و ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indefinite: adjective [more indefinite; most in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

definite: adjective [more definite; most defi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: ۱. سیستم تعلیق خودرو - فنربندی ۲. م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهاجرت معکوس: Reverse migration : مهاجرت معکوس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهاجرت معکوس: Reverse migration : مهاجرت معکوس

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

question arise: این سوال بوجود میاد : now this ques ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

question arise: این سوال بوجود میاد : now this ques ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decree: NOUN 1 : an official order given by ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

for all intents and purposes: FOR ALL INTENTS AND PURPOSES 🔴 us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سبقت گرفتن: Overtake لازم نیست from بیارید بعد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lorry: Lorry = Truck کامیون What's a tru ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

got me rolling: پاره شدن از خنده - کاری کنی یه نفر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

got me rolling: پاره شدن از خنده - کاری کنی یه نفر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by tuesday: We'll need a definite answer by Tue ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by tuesday: We'll need a definite answer by Tue ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حریف تمرینی: Training Opponent Training Teammate ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حریف تمرینی: Training Opponent Training Teammate ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stomp: پای گذاشتن - زیر پا گذاشتن یک چیز ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catastrophically: 🌅 CATASTROPHE 🌅 فاجعه ای بسیار نا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

catastrophe: 🌅 CATASTROPHE 🌅 فاجعه ای بسیار نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what a catastrophe: چه مصیبتی - چه فاجعه یی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what a catastrophe: چه مصیبتی - چه فاجعه یی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semen retention: حفظ منی ( هدر ندادن بیهوده ی منی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

semen retention: حفظ منی ( هدر ندادن بیهوده ی منی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retention: noun [noncount] formal 1 a : the ac ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panel: 1. a small group of people chosen t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just right: There's no need for a support if yo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conductor: 🚨 با Contractor به معنی پیمانکار ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

balls deep: thoroughly immersed or involved. " ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

balls deep: thoroughly immersed or involved. " ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honored: مفتخر You should be honored being m ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convey: verb [ obj] 1 formal : to take or c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

survey: اسم ۱. نظر سنجی ۲. تحقیق و پژوهش ۳ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will shut you up: Shut up or I'll shut you up : خفه ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i will shut you up: Shut up or I'll shut you up : خفه ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

savvy: ۱. دانش - درایت ۲. با درایت - پخته ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برای کسی نوشابه باز کردن: قربون صدقه ی هم رفتن مثلاً میگن : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برای کسی نوشابه باز کردن: قربون صدقه ی هم رفتن مثلاً میگن : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overview: noun [count] : a general explanatio ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wipe off: پاک کردن - تمیز کردن ◀️ ? What are ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's with: با ذکر یک مثال کاربردش براتون روشن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's up with you: What's the difference between "What ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed to be: i hope always everything will be in ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one and only: 🔴 the only person or thing of this ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cautionary: adjective : giving a warning about ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet home alabama: خانه ی شیرین ( دوست داشتنی ) آلابام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet home alabama: خانه ی شیرین ( دوست داشتنی ) آلابام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلاح سرد: سلاح سرد : Cold Weapon سلاح گرم : F ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلاح سرد: سلاح سرد : Cold Weapon سلاح گرم : F ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نرم افزار تغییر ای پی: همون فیلترشکنه یا VPN

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نرم افزار تغییر ای پی: همون فیلترشکنه یا VPN

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلند پایه: Senior Top Top - level

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لا سینه: Cleavage

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عناوین منتخب: Selected Titles Chosen Titles

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جامعه اماری: Statistical population Complete se ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میدان دید: میدان دید ( به انگلیسی: Field of vi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میدان دید: میدان دید ( به انگلیسی: Field of vi ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدون اجرت: شاید این سوال برای شما هم پیش آمده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بدون اجرت: شاید این سوال برای شما هم پیش آمده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیانگر: Harmful

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیانگر: Harmful

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you fine with this: با این مشکلی نداری ؟ این خوبه ؟

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

are you fine with this: با این مشکلی نداری ؟ این خوبه ؟

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چند منظوره: Multifunctional Multipurpose All - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چند منظوره: Multifunctional Multipurpose All - ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monster: a large, ugly, and frightening imag ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطر واژگونی: Risk of overturning Overturning Dan ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خطر واژگونی: Risk of overturning Overturning Dan ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats whats up: Used to express acquiescence or con ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thats whats up: Used to express acquiescence or con ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mediterranean: Meridian : نصف النهار Prime meridia ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont talk back: حاضرجوابی نکن Stop talking back Don ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکان شهادت: Martyrdom Place Amirkabir Martyrdo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مکان شهادت: Martyrdom Place Amirkabir Martyrdo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صادرکننده: Exporter : صادرکننده Importer : وار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صادرکننده: Exporter : صادرکننده Importer : وار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تبعات: تبعات = عواقب - پیامدها - عواقب - ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نفت کش: کشتی نفت کش کشتی طراحی شده برای حمل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consequences: تبعات = عواقب - پیامدها - عواقب - ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به هر روی: به هر روی به هر صورت ( و نه �در هر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاران: Helpers Partners Fellows Mates

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مکران: سرزمینی ساحلی در جنوب بلوچستان مَک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواحل مکران: سواحل مکران در امتداد دریای عمان قر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سواحل مکران: سواحل مکران در امتداد دریای عمان قر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریای مکران: دریای عمان دریایی در جنوب شرق ایران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دریای مکران: دریای عمان دریایی در جنوب شرق ایران ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استوار: استوار = پایدار = راسخ = محکم = پاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acumen: شمّ - هوش - فراست noun [noncount] ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

simultaneously: How do you study 6 languages simult ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به رسمیت شناسی: به رسمیت شناسی : Recognition به رسم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به رسمیت شناسی: به رسمیت شناسی : Recognition به رسم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هژمون: با نظر شخص دوم موافقم. برای اطلاعات ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هژمونی: Political, economic or military pre ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مراتب بالاتر: Far higher Much higher Poverty an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

به مراتب بالاتر: Far higher Much higher Poverty an ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hats off to you: آفرین دمت گرم بنازمت طیب الله انفاس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stunned: 🔴 so shocked that one is temporari ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اپارتاید: *به عنوان صفت به معنای ایزوله، مجزا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوظهور: Emerging Newfound

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emerging: نوظهور ◀️ Japan's been an industri ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جراحی اقتصادی: Economic Surgery But the emerging ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جراحی اقتصادی: Economic Surgery But the emerging ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emergin: adjective Usage: always used before ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emergin: adjective Usage: always used before ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seclusion: انزوا - گوشه نشینی ◀️ The biggest ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استادیوم: ۲ نکته : 🚨 به فارسی میشه ورزشگاه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزرگترین سرمایه: The Greatest Asset ◀️ Every human ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بزرگترین سرمایه: The Greatest Asset ◀️ Every human ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

erection: Erection : تورم/برانگیختگی/شق شدگی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

survivalist: noun [count] : a person who believe ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defusal: خنثی سازی - دفع Suitcase defusal : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defusal: خنثی سازی - دفع Suitcase defusal : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interrogation: بازجویی ( اسم ) Interrogate VIP : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

investigation: Detective یعنی Investigator in law ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arachnophobia: extreme or irrational fear of spide ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acrophobia: extreme or irrational fear of heigh ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

multi: MAAl. Tie Maal. Tee یک پیشوند و Pr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on grounds of: ( بر اساس ) معنی مناسبی میتونه باشه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stun: verb [ obj] 1 : to surprise or upse ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stun grenade: Stun grenade : بمب/نارنجک صوتی - نا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stun grenade: Stun grenade : بمب/نارنجک صوتی - نا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grenade: Small bomb that can be thrown by ha ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S