A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debris: noun [noncount] 1 : the pieces that ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

buzz cut: Buzz cut Variety of short hairstyle ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep deprived: adjective صفت 🔴 suffering from a l ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دفتر نقاشی: Sketchbook Painting Notebook Drawin ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heckler and koch: تلفظ : هِکِلِر اَند کُک / hekeleren ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heckler and koch: تلفظ : هِکِلِر اَند کُک / hekeleren ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فلات: Plateau : فلات ( پلَ تُ ) Plato : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scholars pavilion: چهارطاقی دانشمندان ایرانی؛ ساختمانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scholars pavilion: چهارطاقی دانشمندان ایرانی؛ ساختمانی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patriotic: patriarchal : مرد سالار Patriotic : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

persian: Persian و Iranian یکی نیستند Persia ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jackpot: گاهی بعد از خوشحال شدن میگن jackpot ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on something: بعداً راجع به چیزی تصمیم گیری کردن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw distance: In computer graphics, draw distance ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw distance: In computer graphics, draw distance ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

melee weapon: سلاح غیرباروتی - سلاح سرد مثل چاقو، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melee weapon: سلاح غیرباروتی - سلاح سرد مثل چاقو، ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

solidarity: Solitary : گوشه گیر / منزوی Solidar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casino: 📌 Casino : قمارخانه - کازینو ( کِس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cabaret: 📌 Casino : قمارخانه - کازینو ( کِس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cabaret: 📌 Casino : قمارخانه - کازینو ( کِس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arm wrestling: مچ اندازی ( به انگلیسی: Arm wrestli ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the gas: گاز بده ( بعنی پاتو بزار روی پدال گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the gas: گاز بده ( بعنی پاتو بزار روی پدال گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snuggle: verb Usage: always followed by an a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

referendum: Referendum : همه پرسی - رفراندوم El ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respect: Respect : احترام ( اسم ) - احترام گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trigonometric functions: توابع مثلثاتی Functions of an angle ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigonometric functions: توابع مثلثاتی Functions of an angle ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tangent: نسبت های مثلثاتی / Trigonometric fu ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نسبت های مثلثاتی: نسبت های مثلثاتی / Trigonometric fu ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسبت های مثلثاتی: نسبت های مثلثاتی / Trigonometric fu ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jeah: همون Yeah هیت. گاهی در اسلنگ و خصوص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jeah: همون Yeah هیت. گاهی در اسلنگ و خصوص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گفت اواز: گفت آواز = رپ Rap

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گفت اواز: گفت آواز = رپ Rap

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیام رسان: Messenger : پیام رسان National Mess ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیام رسان: Messenger : پیام رسان National Mess ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نبرد: WAR : جنگ BATTLE : نبرد

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبرد سالامیس: Battle of Salamis : نبرد سالامیس ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نبرد سالامیس: Battle of Salamis : نبرد سالامیس ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبرد ماراتون: نبرد های بین پارس و یونانی ها : ⬛ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نبرد ماراتون: نبرد های بین پارس و یونانی ها : ⬛ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to take order: Your commander is a Greek. Just lik ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to take order: Your commander is a Greek. Just lik ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گارد جاویدان هخامنشی: Immortals

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گارد جاویدان هخامنشی: Immortals

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

profit: Profit : سود - منفعت Prophet : پیام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soda machine: ماشین فروش نوشابه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soda machine: ماشین فروش نوشابه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

transliteration: فعلش transliterate هست : verb [ ob ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its not rocket science: سخت، دشوار و غیرممکن نیست ( انجام ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

its not rocket science: سخت، دشوار و غیرممکن نیست ( انجام ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وتر: 📌 وتر : وتر را در انگلیسی به صورت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ride: Drive رو برای ماشین بکار میبرن و Ri ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to kill the vibe: You're really killing my vibe now. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to kill the vibe: You're really killing my vibe now. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پنس: STAPLER : پنس - منگنه منگنه وسیله ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow the fuck up: بزرگ شو Grow the fuck up and look a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grow the fuck up: بزرگ شو Grow the fuck up and look a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

excavator: اِکس کِوِی تِر بیل مکانیکی ( به ان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temperature drop: Temperatures dropping. We're low on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

temperature drop: Temperatures dropping. We're low on ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back off: برو کنار - بکش کنار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tanker: کشتی حمل مایعات یک کشتی طراحی شده م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

annoying: اعصاب خوردکن - رو مخ - آزار دهنده - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

elevator: Elevator/Lift : آسانسور Escalator : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lift: یکی از معنی هاش میشه آسانسور : In ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skeleton: Bone : استخوان Bones : استخوان ها S ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre in luck: شانست زده We're in luck You're in l ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

youre in luck: شانست زده We're in luck You're in l ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to lend a hand: یه دستی رسوندن - یاری رساندن - کمک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

busty: adjectiveINFORMAL ( of a woman ) h ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهاجر: مهاجر : Expat مهاجرین : Expats ال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambient: adjective 1 technical : surrounding ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lowlife: Low - life یک اسم هست. یک اصطلاح بر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سایبرپانک: ᴄʏʙᴇʀᴘᴜɴᴋ : ۱. هکر فرصت طلب و زیاده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سایبرپانک: ᴄʏʙᴇʀᴘᴜɴᴋ : ۱. هکر فرصت طلب و زیاده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rubber: ⬛ RUBBER ⬛ ۱. لاستیک ( ماده ی قوی و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

robber: ⬛ RUBBER ⬛ ۱. لاستیک ( ماده ی قوی و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

leper: Leprosy : جذام ( نام یک بیماری عفون ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دوزاری: دو هزاری یا دوزاری در سال های دور ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youkoso: ようこそ ( Youkoso; yooooh - koh - soh ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

youkoso: ようこそ ( Youkoso; yooooh - koh - soh ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i mean it: I mean it یعنی I'm serious یا I'm t ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

revealing: لختی ( صفت ) ?What do you think ab ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

text me back: جواب پیامم رو بده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

text me back: جواب پیامم رو بده

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

as of: تا Russian losses as of Nov 15th - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infighting: خودی زنی ( خودزنی نه، که خودت را بز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut down: Cut somebody down = to kill somebod ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allegiant: آِلی جِنت LEE ALLEGIANT صفت و ALL ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراخ فوری: روسپی ای که به راحتی و به سرعت قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوراخ فوری: روسپی ای که به راحتی و به سرعت قابل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

draw: معنی های بسیار بسیار زیادی داره. کل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مماشات کردن: مدارا کردن - از اشتباهات کسی چشم پو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مماشات کردن: مدارا کردن - از اشتباهات کسی چشم پو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to lmao: To laugh my ass off ◀️Bro I was lau ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to lmao: To laugh my ass off ◀️Bro I was lau ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

underdogs: اسمه و با s جمع بسته میشه 🔴 a comp ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

معدل: GPA Grade Point Average

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyes peeled: Thanks, eyes peeled: ممنونم، هواسم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eyes peeled: Thanks, eyes peeled: ممنونم، هواسم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

break a leg: Break a leg : موفق باشی Shake a leg ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flop: 🔴informal : a complete failure ◀️T ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

touch grass: برگرد به دنیای واقعی - یکم از اینتر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

make history: 🔴 to do something important that h ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choke artist: 🔴 Usually used to describe a very ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

choke artist: 🔴 Usually used to describe a very ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outplay: بهتر بازی کردن از تیمی دیگر - پیشی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contagious smile: لبخند واگیردار که باعث میشه بقیه هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contagious smile: لبخند واگیردار که باعث میشه بقیه هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body: گاهی در فیزیک به معنای جسم هم هست. ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mass: Volume : حجم Mass : جرم Weight : وز ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

consent: Consent : ( فعل و اسم ) رضایت، مواف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emasculation: عقیم سازی - اخته کردن Emasculation ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asinine: به شدت احمقانه - بسیار ابلهانه تلفظ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flabbergasted: Flabbergasting : شوکه کننده - بهت آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

decimate: verb [ obj] 1 : to destroy a large ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camo attire: لباس پلنگی/ارتشی ◀️ I know… who th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

camo attire: لباس پلنگی/ارتشی ◀️ I know… who th ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

attire: FORMAL•LITERARY noun 🔴clothes, esp ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pair: یه معنیش میشه ست کردن، عجین کردن، ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ameliorate: verb [ obj] formal : 🔴 to make ( ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be in denial: I'm in denial : نمیخوام قبول کنم در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to be in denial: I'm in denial : نمیخوام قبول کنم در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pipe it down: تعریف Pipe down به شکل زیر اومده : ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pipe it down: تعریف Pipe down به شکل زیر اومده : ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

those in power: Those in power : صاحبان قدرت، مسئول ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

those in power: Those in power : صاحبان قدرت، مسئول ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نجس: از لحاظ دینی ناپاک و کثیف ( در انگل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

braggadocio: BRAG : صحبت کردن در مورد خود، دستا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braggadocious: Braggadocious ( با تلفظ bragedowshe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

braggadocious: Braggadocious ( با تلفظ bragedowshe ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quintessentially: قیدی است از افزودن LY به انتهای صفت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

preconceived: ( صفت ) ازپیش تعیین شده - از ویش مش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blunt knife: چاقوی کند و ناتیز مثال : I’d 100% ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل روز روشن: Clear as day مثال : I don't see ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مثل روز روشن: Clear as day مثال : I don't see ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poor performance: عملکرد ضعیف و افتضاح Raphael Varane ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معجزه: باطل کردن قوانین طبیعت و فیزیک کار، ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male orgasm: ارگاسم مردانه مثال : What do mal ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

male orgasm: ارگاسم مردانه مثال : What do mal ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حرفی ندارم: I have no words

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حرفی ندارم: I have no words

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pfp: 1. Profile Picture عکس حساب کاربری ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

like father like son: پسر به پدرش میره ( یک ضرب المثل هست ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch invader: افرادی که حق و مجوز حضور بر روی زمی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fit: Fit ( adj ) : خوش اندام - خوش هیکل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concentration camp: ⬛ LABOR CAMP ⬛ اردوگاه کار ( انگلیس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قارچ گانودرما: Lacquered bracket قارچی با خواص در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قارچ گانودرما: Lacquered bracket قارچی با خواص در ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

espionage: اسم غیرقابل شمارش معنا : جاسوسی - پ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patronage: Patron : پِی ترِن ( مشتری، حامی، کم ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inform someone: به کسی اطلاع دادن Imma kill him, B ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inform someone: به کسی اطلاع دادن Imma kill him, B ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigy: اسم قابل شمارش معنا : 1] اعجوبه ( ف ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prodigal son: اگه prodigal با Son یا Daughter بیا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kinetic energy: انرژی جنبشی، یعنی Energy of a movin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustain: یکی از معنی هاش میشه نگهداشتن. ◀️ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fungus: Fungus = قارچ یا سَماروغ Fungi is p ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stem: Root : ریشه Stem : ساقه Petal : گلب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concussion: TBI/Traumatic brain injury : ضربه م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

furnace: Furnace : کوره Melting Furnace : کو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

latent: Laten به معنی پنهان، نهان، نهفته، ن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reminisce: یادآوری کردن، به خاطر آوردن، یاد کر ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masquerade: اسم قابل شمارش ۱. بالماسکه ( n ) ۲ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bureau: تلفظ : BEE. uh. row یا BEER. ow تعا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sort out: تحلیل کامل Sorted و Sort out • مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorted: تحلیل کامل Sorted و Sort out • مثال ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to sort out: تحلیل کامل Sorted و Sort out • مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to sort out: تحلیل کامل Sorted و Sort out • مثال ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابغوره: verjuice آبغوره یا آب غوره عصارهٔ غ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماله کشی: Whitewash : ماله کشی کردن whitewas ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dereliction: noun formal 1 [noncount] a : the ac ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dereliction: noun formal 1 [noncount] a : the ac ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dont get to decide: باید بدانیم که I can't decide با i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i dont get to decide: باید بدانیم که I can't decide با i ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you dont get to choose it: You don't get to choose it ❌شما نمی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you dont get to choose it: You don't get to choose it ❌شما نمی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهدور الدم: مهدورالدم کیست در فقه اسلامی اصطلاح ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیالات: سیال یا شاره = Fluid سیالات جمع سیا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex deprived: SEX - DEPRIVED یک صفت هست به معنی گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sex deprived: SEX - DEPRIVED یک صفت هست به معنی گ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love you back: در جواب i love you میشه استفاده کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

love you back: در جواب i love you میشه استفاده کرد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

industrialist: noun 🔴[count] : someone who owns o ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occultist: Occult : علوم غریبه Occultism : اعت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to wrap ones head around: این یک اصطلاح ( idiom ) هست که به م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to wrap ones head around: این یک اصطلاح ( idiom ) هست که به م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap your head around: این یک اصطلاح ( idiom ) هست که به م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrap your head around: این یک اصطلاح ( idiom ) هست که به م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specify: ۱. مشخصاً نام بردن/قید - اشاره - ذک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a different story: A different story = Otherwise یک ق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a different story: A different story = Otherwise یک ق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escapade: noun [count] : an exciting, foolish ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pig: ? What does it mean when a person i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boar: The noun boar refers to an uncastra ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

github copilot: آینده برنامه نویسی بصورت خودکار یک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

github copilot: آینده برنامه نویسی بصورت خودکار یک ...

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S