A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rare: Rare مترادف Scarce و متضاد Common ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turned: In zombie universe, turned means be ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

molded: ۱. قالب گیری شده ۲. مسموم شده - گرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

indoors: ∆ Don't smoke indoors : در فضای بست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outdoors: ∆ Don't smoke indoors : در فضای بست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outdoor: ∆ Don't smoke indoors : در فضای بست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

live forever: اگه به کسی بگید Live Forever معادل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dead end: کوچه، جاده یا خیابانی که تنها یک را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

double check: یعنی دوباره چیزی رو بررسی کنی - باز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on sight: به محض دیدن - همون لحظه ای که دیده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

un fucking believable: همون باورنکردنی = Unbelievable که ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

un fucking believable: همون باورنکردنی = Unbelievable که ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brolly: 1. Umbrella ( adj ) 2. Brotherly ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brotherly: برادرانه ∆ ?Can I give you some bro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broken: بعضیا شاید فکر کنن Broken فقط به مع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worry: نگران بودن A : You worry too much B ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to lose interest: زده شدن - از دست دادن علاقه - بی رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to lose interest: زده شدن - از دست دادن علاقه - بی رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parry: to defend yourself by turning or pu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make someone proud: باعث افتخار کسی شدن - سربلند کردن ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make someone proud: باعث افتخار کسی شدن - سربلند کردن ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let happen: You can't let this happen : نمی تون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let happen: You can't let this happen : نمی تون ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beyond description: "It means "Very much ∆ Ugly beyond ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be rewarded: جایزه داده شده ∆ I'll be rewarded a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be rewarded: جایزه داده شده ∆ I'll be rewarded a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

afterlife: اون دنیا - جهان آخرت ∆ I'll be rewa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

given: Given : داده شده - اعطا شده ∆ Freed ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thank enough: به اندازه ی کافی تشکر کردن. اما بیش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thank enough: به اندازه ی کافی تشکر کردن. اما بیش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

owe a favor: She owes me a favour : او یک لطفی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

owe a favor: She owes me a favour : او یک لطفی ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

im sure: There was a door here : یک در اینجا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pocketknife: Pocket : جیب 👖 Knife : چاقو 🔪 Poc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alone: ۱. صفت باشه میشه تنها ∆ I have been ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take somebody in danger: کسی را در خطر انداختن I will not ta ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take somebody in danger: کسی را در خطر انداختن I will not ta ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

has it: Has it شکل پرسشی it has می باشد. مث ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks a bunch: Thanks a bunch Thanks a lot Thank y ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tutor: به معلمی میگن که خصوصی درس میده، به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handout: A handout is something given freely ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trade school: A trade school ( also known as a te ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cum: ۱. منی - جق ( n ) ۲. اومدن ( آب ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paag: Phat ass Asian girls

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

paag: Phat ass Asian girls

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

streak: در دولینگو یعنی : A streak counts ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

onetime: One - time یک صفت هست به معنی یکبار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سقف شیروانی: Hip roof Gable roof Slopin roof واح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tree: یک درخت از ۳ بخش اصلی تشکیل شده : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

slugger: اسلاگر اغلب به معنای بازیکن بیسبال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bug out: 1. to leave a place or situation qu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absofuckinglutely: Same as "absolutely", just a little ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

absofuckinglutely: Same as "absolutely", just a little ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sigma: ۱. هجدهمین حرف از الفبای زبان باقدم ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gigachad: گیگاچد رو سرچ کنید عکس ادیت شده ی ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gigachad: گیگاچد رو سرچ کنید عکس ادیت شده ی ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chad: چَد با بهتر از اون، گیگاچَد رو که س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

care: یکی از معنی های عجیبش دوست داشتنه. ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

4 times: در اینطور مواقع گاهی میشه معنا کرد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

4 times: در اینطور مواقع گاهی میشه معنا کرد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lucky day: روز بخت و اقبال - روز شانس ∆ the th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lucky day: روز بخت و اقبال - روز شانس ∆ the th ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hrt: هورمون درمانی افراد ترنس ( به انگلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hrt: هورمون درمانی افراد ترنس ( به انگلی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to give an oscar: اسکار دادن Damn somebody give this ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to give an oscar: اسکار دادن Damn somebody give this ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

silhouette: سایه نما یا سایه رخ یا سیلوئت ( به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

foot fetish: A strong feeling of love for feet, ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pronounced: ۱. تلفظ کرد ( past verb ) ۲. بسیار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ain't nobody: از لحاظ گرامری کاملاً اشتباهه که بگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ain't nobody: از لحاظ گرامری کاملاً اشتباهه که بگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

go astray: To go stray یعنی به بیراهه رفتن، از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck buddies: دوست یا آشنایی که فرد به طور منظم ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck buddy: دوست یا آشنایی که فرد به طور منظم ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abrupt: ♠ brief to the point of rudeness; c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

them: 🚨 یک نکته ی مهم : In non - standa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

any: یک پرسش مهم ؛ بعد از any اسم باید ج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enjoying himself: مثلاً یه پرنده لم داده زیر آفتاب دا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enjoying himself: مثلاً یه پرنده لم داده زیر آفتاب دا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

X: اگه بعد از عدد X بیاد، اون X به معن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

halicarnassus: Ancient Carian city, present day Bo ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

halicarnassus: Ancient Carian city, present day Bo ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shinji mikami: Japanese video game designer, direc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shinji mikami: Japanese video game designer, direc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

odds: For Pirouz and the odds of his exti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پرداخت: در دندانپزشکی پرداخت کردن یا پرداخت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mag: Pulls out mag : خشاب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

boss: در بازی های ویدیویی به شخصیت های من ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

office hours: Departure point for personnel and c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wrap up: تمام کردن - پرونده یک کاری را بستن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساعات اداری: Office hours ∆ Departure point for ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساعات اداری: Office hours ∆ Departure point for ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

british union of fascists: اتحادیه فاشیست های بریتانیا ( به ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

british union of fascists: اتحادیه فاشیست های بریتانیا ( به ان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرص نصف کن: Pill splitter Pill cutter دستگاه تق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قرص نصف کن: Pill splitter Pill cutter دستگاه تق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bad tempered: زود قهر - کسیکه قَهرِش تو مُشتِشه ✊ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patriot: noun [count] : a person who loves a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نکوهش: تلفظ: ( ن ه ) ( اِمصفت ) سرزنش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heinous: adjective [more heinous; most heino ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heinous: adjective [more heinous; most heino ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

naughty: تعریف کامل این واژه : ❌🚨 شامل کلم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hastily: با عجله و شتابزدگی he hastily stu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suave: تلفظ : سوآو بسیار مودب، با اعتماد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

envy: Envy میشه غبطه خوردن ( فعل ) و غبطه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

convoy: ⬛ CONVEY ⬛ 1. to take or carry ( so ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aromatic: خوشبو - خوش رایحه - عطری ⬛ AROMATI ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

برخورد کردن: برخورد کردن چندین معنی متعدد داره و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

more of: اصطلاح پرکاربردیه که تعریفش بصورت ز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عورت: تلفظ: ( عُ رَ ) [ عربی عوره ] ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lady box: Refers to pussy ◀️ Six Things Wome ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lady box: Refers to pussy ◀️ Six Things Wome ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flogging: شلاق زنی Prostitution in Saudi Ara ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flogging: شلاق زنی Prostitution in Saudi Ara ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شجاعت: Bravery Courage Valiancy / Valiance ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

valiancy: واژه ی شیک تر Courage و Bravery هست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valiancy: واژه ی شیک تر Courage و Bravery هست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

audience: واژگان شبیه به Audience : spectato ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

substance abuse: سوءمصرف ماده ( به انگلیسی: Substanc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get off: i can't get you off my mind : من نم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یال شیر: Mane : یال ? why male lions have ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rigor mortis: Rigor mortis is a postmortem change ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yamete kudasai: Please, stop it - "Yamete kudasai. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

yamete kudasai: Please, stop it - "Yamete kudasai. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نوب: ( عضو ) جدید - تازه کار نوب ( Noob ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

archeology: شاخه ای از علوم اجتماعی باستان شنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حضرت: کلمه ای است که برای احترام پیش ازنا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

حسین: حسن Hassan اسمی عربی به معنای : ۱. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سجاد: ۱. پسر حسین بن علی و نوه علی بن ابو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

محمد: نامی است عربی از ریشه حمد به معنای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساربان: ( صفت ) نگهبان شتر شتربان. cam ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بقیه الله: بقیّة اللّه = اباصالح = صاحب الامر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mahdi: هدایت گر میشه هادی مهدی میشه هدایت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سردار جمل: حضرت/امام علی علی بن أبی طالب أبو ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سردار جمل: حضرت/امام علی علی بن أبی طالب أبو ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساقی کوثر: ساقی کوثر = اسدالله = امیرالمؤمنین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ساقی کوثر: ساقی کوثر = اسدالله = امیرالمؤمنین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیدالشهداء: سیدالشهداء میتونه منظورش حسین بن عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سیدالشهداء: سیدالشهداء میتونه منظورش حسین بن عل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابوفاضل: ابو الفضل = ابو فاضل = ابو الفضائل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوفاضل: ابو الفضل = ابو فاضل = ابو الفضائل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فاطمه الزهراء: فاطمه دختر محمّد ملقّب به زهرا ( به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فاطمه الزهراء: فاطمه دختر محمّد ملقّب به زهرا ( به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رسول الله: رسول الله یعنی فرستاده ی خدا ( نبی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ذوالفقار: Zulfiqar نام شمشیر دو لبه ای بود که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nefarious: adjective [more nefarious; most nef ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مثله: مُثلِه کردن در فرهنگ معین بدین شکل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مسامحه: تلفظ: ( مُ مَ حَ یا حِ ) [ عربی م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مدوسا: ❌ نظر خانم سپیده کاملاً درست نیست ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ارتمیس: ❌ با تاکید تمام میگم این اسم ایرانی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

میراث فرهنگی: CULTURAL HERITAGE = میراث فرهنگی G ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

docile: زود فراگیر - تعلیم پذیر - سر به راه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rest assured: You can be sure to be certain that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superhuman: Superhuman : فوق بشر ( ی ) n adj Ex ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بی رویه: Indiscriminate cutting of trees : ق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alacrity: 🔴 Eagerness Example: He accepted t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedant: noun [count] disapproving : a perso ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dull weapon: Dull knofe : چاقوی کند ( که تیز و ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dull weapon: Dull knofe : چاقوی کند ( که تیز و ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dennis: نام پسرانه به معنای پیرو و دنبال کن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dennis: نام پسرانه به معنای پیرو و دنبال کن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

haram: adjective forbidden or proscribed b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haram: adjective forbidden or proscribed b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bite the bullet: 🔴 decide to do something difficult ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mug shot: 🔴 a photograph of a person's face ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beast mode: Beast mode refers to the aggressive ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beast mode: Beast mode refers to the aggressive ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side job: شغل ثانویه/جانبی 🔴 a job undertak ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

side job: شغل ثانویه/جانبی 🔴 a job undertak ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیش گیری: Prevention is better than treatment ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امر به معروف و نهی از منکر: طبق ویکیپدیا : Enjoining good and ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توان: اگه منظور عملیات ریاضی توان باشه : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هولودومور: Holodomor 1932–33 man - made famine ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isil: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isil: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ISIS: ISIS و ISIL و DAESH همگی اشاره دارن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meritorious: شایسته - ستودنی - سزاوار adjective ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meritorious: شایسته - ستودنی - سزاوار adjective ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grotesque: ۱. قِناس - بی قواره - بی بارت و کج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نیمدار: نیمدار یعنی فرسوده، قدیمی، مندرس، ژ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیمدار: نیمدار یعنی فرسوده، قدیمی، مندرس، ژ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partisan: noun [count] 1 : a person who stron ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overvalue: verb [ obj] 1 : to place too high a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scapegoat: noun [count] : a person who is unfa ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

holistic: adjective [more holistic; most holi ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiphany: noun 1 Epiphany [singular] : a Chri ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hella: INFORMAL US 🍕adverb 🔴extremely ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spice up: 🔴 to add excitement or interest to ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حضور فعال: Active presence in class and partic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حضور فعال: Active presence in class and partic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gook: Noun / Offensive 1. Offensive term ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چشم بادامی ها: Almond - shaped eyes / Slanted eyes ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hooded eyelid: Eyelid میشه پلک. ما دو تا پاک داریم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hooded eyelid: Eyelid میشه پلک. ما دو تا پاک داریم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barbaric: barbaric, uncivilized, uncultured o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

barbaric: barbaric, uncivilized, uncultured o ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being up for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being up for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being down for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being down for something: ◀️ ?? who's up/down for a call now ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S