ملیکا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stumbled: لغزیدن، تلوتلو خوردن

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swore: بد و بیراه گفتن، دشنام گفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hardly: اصلاً

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn to sit: به نوبت نشستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

punch some one's eye: مشت زدن به چشم کسی، بادمجان زیر چشم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the joke fell flat: شوخی واقعاً بی مزه شده بود، شورش در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crippled: مختل کرد، فلج کرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crippled: مختل کرد، فلج کرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shapeless: بدقواره، بی ریخت،

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ribald comments: حرف های ناجور، عبارات توهین آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

got someone down: کفر کسی را درآوردن، کسی را کفری کرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wisecracks: حرف های کنایه دار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wisecracks: حرف های کنایه دار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plant on someone's face: به صورت کسی سیلی زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreman: سرکارگر، مدیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intervene: میانجی گری کردن، پادرمیانی کردن، مد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suspend: اخراج موقت، موقتاً اخراج کردن، تعلی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emergency meeting: جلسه اظطراری، جلسه ی فوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reinstated: دوباره برگشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinstated: دوباره برگشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walk out: اعتصاب کردن ، اعتراض کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hopeless: افتضاح، ناجور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fun went too far: شوخی از حد گذشت،

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strinkers: اعتصاب کنندگان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

troublesome: دردسر ساز، مشکل ساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penistrian: پناهنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

typo: اشتباه نوشتاری، اشتباه چاپی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های ملیکا