دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
دوستانی که از کلمۀ اختلال استفاده کردن؛ دقت کنید اینجا کلمۀ disorder همراه neurodevelopmental نیومده!
چقدر خوبه که این سایت هست. واقعا بعضی معانی معادل فارسی که دوستان پیشنهاد میکنن خیلی بجا و دقیق انتخاب شده. "تاب آور" !! ممنون از سپیده ایرانی
در تکمیل پیشنهاد Hasan: headquarterS اسمه و معنیش میشه: دفتر مرکزی، مقر headquarter فعل هست و معنیش میشه: در جایی دفتر مرکزی و مقر داشتن The WHO i ...
سرعت بخشیدن، تسریع کردن
در تکمیل پیشنهاد دوستان این واژه در حوزۀ سلامت بمعنی انجام معاینه و آزمایش روی یک جمعیت است که بفهمند کدامیک به عارضه خاصی مبتلا هستند. large - scal ...
جدیدترین ترجمهها
این میتواند سخت باشد که کار و خانواده را ( باهم ) پیش ببری ( هَندل کنی ) .
پیشخدمت سه بشقاب را با یک دست نگه داشته بود.
او از رئیسش درخواست ( استدعا ) کرد به او فرصت دیگری بدهد.