علی قربان زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trickledown: سرایت کردن

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prancing: v. dance, caper; jump, leap, spring ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

episode: در روان شناسی: دوره

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beeswax: none of your beeswax = none of your ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرند ارتعاشی: Vibrating screen

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ته ریز: Underflow

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر اهک: Limewater, Milk of lime

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

genomic: ژنومیک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

genomic: ژنومیک

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

office assistant: مسئول دفتر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make work: اشتغال کاذب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hedonic product: محصول تفریحی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مورد لبه ای: Edge case

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

willingness to take risks: تمایل به خطرپذیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

willingness to take risks: تمایل به خطرپذیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

search products: محصولات آسان خرید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

search products: محصولات آسان خرید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inflexible: انعطاف ناپذیر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cbt: مخفف Cognitive Behavioural Therapy ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

episode: در روان شناسی: دوره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wire: می تونه به معنی �شنود� هم باشه: He ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breakout room: اتاق جانبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breakout room: اتاق جانبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jumping to conclusion: قضاوت عجولانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disconfirmatory: مخالف

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bias against disconfirmatory evidence: سوگیری در برابر شواهد مخالف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bias against disconfirmatory evidence: سوگیری در برابر شواهد مخالف

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monocausal: تک علیتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monocausal: تک علیتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cognitive schemata: طرحواره شناختی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cognitive schemata: طرحواره شناختی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dream big: بلندپرواز باشید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inpatient: بستری شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

being opened: در حال باز شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

being opened: در حال باز شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be open with: با کسی صادق بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be open with: با کسی صادق بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

letting go: بی خیال شدن، رها کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non reaction: ناواکنش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adiagnostic: غیرتشخیصی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

call in sick: مرخصی استعلاجی گرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

policy holder: شخص بیمه شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

informational: آگاهی بخش، آگاهی دهنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

informational: آگاهی بخش، آگاهی دهنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home grown: خانگی، محلی، داخلی، بومی، ملی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

under the gun: تحت فشار زیاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the gun: تحت فشار زیاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fte: معادل تمام وقت [full - time equival ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kpi: شاخص کلیدی عملکرد [Key Performance ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kpi: شاخص کلیدی عملکرد [Key Performance ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action point: پیشنهاد، طرح، برنامه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

action point: پیشنهاد، طرح، برنامه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوال انحرافی: Trick question

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوال انحرافی: Trick question

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aml: Anti - money laundering ضد پولشویی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

turnover rate: نرخ ریزش

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beeswax: none of your beeswax = none of your ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knucklehead: کله پوک

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under fire: مورد انتقاد، مورد حمله

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under fire: مورد انتقاد، مورد حمله

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

federated learning: یادگیری مشارکتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

federated learning: یادگیری مشارکتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrusive: مزاحمت آمیز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wing box: ( هواپیمایی ) ساختمان اصلی بال هاى ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talk trash: کُری خوندن، رجز خوندن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coachella: جشنواره موسیقی و هنر دره کواچلا جشن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incan: اینکاها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strip down: لخت شدن، لخت کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

angled: به عنوان صفت: جانب دارانه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tack up: To attach in a temporary fashion

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محصول میانی: Intermediate product

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های علی قربان زاده