پیشنهادهای Amir Hosein (٧٧)
همکار
من از دروغ گفتن عاجزم، دروغ از من سر نمی زند، از دروغ گفتن عاجزم
از این ایده صرفنظر کرد، بیخیال شدن
آیات قرآن
سوره ای از قرآن
عقربه ساعت
اگه فرصتش پیش بیاد، اگه موقعیت ایجاب کند
منسجم
قبرستانی که کلیسا هم در خود دارد فرق آن با cemetry این است که کوچکتر است و کلیسا دارد
باد چوبی
کاردستی ساختن ، هنر یا مهارت ساخت با دست
ساز بادی
willful ( us ) wilful ( uk ) both same synonym =delibrate
اتوبان بین شهرها
بزرگراهی که دارای تقاطع هستش و علائم راهنمایی بیشتری دارد معمولا اتوبان داخل شهرها مثل تهران را گویند
اسباب کشی کردن و از منزل فعلی رفتن
اسباب کشی کردن به منزل جدید متضاد Move out
معادل hand in your notice
پای خود را کوبید
ljvhnt telphone booth
give in your notice
استعفای خود را نوشتن یا اعلام کردن معادل give in your notice
خاموش کردن آتش ، اطفا حریق کردن
extinguish something that is burning.
a set of clothes worn for a particular occasion or activity
یکریز بی وقفه
In American English a line of people waiting for something is usually called a line, whereas in British English it is normally called a queue. The ve ...
In American English a line of people waiting for something is usually called a line, whereas in British English it is normally called a queue. The v ...
In American English a line of people waiting for something is usually called a line, whereas in British English it is normally called a queue. The ve ...
مهمترین عناوین خبر، سر فصل خبرها، اهم اخبار،
قلبم یهو ریخت، قلبم وایساد
قمری معنی میده چون از کبوتر کوچکتره doves are generally of a smaller stature while pigeons are often larger and stubbier
نشستن روی پنجه
حمل و نقل دریایی
حمل و نقل جاده ای
حمل و نقل هوایی
حمل و نقل ریلی
در جستجوی. . .
اشاره دارد به . . . .
زنگ تفریح مدرسه
کیف قاپی
ضرب و جرح
بیا عجول نباشیم، بیا شتابزده عمل نکنیم
بین بد و بدتر انتخاب کردن
ریزش مو
احتیاط شرط عقله، احتیاط ضروری است
شگفت زده ام کردی، به شدت منو تحت تاثیر قراردادی