دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٨٦٦
رتبه در دیکشنری
١,٣٤٤
لایک
٢٩١
دیسلایک
٢٢
جدیدترین پیشنهادها
٤ سال پیش
٢١
willy: دودول ( بچگانه ) knob: کیر ( بی ادبانه ) penis: آلت ( معمولی )
٤ سال پیش
٤
1: اکثریت کل ( رأی بیشتر از آرای تمام طرف ها روی هم ) - بریتیش The Conservatives had a huge overall majority in the House of Commons. 2: اختلاف اکثر ...
٤ سال پیش
١
زیادی سن بالا [برای هدف یا فعالیتی]
٤ سال پیش
١١
ناموفق تر از استعداد بالقوه ی خود؛ کم موفق ( کسی که به اندازه ی تمام توان خود در مدرسه یا کار موفقیت کسب نمی کند )
٤ سال پیش
٤
فرد بیش از حد انتظار موفق؛ موفقیت طلب ( کسی که برای رسیدن به موفقیتی خیلی زحمت می کشد و اگر به تمام اهداف خود نرسد، به شدت ناراحت می شود )
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.