تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Negative equity یعنی: زیان سرمایه. ارزش فعلی ملکی که خریدن کمتر از وامی ( یا وام مسکنی ) هست که براش گرفتن. مثلاً: • خونه رو ۳۰۰ هزار یورو خریدی، ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظورش جایی است که وسایل حمل ونقل ( مثل اتوبوس، قطار یا حتی تاکسی های بین شهری ) جمع می شوند، مسافران سوار یا پیاده می شوند و معمولاً خدماتی مثل خرید ...

پیشنهاد
٠

آن قدر مهم است که بقیه نگرانی ها در مقایسه با آن کوچک و بی اهمیت به نظر می رسند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرکز کردن بر / دقیق شدن روی چیزی The teacher is honing in on grammar mistakes in our essays. معلم دارد روی اشتباهات گرامری در انشاهای ما تمرکز می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

‎ ‎ • لقب احترام آمیز / عنوان افتخاری ( اسم ) ‎ • احترام آمیز / افتخاری ( صفت ) ‎ • مبتنی بر احترام ( honorific system )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حوضچه یا حوضچه های گل و لای است. این حوضچه ها می توانند به طور طبیعی در اثر بارندگی یا سیلاب ایجاد شوند، یا به صورت مصنوعی برای مقاصد مختلف مانند باز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعاهای بزرگ و اغراق آمیز مطرح کردن مترادف های پرکاربرد: exaggerate ( اغراق کردن ) boast ( لاف زدن / با افتخار بیش از حد گفتن ) overstate ( بیش از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از طریق توصیه و تعریف افراد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یا �سیالیت شناختی� مفهومی در انسان شناسی و علوم شناختی است که به توانایی ذهن برای ترکیب و پیوند دادن حوزه های مختلف فکری اشاره دارد. 🔍 تعریف ساده ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

"Guard over" یعنی مراقبت کردن از چیزی یا کسی، معمولاً با هدف حفاظت یا نظارت. به معنای �نگهبانی دادن بر� یا �مواظبت داشتن بر� است. مثال ها: The so ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلیه یا رها کردن پسماندهای خطرناک و مضر برای محیط زیست و سلامت انسان ها ( ریختن پسماندهای سمی در مکان های نامناسب، تخلیه پسماندهای سمی به صورت غیرقا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مانع شدن یا کند کردن پیشرفت کاری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگه موضوع “بحث” باشه میشه بحث داغ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت “sprang up” شکل گذشته فعل “spring up” هست و به معنی ناگهانی پدیدار شدن، رشد کردن یا بالا آمدن سریعه. بسته به زمینه جمله، می تونه ترجمه های مختل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

محدوده ی فعلی درک بشر از یک علم یا حوزه خاص – جایی که هنوز ناشناخته یا کشف نشده است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دچار بودن به She was plagued by doubts. او دچار تردیدهایی بود. رنج بردن از The country is plagued by poverty. آن کشور از فقر رنج می برد. درگیر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: چیزهایی که بدون فاصله و وقفه پشت سر هم اتفاق می افتند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با شگفتی و تحسین به چیزی خیره شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجذوب کردن / شیفته کردن / دل ربودن / اسیر کردن ( از نظر احساسی یا ذهنی ) captivate the audience She captivated everyone with her smile His voice cap ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه تعداد کمی یا یه مقدار کمی ( معمولاً در مورد دانش یا مهارت سطحی ) / یه ذره / مقدار کم / تعداد اندک/آشنایی اندک

٢