هدا - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afar: از دوردست ها

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clay bricks: اجر سفال

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overburden: تحت فشار قرار دادن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convenient: Useful, practical, handy

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drifting along with flow of a river: هم مسیر شدن با جریان اب

٦ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disillusionment: ناامیدی، دلسردی

٧ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calling: فراخوانی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insight: اگاهی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

animal mummies: حیوانات مومیایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enviromentalist: کارشناس محیط زیست

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

business system: سیستم کاری، سیستم تجاری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nesting: تو در تو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quotas: سهمیه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hostle: مسافرخانه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hostle: مسافرخانه

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

motorize: مجهز به موتور

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

age bracket: گروه سنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

age bracket: گروه سنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strip: خارج شدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abusively: با بددهنی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound meter: صدا سنج

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tiliqua rugosa: نوعی سوسمار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lining: پوشش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ruler: قانونگذار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stable upbringing: ثبات تربیتی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visualise: تجسم ذهنی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

favour: تمایل

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bathe: شستن چیزی با اب، با بخشی از بدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swap: معامله پایاپای

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense: درک کردن از طریق حس

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

materialistic: مادی گرا

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perilous: ماجراجویی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meet a need: تامین نیازهای یک فرد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do sth for a living: اهو کار یا شغلی داشتن برای پول دراو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arcade: گذرگاه سرپوشیده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arcade: بازار سرپوشیده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be spoilt for choice: میان باغ گل افتادن، منظور انتخاب می ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be spoilt for choice: میان باغ گل افتادن، منظور انتخاب می ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ahead of time: پیش از موعد

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

planning permission: مجوز ساخت، مجوز برنامه ریزی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

planning permission: مجوز ساخت، مجوز برنامه ریزی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

that's the idea: درسته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's the idea: درسته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

look out for: گوش بزنگ بودن، منتظر بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

controversy: بحث و دعوا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curriculum: واحدهای درسی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crescent: خیابان یا جاده هلالی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

signpost: راهنما

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

signpost: راهنما

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give illusion: گول زدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

way beyond my budget: از بودجه من خیلی بیشتره

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nurse ambition: پروراندن ارزو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nurse ambition: پروراندن ارزو

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ballot paper: برگه رای

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ballot paper: برگه رای

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break off engagement: بهم زدن نامزدی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break off engagement: بهم زدن نامزدی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drainage system: سیستم دفع اب های سطحی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stress reliever: ارامش بخش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overturned: نقض شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

study routines: روال درسی، برنامه درسی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elegant style: سبک شیک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slave to fashion: بنده ی مد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mess and culture: اشفتگی و بهم ریختگی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loose: بی پایه و اساس

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

multiple user: چند کاربره

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

auditory: شنیداری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bubbly personality: شخصیت شاد و سرزنده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bubbly personality: شخصیت شاد و سرزنده

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flavored: طعم دار

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flavored: طعم دار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

state education system: مدارس دولتی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

portrayer: نمایش دهنده، صورتگر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

portrayable: قابل نمایش داده شدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cripple: باعث اسیب جدی شدن، تضعیف کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep deprivation: اختلال خواب

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay alert: هوشیار بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stay alert: هوشیار بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assign: انتقال دادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

volcanic ash: گدازه اتشنشان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viable: ماندگار، بادوام

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come under: قرار گرفتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foster parents: نگهداری از بچه های نیازمند، بارضایت ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cow pats: کود گاوی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrium: تالار شیشه ای

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cautionable: قابل توجه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

admin job: شغل مدیریتی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

infectious enthusiasm: اشتیاق مسری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infectious enthusiasm: اشتیاق مسری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by product: نتیجه فرعی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prompted finding: یافته های فوری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

growing exploration: تحقیقات رو به افزایش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

futuristic: فوق پیشرفته

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stranding: به گل نشستن، گیر افتادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accessibility: دسترسی اسان

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

magnetizer: دارای خاصیت مغناطیسی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publicity: محبوبیت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sponsor: سازمان دادن و حمایت مالی کردن

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

مدال‌های هدا