علیرضاایرانیان - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خمبه: خُمبه: این کلمه شکسته شده ی کلمه خم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترتلو: تَرتِلو tartelo ترتلو به معنی خیس ه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خامبو: خامبو به معنی چاق هست معادل گامبو و ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هم چوب را خوردن هم پیاز را: کنایه از ضرب المثلی است که متهمی را ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قولدنگ: قوِلدِنگ صاحب هیکل و ریشی که به ناخ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خاله هوسک: آدم چلاس و شکم دله که به هر خوراکی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تن تنانی: تن تنانی. حلوای تن تنانی. لن ترانی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عشوه شتری: فیس و افاده ی ناهنجار و مشمئز کننده ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جل انبر: بزرگی که ملبوسش در میان عمله و اَکَ ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یقه چاک دادن: یکی از آداب احترام به متوفی مخصوصاً ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علم هیمیا: همان چشم بندی است. علمی که با آن در ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابسلوتیسم: ابسلوتیسم ( Absolutism ) در نظر و ع ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وارث خلق الله: کنایه به کسانی که همّتشان جز به مال ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شپش لحاف کهنه: شپش لحاف کُهنه کنایه به فرّاشان و ع ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چلاس: چلاس در فرهنگ عامیانه معادل همون ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی: تن تنانی. حلوای تن تنانی. لن ترانی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زپمان: زُپِمان zopem�n قرض، وام، بدهی، د ...

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زازرونتریا: زازرونتِریا z�zruntery� واژه پهلو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زازرون تریا: زازرون تِریا z�zruntery� پرنده

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چل و چو: خبر دروغ، شایعه بی اساس و به دروغ ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاره سگال: مصلحت اندیش

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنج عزلت: گوشه نشینی و خانه نشینی

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیکان ما از ژیانی اگزز نداشت: پیکان ما از ژیانی اگزز نداشت. ضرب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاژه: کاژه یعنی جان پناه و پایگاه ایمن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خلموک: خلموک یعنی چیزی که به چشم نمیاد بخا ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاتسپرم: زات سْپَرَم z�t sparam نام مَتیان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاز دراییتن: زاز دراییتَن= z�z dr�yitan ژاژ خای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سنگ را بستن و سگ را ازاد گذاشتن: سنگ را بستن و سگ را آزاد گذاشتن. ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فحش تو پاکتی: فحش تو پاکتی. اصطلاحی عامیانه و کو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ادم: آدم و آدام هر دو از آدم التراب گرفت ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاتن: زاتَن z�tan زادن، زاییدن، به دنیا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یل کسن: یلْ کَسَن. سرهنگانِ پیرِ مُنحنی از ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مویز پی سک: مویز پی سُک . زن هایی که صاحب قبیله ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قوزولی مزولی: قُوزولی مُزولَی . معادل ریزه میزه. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خادم اللباس: آنکه لباس های خوب قیمتی زیاد دارد و ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاتنیتار: زاتِنیتار z�tenit�r پدر و مادر، و ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فحش تو پاکتی: فحش تو پاکتی. اصطلاحی عامیانه و کو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگ را بستن و سگ را ازاد گذاشتن: سنگ را بستن و سگ را آزاد گذاشتن. ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیکان ما از ژیانی اگزز نداشت: پیکان ما از ژیانی اگزز نداشت. ضرب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفهفو: کلمه توهین آمیز خطاب به پیر سالخورد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاله هوسک: آدم چلاس و شکم دله که به هر خوراکی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بابا ماما: در فرهنگ عامیانه معادل کلانتر محله. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تن تنانی: تن تنانی. حلوای تن تنانی. لن ترانی ...

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسقچی: شکنجه گر. یکی از عواید دوستاقبانان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هردمبیلی: آشفته، درهم و برهم و بی نظم و انظبا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مترسک سر خربوزه: مترسک سرِ خربوزه. فرّاشان و گماشتگا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جبر تاریخی: جبر تاریخی ( Determinism ) اعتقاد ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نجیم و نجیم زاده: نجیم و نجیم زاده. به اصطلاحات اصفها ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زادیشنیه: زادیشنیْه z�dishnih التماس، استدعا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حجی و رحجی: حجی وَ رِحجی. کسانی که فخر به این ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زپمان: زُپِمان zopem�n قرض، وام، بدهی، د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبار: زَبار zab�r نام کوهی در ری که رود ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاز دراییتن: زاز دراییتَن= z�z dr�yitan ژاژ خای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زایاکیه: زایاکیْه z�y�kih استعلام، استفسار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زارن: زارِن z�ren برادر وَلگاش شاه ساسا ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یل کسن: یلْ کَسَن. سرهنگانِ پیرِ مُنحنی از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نجیم و نجیم زاده: نجیم و نجیم زاده. به اصطلاحات اصفها ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حجی و رحجی: حجی وَ رِحجی. کسانی که فخر به این ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاتک: زاتَک z�tak فرزند، اولاد، بچه، زا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زادیشنیه: زادیشنیْه z�dishnih التماس، استدعا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوزولی مزولی: قُوزولی مُزولَی . معادل ریزه میزه. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مترسک سر خربوزه: مترسک سرِ خربوزه. فرّاشان و گماشتگا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مویز پی سک: مویز پی سُک . زن هایی که صاحب قبیله ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاتن: زاتَن z�tan زادن، زاییدن، به دنیا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاتنیتار: زاتِنیتار z�tenit�r پدر و مادر، و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاچه پلشت: آنکه پاک نظر نباشد و به خانه بزرگان ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خادم اللباس: آنکه لباس های خوب قیمتی زیاد دارد و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قولدنگ: قوِلدِنگ صاحب هیکل و ریشی که به ناخ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همرک: هُمرُک از قبیل مشهدی رحیم کَن کَن و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاتان: زاتان z�t�n زاده شدگان

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاتسپرم: زات سْپَرَم z�t sparam نام مَتیان ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جبر تاریخی: جبر تاریخی ( Determinism ) اعتقاد ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رژیم کهن: رژیم کهن ( Ancien regime ) نظام قدی ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناکرونیسم: ناکرونیسم ( Anachronism ) خارج شدن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وارث خلق الله: کنایه به کسانی که همّتشان جز به مال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یر واقعی: یر واقعی ( Counter – factual ) فرض ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خحه قلوچه: خحّه قُلوچه زن های خنجرگذارِ بی باک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زابزبا: زابزِبا. z�bzeb� آفتاب، خورشید

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مکتب انالیز: مکتب آنالیز . ( Annales School ) رو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابسلوتیسم: ابسلوتیسم ( Absolutism ) در نظر و ع ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زئینی گاو: زَئینی گاو zaini g�v نام یکی از نی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قدرمه: قُدِرمُه . دامادهای کلّه خرِ گُنده ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمخته: کمختهیعنی ساله و کنایه به زن های سط ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شپش لحاف کهنه: شپش لحاف کُهنه کنایه به فرّاشان و ع ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زئیریچ: zairich نام دیوی از پیروان اهریمن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطمر: شاقول یا ریسمان بنایی. metmar مطمر

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلخته پلخته: بی بندوبار، بی نظم، قذر، لچر، نامرت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جل انبر: بزرگی که ملبوسش در میان عمله و اَکَ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذقره: ذُقَره کنایه از اشخاصی که کُلجه و خ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو دور فوطک: دُو دُور فُوطک . اسباب های خوب نفیس ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قرغو: قِرغُو یعنی قورتی و غرابهای اهل دها ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عشوه شتری: فیس و افاده ی ناهنجار و مشمئز کننده ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شال پا: صاحب منصب ها و صاحب لقب هایی که هنو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مغبون لازم الرحم: شخصی که خرج کند و زحمت های زیاد کشد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سخره خواص: سخره خواص. هزّال و فحّاش را گویند ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاطوله: تاطوله که بصورت تاتوله هم نوشته میش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاتوله: تاتوله و تاطوله. شراب و مسکرات را و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاپ هفت رو سائیده: اصطلاحی قدیمی به پیش خدمت های پیرمر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تف دیوار: تُف دیوار . کسی که به مجالس اعیان و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفت تن: زیارتگاهی در شرق کوچه ی گذر لوطی صا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم چوب را خوردن هم پیاز را: کنایه از ضرب المثلی است که متهمی را ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم هیمیا: همان چشم بندی است. علمی که با آن در ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یقه چاک دادن: یکی از آداب احترام به متوفی مخصوصاً ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وسمه جوش: پیاله ای لب کنگره ای کوچک که در آن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وکیل چپ: یکی از درجات نظامی که بعداً به گروه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وکیل راست: یکی از درجات نظامی که بعداً به گروه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هردمبیلی: آشفته، درهم و برهم و بی نظم و انظبا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نظمیه چی: عضو پلیس

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واجبی خانه: محلی به ابعاد تقریبی دو متر در دو م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقره داغ کردن: تنبیهاتی که به واسطه گرفتن پول و جر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وززه: مشتری بد پول بده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ندار بودن: با هم ندار هستند. دل و جان و مال ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نظمیه: شهربانی

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدان پاقاپق: میدان اعدام که در اوایل دوره ی قاجا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میدان دار: لش یا لاتی که دهانه ی میدان بارفروش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدان دروازه قزوین: میدان شاهپور ( وحدت اسلامی فعلی ) د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میدان سید اسماعیل: میدانی در جنوب بقعه ی امام زاده سید ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدان سد اسماعیل: به میدان سید اسماعیل مراجعه شود. م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میل زورخانه: چوب کلفت تراشیده ی مخروط دسته دار س ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان چائی: نام دیگر صبحانه برای عوام و ضعفا

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره ناهید: ستاره ی زهره

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان چایی: نام دیگر صبحانه برای عوام و ضعفا.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستاره مریخ: ستاره بهرام. مارس

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نایب کشیک: افسر نگهبان

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منات: سکه ی طلا مربوط به کشور روسیه.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منتشاء: چوب سیاه گره دار، مخصوص قلندران به ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مو لای درزش نمی رود: ردخور پیدا نمی کند

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مولودخوانی: روضه ای زنانه که به مناسبت ولادت حض ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مولودی خوانی: روضه ای زنانه که به مناسبت ولادت حض ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میخ طویله: میخ چهار نبش بلند ضخیم حلقه دار که ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معرکه گیری: جمع کردن و سرگرم ساختن مردم را به ه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معین نایب: یکی از درجات نظامی که بعداً به استو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشته مال: ماساژ و مالش عضلات بدن، بخصوص عضلات ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرهم سفید: مخلوط سفیداب قلع، گل ارمنی ( glele ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرهم سیاه: پانزده مثقال زفت، چهار مثقال سقز، ن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مریضخانه دولتی: اولین بیمارستان دولتی که در عهد احم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرکروج: مرکورکورم، جیوه خشک

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسافر لنگی: به مسافرانی اطلاق می شد که بدون هیچ ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سنگک: نوعی نان که در تنور بر روی سنگ ریزه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرده گردان: مرده گردانی یکی دیگر از راه های گدا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم سیمیا: علمی که از ریاضیات به هم رسد و چون ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم ریمیا: علم شعبده که مثلاً از کاغذ بریده، پ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مال دزد: دزد خر، گاو، گوسفند و شتر

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مالاندن: همه چیز را در لقمه فشردن و با میل و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مالیه چی: عضو دارایی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مبال فرنگی: لگن مستراح از جنس آهن سیاه با دهانه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجلس ختم: مجلس ترحیم، مجلسی که برای یادبود مر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم لیمیا: علم طلسمات و اعداد و حروف که با آن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوئی: کرک گل نی ( kork - e - gol - e - ne ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لولئین: لولهنگ، آفتابه ی سفالین بعدها که آه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لولهنگ: یا لولئین، آفتابه ی سفالین. بعدها ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لولهنگ دار: کسی که در مستراح های عمومی برای مرد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لولئین دار: کسی که در مستراح های عمومی برای مرد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الله کریم گو: کسی که پیشاپیش جنازه حرکت می کرد، ق ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الله وکیل: کسی را در معامله وکیل کردن. یعنی از ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لامپا: چراغ نفت سوز از یک تا ده شعله شمع

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لله باشی: مواظب و سرپرست اطفال اعیان و رجال

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنگ بندان: میهمانی کسب اجازه ی شاگرد از استاد، ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گل ریزان: گلریزان جشنی ورزشی بود که هرچند یکب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گیلز: کاغذ سیگار آماده شده که لبه هایش به ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گود اختر کور: یکی از گودها یا محله ی های قدیم تهر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گلخن تاب: آتشکار حمام عمومی تون سوز حمام

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گراند هتل: اولین هتل آبرومند به سبک اروپایی در ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گربه شور: شستنی که با آبی مختصر یا یک ظرف آب ...

٦ ماه پیش

مدال‌های علیرضاایرانیان