علیرضاایرانیان - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلوای ماما جیم جیم: حلوایی از آرد و شیر و شکر یا شیره ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمام بشین و بسوز: اصطلاحی عامیانه . رفتن خانم ها به ح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حمام تو ابی: رفتن به حمام عمومی فقط برای غسل کرد ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چینی مرغی: از ظروف چینی به نام مرغی از جنس بسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حجمت: حَجُمَت مخفف حجامت در گویش عامیانه. ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهار میخ کشیدن: مصلوب داشتن، کف دست ها و کف پاها را ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به چهار میخ کشیدن: مصلوب داشتن، کف دست ها و کف پاها را ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارمیخ: مخفف چهار میخ. مصلوب داشتن، کف دست ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوب قانون: باتون پلیس

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارقل: مخفف چهار قل. سوره های قل اعوذ برب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جوهر گندم: نام ادیبانه ی مدفوع انسان !

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاپارچی: پستچی و پیک

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چارکی: ظرفی با گنجایش حدوداً یک لیتر مخصوص ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تن مال: کیسه کش حمام یا دلاک

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چال سیلابی: محله ای قدیمی در محدوده ی بازار تهر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاله حوض: استخر سرپوشیده در حمام عمومی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهل کلید: از اسباب سحر و جادو. جام برنجی یی ک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیه سوز: ظرفی از گل ( gel ) مانند پیاله ی پا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دعای چهل کلید: دعای چهل کلید برای بخت گشایی و افزا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان خانی: ظرفی مانند جوال اما چند برابر بزرگت ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوزقند: گردوی کوبیده که با قند و هل در میان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پف نم: گرفتن آب در دهان و افشاندن

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پوست تخت: پوست گوسفند، بره یا بز که قلندران ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیاله فروشی: عرق فروشی، مشروب فروشی

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ته کیسه: مایه، پول، استطاعت پرداخت، توانایی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چلتوپ: چلتوپ مخفف چهل توپ. بازی ای مانند ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیراهن قیامت: پوششی از چلوار یا ململ یا حریر برای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهل توپ: چهل توپ که در گویش چلتوپ میگویند. ب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیزر: پیزر با ز. ضمه دار. حصیری از جنس پو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جام چهل کلید: از اسباب سحر و جادو. جام برنجی یی ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازی ترنا: بازی شاه و وزیر: یکی شاه، یکی وزیر، ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عصاتعلیمی: عصایی نازک و سبک بدون خم. تعلیمی را ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توکاری: اصطلاحی در کفش دوزی. فاصله ی میان ز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چای دارچین: جوشانده ی دارچین و زنجبیل

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توپ عید: در هنگام تحویل سال در دروازه های ته ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاشنه قندره: کفشی بی بند و تسمه با پاشنه ی کلفت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کفش پاشنه قندره: کفشی بی بند و تسمه با پاشنه ی کلفت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک کردن حساب: تصفیه حساب. صاف کردن حساب

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرده زنبوری: پرده ای مشبک

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخت کش: سازنده ی زیره ی گیوه. تخت کش کهنه ه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرده شمایلی: مرثیه خوانی که به صورت اعجازخوانی و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترازوی شاهینی: ترازوی شاهینی ترازویی از تسمه ی ضخی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترازوی شائینی: همان ترازوی شاهینی در گویش عامه هست ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترنابازی: ترنا . نام بازی شاه و وزیر: یکی شاه ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلونی: شیشه ی کوتاه شکم دار با رنگ طبیعی آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بند و برنه: بند و زیر ابرو

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بنداندازان: مراسمی که یک یا دو روز قبل از عروسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوک و مکر: تشویش و امید، خوف و رجاء، حدیث نفس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوی زخم: بوی زخم با . زا. ضمه دار بوی ناخوش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی سیم پهلوی: تلگرافخانه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باد سام: باد سهمگین زهردار، باد مریض

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازارچه زعفران باجی: از بازارچه های مسقف دوران ناصرالدین ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازارچه مهدی موش: مهدی موش یکی از مستخدمین ناصرالدین ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برقو: برقو با با ضمه دار. میخ سردرشت و پا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزن بزن همونی که هستی هستی: یعنی تغییر در زندگی ات حاصل نمی شود ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد خفه کن: شلوار چسبان پاچه تنگ که به تأسی از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکلک: ابزاری چوبی برای شکنجه که لای پنجه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تفاوت خر و الاغ: تفاوت خر با الاغ این بود که: خر را ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مفکوک: باز شده و رها شده

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارخلاق: همون ارخالق هست، نیمتنه ای یقه هفت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب به کوه: غروب . مغرب

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتابه وضو: آفتابه ای شبیه آفتابه های معمولی ام ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اره کش من بکش تو بکش: نوعی بازی که دو نفر مقابل هم بنشینن ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تافتون: کلمه "تافتون" در زبان فارسی به معنا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نان تیموش: نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زورتپان کردن: در گویش عامیانه چیزی را به زور در ج ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خپش: نام شمشیر برنزی خمیده موسوم به خُپِ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وازد شدن: وازد شدن به همان معنی وازده شدن هست ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بش انداختن: بش انداختن - بای مکور/ نوعی از قرعه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نان توموشی: نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلمبه سلمبه: حرفی که سنگین و ثقیل باشد و حرفی که ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صلوات فرستادن: درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیت گف ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صلو: صلو به معنای پیروی است ، و صالی جحی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گدوک: گدوک یا گدیک گذرگاه بین دو کوه است ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گلسون: تور ابریشمی که زنان گیسوان خود را د ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خپش: نام شمشیر برنزی خمیده موسوم به خُپِ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طمانینه: آرام گرفتن ، آرامش و اطمینان داشتن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علی الخصوص: خصوصا. به ویژه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مصر بودن: پا فشاری کردن

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مقال: گفتگو، گفتار، سخن

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یه قل دوقل بازی: در اصل یک گل دو گل هست که در گویش ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاشه: ( کازه، کاشه کاژه ) : نام دخترانه - ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دپ: دپ شدن مخفف دپرس شدن و افسردگی و دپ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تسویه: تسویه یعنی مساوی کردن و متعادل کردن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علی رغم: بر خلاف میل

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یه قل دو قل: در اصل یک گل دو گل هست که در گویش ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وازد کردن: وازد کردن یعنی پس زدن چیزی

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شومبول: کلمه "شومبول" به معنای �خاصیت شوم و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترف: ترف در فارسی قاراقورت و در عربی ثرو ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وازدن: وا زدن یعنی پس زدن از وازد و وازدن ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صلو: صلو به معنای پیروی است ، و صالی جحی ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تگری زدن: تگری زدن با تگری شدن فرق می کنه تگر ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویحک: وای بر تو ای بیچاره معادل فارسی روی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابق: آبق یعنی گریزپا، فراری

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یه قل دوقل بازی: در اصل یک گل دو گل هست که در گویش ع ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یه قل دو قل: در اصل یک گل دو گل هست که در گویش ع ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیم اخر: سیم آخر یعنی وقتی میرفتند قمار سکه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ولیج: ولیج و ولیجه هر دو به معنی شخص مورد ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وازد کردن: وازد کردن یعنی پس زدن چیزی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وازد شدن: وازد شدن به همان معنی وازده شدن هست ...

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراکسان: جستجو کردن

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوکسورا: لوکسورا یعنی باشکوه و پربرکت. اسم ش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هاپارتی: همان آپاردی. هستش که آپارتی و هاپار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بش انداختن: بش انداختن - بای مکور/ نوعی از قرعه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تگری شدن: تگری شدن در مورد آب بکار میره یعنی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان تیموش: نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان تمشی: نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نان توموشی: نان تیموش یا نان توموشی یا تمشی یکی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفکوک: باز شده و رها شده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفکه: آزاد شده و رها شده ( به شتر از شیر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفکاک: جدا کننده و تفکیک کننده. به بعضی اب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفکاه: جدا کننده ها و تفکیک کننده ها. با ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مفکات: آزاد کننده ها و تفکیک کننده ها. هما ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلموک: خلموک یعنی چیزی که به چشم نمیاد بخا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگرو: سگرو یعنی مردم آزار

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگریک: سگریک که سجریک هم گفته میشه دهی از ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاغول: به معنی چشم زاغ

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیف: پول تقلبی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زل و زل: پیاپی و مکرر

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زیفه: کنگره

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرتار: پارچه ای که تارهای زر در آن به کار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زورتپان: چیزی را به زور در جایی فروبردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زورتپان کردن: در گویش عامیانه چیزی را به زور در ج ...

٦ ماه پیش

مدال‌های علیرضاایرانیان