ترجمه‌های فاطمه سخایی (٥)

بازدید
١٧٥
تاریخ
١ سال پیش
متن
Spencer lifted his arms in a flamboyant gesture .
دیدگاه
١

اسپنسر با حالتی هیجانی دست هایش را بالا برد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
You may trust him, but he seems a bit sketchy to me.
دیدگاه
٣

تو ممکنه بهش اعتماد داشته باشی، ولی اون برای من یکم مشکوک به نظر میرسه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Take it easy. You're no spring chicken yourself, you know.
دیدگاه
٥

سخت نگیر. خودت میدونی که دیگه سن و سالی ازت گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She's no spring chicken, is she?
دیدگاه
٦

اون سن و سالی ازش گذشته، درسته؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I'm in the doghouse - I broke Sara's favourite vase this morning.
دیدگاه
٢

رابطه م با سارا شکر آب شده. امروز صبح گلدون مورد علاقه سارا رو شکستم.