دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥١
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٥,٩٤٣
لایک
لایک
٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

گاهی: عذاب وجدان دادن، اذیت کردن، عذاب دادن مثال . I hurt her and it ate me alive به او آسیب رساندم و این عذابم داد.

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

به نظرم گاهی که معنا کلی تره، میشه بصورت �محله ی فقیرنشین یا کم درآمد� ترجمه کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

بطور غیرقانونی

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

زیادی علاقه نشان دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٣

بازی دادن کسی، اذیت کردن، تهدید کردن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.