پیشنهادهای saebgh (١٨)
پوشیدن Perhaps your feet hurt because the shoes you have on are too small. Look, Tom has his best suit on. Don`t order that pasta dish if you hav ...
مسیر بولینگ/ خط بولینگ a narrow track along which heavy balls are rolled during the game of tenpin bowling: مثال: The complex has six bowling lanes, ...
a type of beer from Mexico نوعی آبجو مکزیکی
صفت: ممنوع، بازدارنده، مانع The city has enacted prohibitory laws against public drinking. شهر قوانین ممنوع کننده ای را علیه نوشیدن مشروبات الکلی د ...
1. افتخار، مفتخر، احساس رضایت و خشنودی ( از دستاورد خود یا دیگران - happy about success ) I`m proud of you. بهت افتخار می کنم. You should be proud ...
اسم: تجمل، رفاه As daughter of a billionaire, she grew up surrounded by unimaginable luxury. او به عنوان دختر یک میلیاردر، در میان تجملات/ رفاهی باو ...
من حساب می کنم / مهمان من باش وقتی استفاده می شود که فردی می خواهد صورتحساب غذا، نوشیدنی یا هر چیز دیگری را پرداخت کند. It`s my treat tonight. امش ...
منتشر شدن The book should be out by the end of the month کتاب باید تا آخر ماه منتشر شود The new album is out. آلبوم جدید منتشر شد.
برقراری ارتباط یا تماس I need to establish contact with the new client. باید با مشتری جدید تماس تلفنی برقرار کنم. We need to stablish contact with ...
نگارش درستِ بودجه، budget است.
make a deposit درسته و e آخر عبارت، اضافه است.
مالیات تراکنش / مبادله ( مالیاتی که هنگام خرید یا فروش چیزی پرداخت می کنید: Parliament discussed proposals to lower the stock transaction tax. مجل ...
خداروشکر. Thank goodness I didn`t miss the bus. خداروشکر که اتوبوس رو از دست ندادم.
دستگاه هویه هوا / کولر گازی air conditioner: معمولا به دستگاه فیزیکی که هوا را خنک می کند، گفته می شود. و تنها جزئی از سیستم تهویه مطبوع ( air condi ...
سیستمی که برای خنک ( cool ) نگه داشتن هوای داخل ساختمان یا وسیله نقلیه استفاده می شود. / تهویه هوا I wish my car had air conditioning. کاش ماشینم ته ...
تابه گریل: تابه سنگین با برجستگی های داخلی در کف. . A�grill�pan�is a�kind�of�frying�pan�with a�ribbed�surface�to�let�the�fat�drain�from�food تابه گ ...
تجربه غنی، تجربه پربار به تجربه ای اشاره دارد که کامل، آموزنده و ارزشمند است و به فرد چیزی می آموزد یا او را رشد می دهد. مثال ها: He has a rich ex ...
محصور شده، شیفته، جذب شده، مفتون very pleased or attracted by someone's charm: ( شدیدا تحت تاثیر جذابیت شخصی کسی قرار گرفتن ) مثال: He said he woul ...