تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدگاه منطقیو دیدگاه واقع بینانه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متوقف شدن . مثال : Credit markets froze up = بازارهای اعتباری متوقف شدند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

seal the fate فاتحه چیزی یا کسی برای همیشه خواندن تمام شدن و پایان یافتن مهر و موم کردن سرنوشت وقتی به کار میره که بخوایم بگیم یه عاملی باعث شده سرن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاهش دادن cool down the economy = کاهش دادن سرعت رشد اقتصادی مترادفاش= slow down the economy, moderate economic growth

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفع کنجکاوی ، پاسخ دادن به حس کنجکاوی درباره ی چیزی.

پیشنهاد
٠

cap something with something چیزی رو با چیز دیگری محدود کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

moderately aged میانسال

پیشنهاد
٠

person who knows what to do with a brick اشاره داره به کسیکه توی هر موقعیتی میدونه چه کاری رو انجام بده. فردی که خلاق و با استعداده و با منابع محدود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

add a fishing touch to تمام یا کامل کردن چیزی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلاح از : حذف بخشهای غیر ضروری، غیر ضروری ها رو کاهش بدی ا نتیجه حاصل شده کارآمدتر باشه . مثال : Add some generous helping of debt, a few spoonfu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میتونه اصطلاحی باشه برای : رها کردن چیزی تا خودش به نتیجه برسه، زمان دادن برای به نتیجه رسیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زراعت، کشاورزی کردن

پیشنهاد
٠

بیش از حد روی جزئیات تمرکز کردن و نادیده گرفتن هدف کلی

پیشنهاد
٠

فرصت را غنیمت شمردن به دست آوردن یا استفاده کردن از یک فرصت فوق العاده که ممکنه دوباره پیش نیاد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

managing director

پیشنهاد
٠

contributing in a meaningful way to the group, society, or environment that has supported or benefited you in some way. It involves actions aimed at ...