امیرحسین جلیلی خردمند - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we have leftovers from last night: غذای مانده از دیشب داریم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i gotta hand it you: باید یک اعترافی کنم

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no downside: انجامش ضرری نداره

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im sold: قانع شدم

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im livid: خیلی عصبانی ام

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not day goes by: روزی نیست که. . . ، روزی نمی گذره ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you over: از چی خسته شدی؟

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exorbitant sum: مبلغ گزاف، مبلغ هنگفت

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hair ribbon: ریبون موی سر، گیر پاپیونی موی سر خا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recession curve: رکود

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not that hard a task: کار سختی نیست

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inedible mushroom: قارچ سمی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hull the strawberry: گرفتن سر سرسبز میوه توت فرنگی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me a for instance: رای من یک مثال بزنید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im getting hot flashes: بدنم گر گرفته، دارم گر می گیرم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont be offended: دلخور نشو، نرنج، دلگیر نشو، آزرده خ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weve got the wind this up: اینو فهمیده ایم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your eyes bigger than your stomache: someone who takes more food than th ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im all by myself: تنهای تنهام

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is your twenty: کجایی؟ لوکیشنت کجاست الان؟

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its been ages: خیلی وقته ندیدمت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can make ends meet: میتونم گذران زندگی کنم، میتونم سر ک ...

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snapback mechanism: مکانیسم ماشه ( در سیاست بین الملل )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont butt in: وسط حرف نپر، دخالت بیجا نکن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its steal: خیلی مفته، ارزونه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im in hurry: من عجله دارم have no time

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at your order general: در خدمتم ژنرال

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

“are you more of an early bird or a night owl: Early birds tend to wake up and go ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats on your schedule today: برنامه ات چیه امروز؟

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lets go strait to the point: بزار بریم سر اصل مطلب

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wanna indulge you: میخوام بهت یه حالی بدم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

topical anesthetic: بی حسی سطحی، بی حسی موضعی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im plead with you: التماست می کنم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over an hour: بیش از یک ساعت

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on ones deathbed: در بستر مرگ

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the jaws of death: در آرواره های مرگ

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont be tardy: دیر نکنی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im ache for you: دلم برات پرپر میزنه، دلم برات غش می ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im on the edge: اعصاب ندارم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meager ration: جیره ناچیز

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock plans: طرح های سهام

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

odds are: something is likely to happen به اح ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you seem a little pensive: تو فکری

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow me off: من را قال گذاشتی، من را پیچاندی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drawing the curtain: کشیدن پرده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tying up: کش انداختن در موی سر

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what rip off: چقدر گرونه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is long way to go: راه طولانی در پیشه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why dont you go over to: چرا نمیری سراغ

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stupid gossip: شایعات احمقانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you as well: شما هم همینطور مثل you too

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driving while intoxicated: جرم:رانندگی حین مستی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got detention: بازداشت شدم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

putting the house in order: مرتب کردن وسایل خانه، جمع کردن وسای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

solo career: حرفه انفرادی، کاری که پس از جدایی ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

controversial figure: ظاهر بحث برانگیز، قیافه جنجالی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

industrious chap: چه مرد سختکوشی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ill be there with bells on: با جون و دل اونجا خواهم بود، با کما ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its catch 22 situation: بازی دوسرباخت

٩ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this has gone way too far: این رفتار خیلی آزار دهنده ست

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a nod: سر تکان دادن

١٠ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین جلیلی خردمند