دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٣,٨١٢
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

Cub engineer: جوجه مهندس

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

دست روی دست گذاشتن

دیدگاه
٠

تلاش بی فایده کردن، خودتو اذیت کردن برای چیزی که سخته یا غیرممکنه

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٢

قدرت و کنترل اوضاع کامل دست کسیه ex. After the promotion, she was holding all the chips in the negotiation. بعد از ارتقای شغلی، توی مذاکره همه چیز د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
١

تا خرخره درگیر کاری بودن. گرفتار بودن. Ex. He said he was up to his ears and that he'd call her the next day.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.