دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٨
رتبه در دیکشنری
٢٥,٢٣٥
لایک
٣
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٢ روز پیش
٠
احتمالا اصطلاحی است بمعنی از ما بهتران . اعیان ها و اشراف مثال از کتاب دن آرام شولوخف: فلانی هم خوب دارد می تازد ها . با در آجری ها می پلکد
١ هفته پیش
٠
در کتاب دن آرام شولوخف ترجمه شاملو در مورد مرغ بکار رفته هنگامی که مرغها زمین را با پاهای خود زیر و رو میکنند برای پیدا کردن غذا و . . . پاپَلَک کردن
١ هفته پیش
٠
احتمالا نوعی خار یا چوب برای آتش کردن باشد . در فرهنگ لغتها که پیدا نشد . در کتاب دن آرام شولوخوف آمده= چون برای آتش فردا صبح کیزیاک تو آتش دان چیده ...
٣ هفته پیش
٠
لَنگ بودن= هرگاه جهت انجام کاری وسایل لازم فراهم نباشد میگویند لنگ هستیم . . مثلا"برای بسن پیچ اگر فلان ابزار نباشد لنگیم
٣ هفته پیش
٠
گماشته. چنانکه در کتاب دن ارام آمده: پالتو اش را تو کفش کن رو دست مصدری که جلو آمده بود انداخت .
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.