تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زِمندzemendدرکویش بهدینان یزدی وکرمانی ( پهلوی ) بمعنی سرمای سخت وزنش بمعنیسوزوسوزش سرما است ( فرهنگ بهدینان ، جمشیدسروش سروشیان ص 93 ) . بنظرمی رسد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

درکتاب تاریخ ایران درقرون نخستین اسلامی تالیف برتولداشپولر ، ترجمه مریم میر احمد ج2ص 324گُزه guzaیا جُذعه را بمعنی گوساله 1ساله یا دوساله جوانتر آورد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بمعنی له له زدن . این واژه دربین مردم برای بیان احساس سوزش وحالت ناراحتی که دراثرگرمای زیاد وتشنگی ایجاد می شودبکارمی رود .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درلغت نامه دهخدا "طفد"مترادف گوروفبرآمده است .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درلغت نامه دهخدا"گورکنده "یکی ازمعانی گوریا فبرآمده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

او را معادل سیمرغ و برخی او را با شاهین یکی می دانند . زردشت از اهورا پرسید: اگر من از جادویی مردمان بسیار بدخواه آزرده شوم چاره آن چیست؟ آنگاه اهورا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنظرمی رسدکندمان به معنی غار، نقب ، دخمه، سنب ، پناهگاه ومعقل باشد زیرا :درکتاب جغرافیای عراق ( اراک ) ، تالیف حسن فریدآمده است:. {بلوک بزچلو را 34 ق ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هاشم رضی درترجمه وندیداد ( درکتاب فرهنگ ایرانی پیش اززرتشت ) سورا نوروروشنایی معنی کرده ودرکردی نیز سو به معنی نوروروشنایی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کته مترادف سنب به معنی خانه زیرزمینی است وهاشم رضی درکتاب فرهنگ ایرانی پیش اززرتشت درترجمه وندیدادص 65گته را =اتاق معنی کرده ودرجامع مفید نیزدرگزارش ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچندصاحب نظران نسبت به ریشه واژه"گور" اختلاف نظردارند ولی اعم ازاینکه ریشه سریانی داشته و�هزاروش�باشد یا اینکه �وام واژه ای باشدکه اززبان سریانی وار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هزوارش ایدئوگرام یا علامت و نشانه ای بوده به هیئت یک کلمه ٔ آرامی که به جای آن در خواندن ، یک کلمه ٔ ایرانی می نشاندند. مثلاً به جای آن ایدئوگرامهایی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چو آب اندر شمر بسیار ماند زهومت گیرد از آرام بسیار. ( دقیقی. ) شمر. [ش َ م َ ] ( اِ ) حوض خرد و کوچک. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . حوض. حوض کوچک و ت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سمنچه. ( آنندراج ) شکلی ازسنب وسم است و[سم. [ س ُ ] ( اِ ) سنب. سمب. پهلوی ، �سومب � ، ارمنی �سمبک � ، کردی عاریتی و دخیل �سیم � ، افغانی عاریتی و دخ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لون مترادف شبغاو:شبغاو:شبغاو. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) شبغازه است که جای خوابیدن گوسفند و خر و گاو باشد. ( برهان ) . لغت نامه دهخدا. غاو: غاو. ( اِ ) بر و ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلیل اخوان زنجانی درمقاله ازایراش بخوانند بهرام گور، گوررا ازریشه سریانی بمعنی بزرگ دانسته ودرفرهنگ ترکی - فارسی شاهمرسی بمعنی جسورودلاورآمده درسانسک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بمعنی سم یاسنب درزبان فارسی است که خوانش آن هم با فتحه وهم با ضمه صجیح است . چنانکه درمعنی سنب آمده است سوراخها و سرنگها که در زمین کنند. ( غیاث اللغ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنبچه :خانه زیرزمینی ( نوبهار. ج 2 )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنبچه :خانه زیرزمینی ( فرهنگ لغت نوبهار. ج 2 )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مغار= غار١ ( فرهنگ عمید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع به گوراگور شود. || نوعی از پرنده هم هست که آن را خرجل می گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف غار ودهار فرهنگ نفیسی ( ناظم الاطبا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه دهخدا رجوع به ناووس شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لغت نامه دهخدا ناووس. ( اِ ) آتشکده ، و عبادت خانه مجوس. ( برهان قاطع ) . لغتی است در ناؤس. ( قطر المحیط ) . ناوس. نائوس. نااوس. رجوع به نائوس شود. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

گور واژه ایست که هم تنها وهم بصورت پیشوند وهم بصورت پسوند وهم خودبصورت اسم مرکب ودارای پسوند ( گوران ) درجای نامه های بسیاری درایران امده است . مرحوم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه ازدوبخش کوز - درتشکیل شده . کوزهمان کوژ وبه معنی خمیدگی است . درتخفیف یافته دره است کوزدر ازرستاقهای همدان ومتشکل ازچندین روستا بوده که درز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

. آبشینه مرکز دهستان سنگستان از بخش مرکزی شهرستان همدان در استان همدان است. این روستا به علت قرارگرفتن در مسیر عبور رود آبشینه دارای باغات فراوانی اس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

وجه امری شنیدن وشناختن درزبان فارسی وتلخیص بشنو وبشناس است . بنظر می رسد ازنظر محتوایی شناختن وشنیدن با صافی واعتماد وخلوصی ارتباط داشته باشند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درترکی به نوعی مارکه دارای خطوط سیاه وسفید وخاکی رنگ است ودرحدود 50سانتیتربلنذی ان وبسیارچالاک است ومی گویند باپرش نیش می زند وبسیارخطرناک است واحتما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بنا به نوشته های مجمل التواریخ والقصص والبلدان ومعجم البلدان وتاج العروس ازجمله رستاق های همدان بوده ویکی ارقراء این رستاق اسفجین نام داشته که مناره ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بنا به نوشته معجم البلدان ازجمله 24 رستاق همدان بوده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نام این روستا درخوانش محلی فرساوا می باشد . این روستا دردامنه جنوبی کوههای وفس قرارگرفته که آخرین رشته ازرشته کوهای خرقان ساوه است . نام فرساوا ازدوب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

این نام خوانش محلی روستای ولید آباد دراستان مرکزی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوانش محلی نام روستای چهرقان دراستان مرکزی چالاقان است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فردا مرکب ازدوبخش فر، دا می باشد . فر به معنی پیش ، جلوتر ودا تبدیل یافته دَه ومانند دهراست . دَه به معنی زما ن است . درنتیجه معنی فردا زمان درپیش رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

گالیدن هم ریشه است با carrierانگلیسی وفرانسه وtragerالمانی ونیزGriktenانگلیسی وآلمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درزبان فارسی حرف ل باگذشت زمان به حرف ر تبدیل شده است . بعبارت دیگر گالیدن می تواند تبدیل به گاریدن شده باشد . که واژه گاری یعنی دورکننده وگاله بمعنی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه ازترکیب درند ودشت بدست آمده است . درند. [دَ رَ ] ( اِ ) شکل و صورت و شمایل. ( جهانگیری ) . شکل و شمایل و صورت. ( برهان ) ( آنندراج ) . || م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

درنواحی اراک برای توصیف فضاهای بزرگ وفراترازحدنیاز وحدمعمول آن فضا ازواژه درن دشت یا درنددشت استفاده می کنند . برای مثال برای توصیف یک اطاق نشیمن درم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دشت دادن ودشت گرفتن ازآداب روزاول عید نوروز نواحی اراک وبخش زیادی ازاستان مرکزی است . بنا به باورمردم این منطقه اگرروزاول عید نوروز پولی که معمولا یک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خرقاهته. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . خرگاه. ( کشاف ) یکی ازمعانی گند وقبه است ( دهخدا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خان درزبان ترکی لقبی احترام آمیزاست که برای امیران وفرمانروایان و. . . بکارمیرود . این واژه برخاسته ازواژه مغولی چان است که ازواژه چینی شان گرفته شده ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تموچین نام چنگیزخان مغول است . چین واژه مغولی ومترداف شان درزبان چینی وبه معنی جهان با مفهوم منطبق درباور شمنسیم ( طبعت خدایی ) است که تمام هستی با ص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چان :1 - درگویش ترکی نواحی وفس اراک به وسیله ای که برای خرمن کوبی بکارمی رفت ودارای تیغه های آهنی مدورکه درسه ردیف گردونه بود وبوسیله گاویا استرکشیده ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درفرهنگ لغات فرس پنج بخشی درمعنی واژه سمج نوشته شده :نقب یعنی سوراخ کردن ، وسمجه حفره زده زده به زیرزمین وخانه نیز باشد ( فرهنگ لغات الفرس پنج بخشی ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ملون وجه مرخم مزه است همانند اینکه گفته می شود مگس پگس ومزه پزه وآش ماش . این واژه درگویش فارسی نواحی اراک پس از مزه می آمده وگفته می شده مزه ملون ول ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درگویش فارسی نواحی اراک بعنوان صفت وبرای کسی بکارمی رود که کثیف وآلوده است . ونیز به قطعالت کوچک مدفوع باخروج بی اختیار شرتک می گویند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

درگویش ترکی مناطق وفس اراک بمعنی مگس است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ولنگار واژه مرکبی است که ازترکیب ول انگار بوجودآمده است . ول بمعنی جدا، فاقد، رها ، گسسته و. . . . انگار ازمصدر فعل انگاریدن بمعنی موردتوجه قراردادن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

انگار به چند معنی بکارمی رود . وازریشه فعل انگاریدن بمعنی درنظرگرفتن ومورد توجه قراردادن بوجودامده است . وبتدرج جایگزین ومترادف واژه چه بسا وشاید شده ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

الدنگ مرکب از از ال دنگ است. واژه ای ترکی است . ال بمعنی حیله گر ومکار است ( فرهنگ ترکی آذربایجانی آکادمی باکو ) ودنگ مترادف دِرنگ دراین زبان است وبم ...

١