پیشنهادهای امیر ارادی (١,٦٣٧)
زندگی رضایت بخش
لب های برجسته
کسی که موفقیتش قطعیه
یه آدم خوب و خوش قلب
آدم جذاب
آدم قابل اعتماد
کسی که جنبه باخت رو داشته باشه و غر و پر نکنه
کسی که برای یه رابطه ایده آل باشه یه تیکه خوب یه جیگر خوب
یعنی آدمی که مست باشه ولی رفتار عادی و نرمالی از خودش نشون بده
چای دم کردن
من اینجا یه موجود اضافه و بدرد نخور نیستم
فقط یه گفتگوی عادی بود همین
برای من که خیلی ارزش داره مهمه
یکی شون جاسوسی میکرده
طاقت بیار
گردن کلفته کیه؟
این کار رو برای رضای خدا انجام دادم
آهنگ های کسشعر
خوب همینه که هستم
ذات شما پاکه ذاتت سالمه
خنگولکم
با آقا زاده تون کار دارم
در حد و اندازه تو نیست. . .
آقای بنتلی سوار بابا با کلاس
خیلی خیلی ممنونم ازت
ادبت کجا رفته
معنی بله حتما رو هم داره
آروم تر انجامش بده ( سر و صداش رو درنیار )
بزن بریم که . . .
من دست آدم خوبی سپردمت
اوضاع زندگی م نرمال نیست بهم ریخته ست
منظورتو گرفتم قصدت رو متوجه شدم دوزاری م افتاد
هر چقدر تلاش بیشتری کنم خوش شانس تر میشم
تعریف از خود نباشه. . .
تا جایی که چشم کار میکنه
پشیمونم نکن
ضد حال نباش
خیلی یه دنده ای
خیلی رو اعصابی
فخر نفروش افاده نیا به عبارتی گنده گوزی نکن
لبی که بخاطر کتک خوردن ورم کرده
یک شغل پردرآمد
این یک کتاب قطور است
یه دور بزن
یه پک بزن ( سیگار یا مواد مخدر )
یه پیک بزن
یه گاز بزن
لاشی
پول مفت ندارم بدم دستت ( موسسه خیریه برای بینوانماها نیستم )
انتخاب محدود از بین گزینه های اعلامی یکی را انتخاب کردن این قصه برمی گردد به انگلستان قدیم مردی به نام آقای هاپسون که اصطبل اسب داشت که اختیار خرید ر ...