تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

حل کردن، تعمیر کردن ، تصحیح کردن Impossible to mend غیر قابل جبران This discrepancy is impossible to mend . این اختلاف غیر ممکن است برطرف شو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In this matter or in this situation در این شرایط یا در این جا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Contain به معنی keep از آنجایی که Keep هم به معنی در برداشتن هه معنی بازداشتن و کنترل کردن است ، contain هم دو معنی یعنی ( کنترل کردن و در برداشتن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Compelled to حرف اضافه to برای این فعل استفاده میشه به معنی مجبور و ناچار به انجام کاری بودن چه نیروی بیرونی این اجبار را ایجاد کند چه مسئولیت ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجه حیوانی انسان ( شهوت، شکار، بقا، ترس، احساسات ) وابسته به رفتار و وجه بیولوژیک انسان که در چرخه نیاز مادی انسان تکامل یافته. مترادف primal side ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eclipsed به معنی سلطه پیدا کردن بر کسی یا چیزی در عرصه یا زمینه ای است. مثلا هنرمندی که سایر هنرمندان را eclipsed می کند، از آنها با قدرت پیشی می گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چند مثال ثانویه برای درک بهتر eclipsed by sth/sb زیر سلطه چیزی یا کسی رفتن. . . زیر سایه چیزی قرار گرفتن. . . پایین دست قدرتی بزرگتر شدن. . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cling to به معنی رد کردن سایر آپشن ها میباشد، مثلا افرادی که هنوز از ابزارآلات قدیمی استفاده می کنند و حتی حاضر به امتحان کردن ابزار جدید نیستند. R ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشیائی ساخته شده به دست انسان که معمولا جز آثار باستانی و از منظر تاریخی و فرهنگی مهم هستند ، این کلمه در کانتکست های باستان شناسی یا تاریخی استفاده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Littered به معنی پراکنده شدن چیزی به طور بی نظم و معمولاً به شکلی نامرتب یا بی دقت است. 1. The streets were littered with discarded wrappers and bo ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معنای شهری اتفاقا معنی رایجتر میشه چیزی که تحت کنترل مسئولین دولتی هستش ( ساختمان ها یا سرویس رسانی و خدمات ) ( Municipal buildings ) th ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوتا معنی داره بسته به کانتکست ۱ ، سخت برای کنترل ۲، تعداد کم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Society's demands واجبات مردمی وظایف اجتماعی Our social imperative is to help others "رعایت قوانین اجتماعی یک وظیفه اجتماعی است. " Observing s ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلال هوشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دلت صابون نزن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کش دادن، طولانی کردن کاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کش دادن موضوعی یا چیزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This phrase means an outcome that is certain or inevitable, often because the situation strongly points to it. نتیجه قطعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give part of your work to sb, especially sb in lower position. Distributing a task Do you delegate responsibilities as far as possible?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر زدن

٢